پیش درآمد: کهربا را که دیدم و چند صفحه از آن را که خواندم تردید نکردم که ادامهی برنامهی «هویت» رژیم است برای خراب کردن چهرهی روشنفکران دههی چهل و پنجاه خورشیدی؛ و خط کشیدن بر روی یکی از بهترین دورههای تاریخی روشنفکری ایران که نویسندهی کتاب هم از آنجا برخاست. و اگر او امروز… ادامه مطلب
سرخ زندگی هاست که خیره ی خودی خم شده بر این مرداب که در عمق بی نفسش افتاده ام میان جلبکهایی که دست و پایم را بسته اند آخر چطور چطور چطور می توانی به تصویری خیره خیره خیره شوی چنین بی رنگ خالی کم عمق و نبینی مرا که غرق غرق غرق کرده ای… ادامه مطلب
تن می دهی و تن نمی دهی که عادتت داده اند به تن دادن و معنا کرده اند تنانگی ات را در این تن دادن به نرینگی زندگی تن می دهی و تن نمی دهی که بزرگت کرده اند تا مادر ساکت یا روسپی پر سر و صدای رویای مردان باشی تن می دهی و… ادامه مطلب
یاداشت مترجم: داستانی را که در اینجا ترجمه اش را پیش رو دارید از مجموعه داستانهای “زنان و قصه؛ داستانهای کوتاه زنان – در باره زنان” است، که شامل ٢۶ داستان کوتاه از ٢۶ نویسنده زن آمریکائیست. این کتاب را ١٢ سال قبل در یک مغازه کوچک کهنه فروشی پیدا کردم و سه تا از… ادامه مطلب
نه بارونیه، نه طوفانیه، نه آفتابیه. امروز یک روز خیلی معمولیه: روزی که از روزهای دیگه نمیتونی متمایزش کنی که بعدن بخوای به یادش بیاری. اما من بیدار میشم و همه چی رو به ییاد مییارم: کوچکترین جزئیات بیاهمیت زندگیم و همهی نامهای بیمصرفی رو که یک زمانی در طول تاریخ زندگیم میدونستم. منظورم اینه… ادامه مطلب
نمی دانم که تهران چند تا از این سالومه ها دارد، اما زیرزمین زیاد دارد و سالومه هم که استثنا نیست، که اگر بود پارسال همین موقع ها نمی توانستی این همه دختر را شب و نصفه شب در خیابان ها ببینی. سالومه استثنا نیست، صداست، صدای نسل جوانی که هر چقدر انکارش کنند، نه… ادامه مطلب
تقدیم به ترانه موسوی بس کنید ! گناه از رنگ چراغ نیست … خیابان با من غریبه است . پاهایم از سنگفرش می ترسند . من اگر فاحشه نبودم نقطه خدا را به زیر نمی کشیدم تا تجاوزگران ترانه ای را بسوزانند ! در مدرسه انفرادیم یاد گرفته ام که به سکویی بروم که زمین… ادامه مطلب