خشم زنان را بمثابه نیروی قدرتمندی برای انقلاب رها کنیم – شهناز غلامی


تاریخچه هشتم مارس به سالهای میانی قرن نوزدهم برمی گردد. درهشتم مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر پارچه باف درآمریکا به مبارزه برخاستند.چرا که درآن سده شرایط کار و زندگی کارگران زن بسیار دهشتناک بود،درآن سال ها ساعات کار بسیار طولانی و وضعیت کارخانه ها به طرزی کشنده درآمده بود. این زنان علاوه بر تحمل دشواری های مربوط به کار درخارج ازخانه لابد از آن بودند تا به عنوان همسران خدمتکار دشواریهای حاصل از سرپرستی  کار بردگی خانگی را نیز درخدمت به  شوهران و مردان خانواده عهده دار باشند.

دستمزد کم واستثمارشدید و نیزعدم وجود هرگونه امکانات وخدمات رفاهی باعث شد تا در ۸ مارس ۱۹۰۷ زنان کارگر، کارخانجات نساجی نیویورک با  درخواست هشت ساعت کار، بهبودشرایط کار، افزایش دستمزد، ممنوعیت بهره کشی از کودکان و حق رای به راهپیمایی بپردازند.علاوه برآن در سال ۱۹۱۰ نیز، کلارا زتکین در کنگره ی بین المللی زنان سوسیالیست، ۸ مارس را به عنوان روز جهانی زن پیشنهاد داد واین پیشنهاد او درکنگره تصویب شد.

در سال های بعد با مبارزه ی زنان درآمریکا و برخی کشورهای اروپایی به مناسب این روزمراسم بزرگداشت برگزارشد.ازحوادث مهم مربوط به این روز و موضوع جهانی شدن آن حوادث سال ۱۹۱۷ بود که دراین روززنان کارگر در شهر پتروگراد روسیه برای در خواست نان و صلح به تظاهرات پرداختند وبدین ترتیب آغازگر انقلاب فوریه گردیدند.

همچنین گفتنی است که در سال ۱۹۷۵در محل دفتر سازمان ملل متحد درآمریکا و نیز دردفتر یونسکو درسال ۱۹۷۷ روز هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن به رسمیت شناخته شد.۸ مارس ۱۸۵۷، انعکاس دهنده مقاومت زنانی است که با رشد سرمایه داری مجبور شدند تا به عرصه تولید و کارخارج از خانه سوق داده شوند.

«ستم مشترکی که به زنان می شود، زنان جهان را تبدیل به یک ارتش عظیم و قدرتمند کرده است که چیزی برای ازدست دادن ندارند وجهانی برای فتح دارند. ستم بر زن امری جهانی است و مبارزه برای ریشه کن کردن آن می تواند و باید دارای خصلتی انترناسیونالیستی باشد»

درحمایت از زنان جنگاورخیابان های تهران؛سازمان زنان هشت مارس  ایران – افغانستان

به همین دلیل نیز ما جهانی بودن این روزرا پاس میداریم و با محلی کردن آن بهرشکل و بهانه‌ئی مخالف هستیم.

ستم بر زن درهرسلول نظام های اجتماعی کنونی جهان (چه آن ها که تحت حاکمیت نیروهای بنیادگرای اسلامی اند و چه آن ها که تحت حکومت های امپریالیستی هستند) تنیده شده است.زن ستیزی و برده کردن زنان، فقر،اعتیاد،فحشاء، آپارتاید جنسی و نژادی، کارکودکان، اسارت فکری مذهبی، جنگ ها، هولوکاست ها و نسل کشی ها (ژنوسیدها) همواره توسط نظامهای جهانی سرمایه داری ودینی  تولید و باز تولید می شوند.چرا که ستم بر زن بخشی جدایی ناپذیر از ساختار نظام سرمایه داری محسوب می شود.

طی چند دهه گذشته تمایلات لیبرال فمینیستی به خصوص در کشورهای پیشرفته صنعتی درجهت اهداف سرمایه­داری جهانی سعی کرده است تا این جنبش را ازمفهوم انقلابی وسوسیالیستی آن تهی کند.و مانع آن شود تا استراتژی آن ازافق بورژوایی فراتر رود..

تمایلات راست برآن هستند تا جنبش زنان را در یک محدوده ای ازنخبگان روشنفکر لیبرال خلاصه سازد و ازاین رهگذر جنبش بیداری زنان کارگر و خانه­دار را به پیروی ازسیاست­های بورژوایی وادار سازد.فعالین جنبش زنان باید استراتژی و افق سوسیالیستی زنان را به طرزی قابل درک به تمامی مردم جامعه و به ویژه زنان کارگر و خانه­دار و برابری­طلب ارائه دهند.

روزجهانی زن روزی است که همه انسانهای آزادی خواه وبرابری طلب درهمه نقاط دنیا برای بزرگداشت این روزبرنامه های مختلفی ترتیب می دهند. و برآن هستند تا خواست رهایی و برابری را کوبنده تراز پیش فریاد بزنند.آنان با شور و شوق انقلابی به عرصه های عمومی می آیند تا دستآوردهای نوین مبارزاتی را با هم تجربه کنند.

زنان روشنفکروانقلابی با آگاهی طبقاتی وفمینیستی خود درصفوف این جنبش مبارزه می کنند.این پیشگامان،  بدرستی بر ضرورت مبارزه مشخص علیه ستم جنسی و مبارزه برای برابری اجتماعی و اقتصادی و سیاسی زن و مرد، تاکید می کنند ودرآن مسیرگام برمیدارند.

زنان دراین روز خواهان آن هستند تا  هویت اجتماعی و انسانی شان را بازخوانی کنند.حقیقتی که نظام های طبقاتی مردسالار درطی تاریخ مذکری که نوشته اند. سعی درنادیده انگاشتن آن داشته و دارند.سرکوب زنان نیز اهرمی قوی برای کنترل امنیتی جامعه بوده است. باید گفت که درطی سی سال گذشته زنان بیشترین بار مظالم این رژیم و بیشترین بارمقابله با منحط ترین وکریه ترین جنبه های ضد مردمی رژیم آپارتاید جنسی را بدوش کشیده اند..

اما علی رغم همه این موانع، فعالین حوزه زنان درا یران با تشکیل محفل های مختلف درخانه ها خود، تشکیل نهادهای مدنی، ایجاد راهپیمایی های اعتراضی، طرح مطالبات برابری طلبانه خود درمناسبت های مختلف و نیز با طرح کمپین های مختلفی چون کمپین  یک میلیون امضاء برای تغییردرقوانین تبعیض آمیز، طرح موضوعاتی چون لزوم  به رسمیت شناساندن کنوانسیون منع هر گونه تبعیض علیه زنان از سوی نهادهای قانون گذاروغیره گام های اساسی را در گسترش و تعمیق نظریه های فمینیستی برداشته اند و نطفه های مبارزه فمینیستی را در درونی ترین لایه های اجتماعی به بارنشانده اند.

زنان امسال درشرایطی کاملا متفاوت از سال های قبل به استقبال ۸ مارس می روند، در وضعیت حاضر نیروهای اجتماعی وسیاسی در جامعه تحولات کیفی از سرمی گذرانند.تحولاتی که جایگاه جنبش زنان ایران در جامعه را تحکیم و تقویت می کند. زنان مبارزی که امروز خیابان های شهر را به محل جنگ و ستیزه با رژیم آپارتاید جنسی درآورده ند،توانایی آن را نیز دارند که سرنوشت مبارزه خود را نیز به کف بگیرند.

هشت مارس امسال، جهان شاهد آن خواهد بود که همگام با آزاد سازی جامعه از بندگران دیکتاتوری سیاه مذهبی مبارزه برای رفع ستم جنسی نیز در تمام نقاط کشورانجام خواهد گرفت.امسال درایران دیگر نه یک پارک و نه یک میدان، بلکه انبوه خیابان ها و میدان های شهرهای بزرگ و کوچک، میزبان بزرگداشت هشت مارس خواهد بود.چرا که امسال زنان ایران دردرون یک جنبش توده ای اوج گیرنده وهمگام با آن به استقبال هشت مارس می روند.چرا که این جنبش از دل همان جوامع و تضادهایش سربلند کرده واز فضای سیاسی حاکم، جدا نمی باشد.

امروز راه زنان راه بس خطرناک و پر پیچ و خمی است. تعداد زیادی دراین مبارزه دستگیر، زخمی،  زندانی و به شهادت رسیده اند.اینان زنانی هستند که مرگ را به چالش کشیده اند.

آنان اکنون به الگویی ازپایداری وایمان تبدیل شده ا ندکه می توانندالهام بخش زنان همه جهان، بویژه زنان همه خاورمیانه گردند.آنان ترسیم گران بی بدیلی هستند که برآن هستند تا رژیم آپارتاید جنسی  درایران را به قعر دره های تیره و تاریک نیستی و نابودی بکشاندند. ودستاوردهای تاریخی و پیروزی بزرگی را برای جنبش دموکراسی خواهی و حقوق بشر و نیز برای جنبش زنان در سرتاسر جهان به ارمغان آوردند.

مبارزه رهایی بخش مردم و نقش بی بدیل زنان همه مرتجعین حاکم را وحشت زده کرده است.به همین دلیل نیزگردانندگان دستگاه سرکوب وجنایت درایران برآنند تا با اعدام، شکنجه، تجاوزو ترورهای کور، به راه انداختن جوی خون وایجاد فضای رعب و وحشت، سبعیت و وحشی گری بی حد وحصر خود را به نمایش بگذارند.

رژیم اسلامی ماشین سرکوب خود را در تمامی ابعاد بکار گرفته تا بتواند مبارزات اوج یابنده مردم را برای آزادی و رهایی از ستم خاموش کند.

رژِیم علاوه برسرکوب فیزیکی مردم، سرکوب روانی را نیز بکار گرفته است.به طوری که چند روز قبل ازمراسم تنفیذ احمدی نژاد در ۱۲ مرداد ۸۸ شاهد دادگاه نمایشی تعدادی ازدستگیرشدگان بودیم که با شکنجه و تهدید وادار به اعتراف و ندامت شده اند.

وجود سیستم اعتراف گیری و شکنجه، باردیگر تاکیدی براین واقعیت دارد که ستون فقرات رژیم  براساس سرکوب، زندان، شکنجه وکشتار پایه ریزی شده است واین سیستم “خودی” و”غیرخودی” نمی شناسد.

«نمایش قلدر منشانه سرکوب برخی از سران سرشناس اصلاح طلب دولتی، نشان از پشت صحنه سرکوب هولناک هزاران زندانی سیاسی بی نام و نشان در زندان های مخوفی مانند اوین و کهریزک در تهران و شهرستانها می‌دهد. بخشی ازاین زندانیان زیر شکنجه جان می بازند وحتا به مرحله نمایش اعتراف و نادم شدن هم نمی رسند.این هزاران زندانی بی نام و نشان جایی در رسانه های غربی ندارند…

حمایت گسترده مردم سراسر جهان از مبارزات مردم ایران بار دیگری تاکیدی است ازاینکه مبارزه مردم جهت ایجاد جامعه ای آزاد وعادلانه درهر گوشه جهان، امراکثریت مردم جهان است اکثریتی که در پی ساختن جهانی دیگر فرای نظام سرمایه داری و مردسالار حاکم بر جهان هستند. …»

سازمان زنان هشت مارس، ایران- افغانستان،۶ مرداد ۱۳۸۸ برابر با ۱۵ آگوست ۲۰۰۹

امروز زنان ایرانی با حضورفعال خود در مبارزات خیابانی، در جنبشهای دانشجویی، با نوشتن گزارش، تهیه عکس و فیلم وانتشار آنها دروب سایتها و وبلاگها وارسال اخبارمربوط به شکنجه، زندان، تجاوز،اعدام و سرکوب های سیستماتیک رژیم نقش تاثیرگذارومهمی را در پیشبرد جنبش دموکراسی خواهانه و نیزبرابری طلبانه ایفا می کنند.

در نشریه نشریه شماره ۲۰ تشکل زنان ۸ مارس در مطلبی تحت عنوان« چرا زنان در صف مقدم مبارزه قرار دارند؟» در توصیف این زنان مبارزچنین آورده شده است:

« حیرت انگیز است اما باور کنیم.

نبردهای خیابانی دختران درخیزش ماههای اخیرا را!

دخترانی که شراره های خشم چشمانشان آتش به بنیادهای جمهوری اسلامی می زند.

دخترانی که با کوله پشتی های پر از سنگ به خیابان می آیند. دخترانی که پس از جنگ و گریز با اراذل و اوباش بسیجی و لباس شخصی و سپاه ممکن است شب به خانه بازنگردند. دخترانی که سنگر می بندند. دخترانی که می خواهند مردم را رهبری کنند. دخترانی که تصاویر مخابره شده شان در دل مردم جهان شجاعت کاشت. دلاوران بی باکی که بسیاری از تظاهر کنندگان را شگفت زده و ناباوران را بهت زده می کند. جامعه هنوز ازاین ها عقب تر است! هنوز برای مردم روشن نیست که اینان طلایه دارانند.

اینان رای دهندگان عصبانی نیستند.

اینان بردگان شورشی نظام جمهوری اسلامی اند.

اما چرا احساسات ضد رژیمی اینان چنین شعله وراست.چرا با حرارت و حس نفرتی ویژه علیه این نظام می جنگند؟ زیرا بردگان ویژه ی این نظام اند.جمهوری اسلامی زنان را برده ی بردگان کرده است.آنان را نقطه دریافت همه ی مظالم و زشتی های این نظام کرده است. همه ی ستم هائی که به دیگر اقشار وارد می شود به اینان یکجا وارد می شود….

کنار بروید و راه را بر زنان بگشائید.

شگفت انگیزاست اما باور کنید!

اینان شورشیان پیگیرضد نظام نابرابری وعبودیت و کهن فکری جمهوری اسلامی اند.اینان آمده اند تا روابط اجتماعی ستم گرانه و افکار سنتی و ارزش های پوسیده ی این نظام را سنگسار کنند و بر ویرانه های آن جامعه ای با افکار آزاد و روابط اجتماعی انسانی میان زن و مرد بنا کنند. اینان بیرق آزادی جامعه را بر دوش حمل می کنند…»

مردم دیگر حاضر نیستند علی رغم موانعی که بر سرراه حضور آنان توسط قوای دولتی ایجاد می شود. خیابانها را ترک کنند. آنان هرروز دلایلی برای اعتراض به مظاهر بیشمار سرکوب و ستم این رژیم دارند.

زنان با حضور پررنگ خود در صفوف مقدم این مبارزات به عنوان پیشگامان آزادی و برابری به طرزی عملگرا رژیم آپارتاید جنسی و بسیاری از سنت های دینی زن ستیزانه را به چالش  فرا خوانده اند و جسارت آنان در این میدان ها در کنارابعاد گسترش یابنده این جنبش ،نیروهای سرکوبگر رژیم را مستاصل کرده است.نیروهایی که راس برنامه سیاسی اجتماعی شان بردگی و فرودستی زنان است.

رژیم ارتجاعی وضد زن درطی سی سال گذشته تلاش کرده است تا مناسبات مردسالاری را هرچه بیشتر تقویت کند.تجربه تاریخی گویای این حقیقت به غایت تلخ است که زنان به رغم حضور گسترده شان در مبارزات اجتماعی همواره از متن به حاشیه رانده شده اند و خواسته‌های برابری طلبانه آنها نادیده گرفته شده است.

هرچند تحولات ساختارشکنانه اجتماعی درطی ماه‌های اخیر،باعث رشد وتعمیق جنبش مدنی ودموکراسی خواهانه درسراسرکشورشده است.اما با این حال بیم آن میرود که حتا اولیه ترین مطالبات زنان در میانه ی جنبش عمومی گم شود.چرا که زنان اغلبشان مجهز به این آگاهی نیستند که برای رسیدن به رهایی ازچه بسترهایی باید عبورکرد؟

دروضعیت حاضر آنچه برای ادامه حیات جنبش زنان فوق العاده ضروری واجتناب ناپذیراست.عبارت ازاین است که زنان مبارزات خود را به طرزی سازماندهی شده درآورند.چرا که در حال حاضرنیز فضای مردسالارانه حاکم برجنبش نسبت به تبعیض جنسیتی ومطالبات زنان بی‌تفاوت است.

زنان امروزباید به دنبال بدست آوردن مطالبات پایه ای خود باشند. بخشی از این مطالبات را می توان بدین ترتیب مطرح ساخت:

  • درنظرگرفتن این موضوع برای همه فعالین جنبش زنان جهان که هرگونه توهم نسبت به لیبرالها وسرمایه‌داران، زیانهای غیرقابل بازگشتی به جنبش زنان وارد آورده و میآورد.
  • مبارزه برای رسیدن به جامعه ای عاری ازهرگونه تبعیض و نابرابری جنسیتی، اقتصادی، مذهبی، قومی، ملی وغیره .
  • تلاش برای لغو سلطه گفتمان بنیادگرایی مذهبی در اجتماع.
  • لغو کامل وبی قید وشرط  قوانین زن ستیزانه و مجازات های اسلامی دراجتماع، خانواده، محل  تحصیل ومحیط های ورزشی که بدون سرنگونی رژیم بنیاد گرای اسلامی هرگز کسب نخواهد شد.
  • الحاق ایران به کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان که یک معاهده جهانی است.
  • مبارزه مستمر و پایدار با ایده های مردسالارنه و سنت‌های زن ستیزانه در میدیاها، مراکز تحصیلی، محل اشتغال، خانواده وغیره.
  • پرداخت دستمزد مساوی برای زنان در مقابل کار برابربا مردان و ایجاد فرصت‌های شغلی یکسان.
  • لغو حجاب اجباری و آزادی انتخاب نوع پوشش .
  • پرداخت دستمزد برای زنان بیوه و بی سرپرست و نیز پرداخت دستمزد برای زنانی که به عنوان همسران خدمتکار به ارائه کار بی مزد خانگی و مسئولیت سرپرستی  می پردازند.
  • افشای ترفندهای نیروهای ارتجاعی درسطح ملی(جناح به اصطلاح اصلاحگرای حاکمیت همچون آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و خانم ها همچون زهرا رهنورد، الهه کولایی، زهرا شجاعی،فاطمه حقیقت خواه و کلیه نظریه پردازان به اصطلاح فمینیست اسلامی) و بین المللی است که تلاش دارند انرژی این جنبش را برای ترمیم و مرمت ساختار نظام سرکوبگرانه حاکم در ایران به هرز برند.
  • استقرار یک نظام سکولار و جدایی  کامل دین  از حکومت، دینی که درطی سی سال گذشته در قوانین نوشته و نا نوشته، زنان را برده بردگان کرده است.
  • تلاش برای ساختن جامعه‌ای دموکراتیک که درآن اصول دموکراسی بدون هیچ حد و حصری به اجرا در آید.
  • تلاش برای کسب آزادی بیان، آزادی اندیشه ،آزادی تجمعات اعتراضی در مکان های عمومی.
  • آزادی تشکیل احزاب مستقل و نیزآزادی تشکیل موسسات و انجمن ها و سایر نهادهای مدنی.
  • آزادی بی قید وشرط  همه زندانیان سیاسی.

.

  • لغو اعدام، سنگسار، قصاص و هرنوع شکنجه و تجاوز.
  • ریشه کن کردن فقر، فحشاء، اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی .
  • محاکمه  کلیه آمرین وعاملین جنایاتهای اخیر و نیز جنایت های که در طی سی سال اخیر به طرزی غیرانسانی در رابطه با آزادیخواهان و مبارزان این سرزمین انجام گرفته است.
  • تامین هرگونه حقوق اساسی  و قانونی خانواده های بازماندگان قربانیان اعدام ها، شکنجه ها،  تجاوزها، زندان ها، قتل های زنجیره ای وغیره.

تلاش برای ترسیم و تقویت افقی روشن و رهایی بخش که بر تارک آن رهایی زنان ازهرگونه ستم جنسیتی وطبقاتی نقش بسته باشد.یکی از پایه ای ترین مسائل وموضوعاتی است که باید درحرکت پیشروی زنان انقلابی تعریف و تبین شود.

۸ مارس متعلق به همه کسانی است که علیه زندان، شکنجه، تجاوز مبارزه می کنند.

متعلق به همه کسانی است که از۳۱ سال تحمیل قوانین زن ستیز اسلامی به خشم آمده اند.

متعلق به همه کسانی است که از۳۱ سال حکومت ظلم و استبداد مذهبی به تنگ آمده اند وازهرشکلی از مردسالاری بیزارند.

۸ مارس متعلق  به همه کسانی است که از نابرابری و ستم جنسی علیه زنان نفرت دارند.و قلبشان از به زمین افتادن گلهایی چون ندا، ترانه و … به درد آمده است.

متعلق به همه کسانی است که علیه زندان، شکنجه، تجاوز مبارزه می کنند.

متعلق به همه کسانی است که برای حق آزادی پوشش، حق طلاق، حق حضانت، حق زن بر بدن خود و همه حقوق اولیه برای زنان مبارزه می کنند.

۸مارس متعلق به همه آزادیخواهان و نیروهای سیاسی انقلابی ومترقی است. که خواهان برابری میان زنان و مردان درهمه حیطه های زندگی و رفع هر گونه ستم جنسیتی هستند.

.

متعلق به همه زنان و مردانی است که رهائی و آزادی زنان را معیار  سنجش پیشرفت و آزادی جامعه می دانند.

سی سال اسارت و بردگی بس است، بگذار تا زنان  بند از زنجیرهایشان بگسلند و رهائی کننده تمام بشریت باشند.

بگذارتا زنان خشم شان را بمثابه نیروی قدرتمند برای انقلاب رها سازند.

هشت مارس فرصت مناسبی است برای همراه کردن جنبش های دیگر با جنبش زنان، برای همراه کردن زنان و مردان برابری طلب سراسرجهان با این جنبش است امید است که این روز، روز بزرگ همبستگی بین المللی با زنان ایرانی باشد.

شهناز غلامی

عضو سازمان زنان ۸ مارس ایران – افغانستان

پاریس هشت مارس ۲۰۱۱

Tags: