هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان در سالروز تولد وی (سوم بهمن) در مصاحبه با «فرشته قاضی» از سایت «روز» اعلام کرد پرونده شکایت خانواده ندا در مرحله تحقیقات در بازپرسی است و خانواده آقاسلطان همچنان پیگیر معرفی و محاکمه قاتل و قاتلان ندا هستند.
خانم رستمی مطلق میگوید: متهم به قتل را احضار کردهاند و تاکنون سه جلسه بازپرسی با حضور سه مظنون به قتل ندا در دادسرای جنایی تشکیل شده که ما و وکیلمان نیز در این جلسات حضور یافتیم و منتظریم که تحقیقات به پایان برسد و پرونده به دادگاه ارسال شود.
سه نفری که خانم رستمی از احضار و حضور آنها در جلسات بازپرسی سخن میگوید از اعضای بسیج هستند که روز جان باختن ندا در محل حادثه حضور داشتند.
عباس کارگر جاوید، مظنون اصلی پرونده، از اعضای بسیج است که مردم او را بلافاصله بعد از اصابت گلوله به ندا، گرفتند و به گفته آرش حجازی، پزشکی که هنگام جان باختن ندا بالای سر او بود، این عضو بسیج فریاد میزد: «نمیخواستم بکشمش».
به فاصله چند هفته، عکسها و مشخصات عباس کارگر جاوید در اینترنت و در سطح وسیعی منتشر شد و خانواده ندا به عنوان مظنون به قتل دخترشان از او شکایت کردند.
دو فرد دیگر نیز از اعضای بسیج هستند که به همراه عباس کارگر جاوید سوار بر موتور در محل جان باختن ندا حضور داشتند.
مادر ندا آقا سلطان میگوید: «به ما گفتهاند باید بازسازی صحنه قتل صورت گیرد و ما منتظریم برای بازسازی صحنه به ما خبر بدهند».
خانم رستمی مطلق سپس تاکید میکند که او و خانواده ندا همچنان پی گیر پرونده شکایتشان هستند و تا معرفی و محاکمه قاتل یا قاتلان ندا، دست از پی گیری نخواهند کشید.
او که تازه از بهشت زهرا و سپس امیر آباد (محل جان باختن دخترش) بازگشته بود میگوید: با خانواده و بستگان درجه یک رفتیم بهشت زهرا و یک ساعتی سر مزار ندا نشستیم و بعد من به اتفاق پدر ندا و برادر و خواهرم به امیر آباد رفتیم. جایی که ندا شهید شد، شمع روشن و گل پر پر کردیم. محلی را که ندا افتاده بود بوسیدم و برگشتیم.
مادر ندا سپس میگوید: چند شب پیش مصاحبهای از آقای آرش حجازی دیدم که او قشنگترین اسمی را که میشد برای نگاه ندا و چشمان باز دخترم گذاشت بر زبان اورد. او از «نگاه آهو» سخن گفت و من واقعا به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. ندای من آهوی بیپناهی بود که صیاد بیرحم او را صید کرد. این چند روز مدام گریه کرده و از خدا خواستهام قاتل دخترم نمیرد و زنده بماند، و به روزی دچار شود که حتی یک پر کاه هم نتواند بلند کند. شما ببینید در مرام ما نیست که حتی وقتی میخواهیم سر حیوانی را ببریم، حیوان ماده باشد بلکه همیشه حیوان نر را قربانی میکنیم اما قاتل ندا اینقدر نامرد بود که یک آهوی بیپناه و سرگردان را انتخاب کرد. از خدا میخواهم همیشه جواب کارش را بدهد؛ نمیدانم با چشمان باز ندای من که به آسمان مانده بود و با نگاه ندای من، چگونه شبها میخوابد و چگونه میتواند زندگی کند.
از مادر ندا درباره فیلم «یزدان تفنگ ندارد» میپرسم. فیلمی که با مجوز جمهوری اسلامی و توسط بسیج دانشجویی دانشگاه شریف ساخته شده است. دربخشی از این فیلم به سراغ ساکنان امیرآباد تهران رفته و از آنها پرسیده شده که در این محل چه اتفاقی افتاد اما کسی حاضر به گفتن واقعیت جان باختن ندا نشده است.
خانم رستمی این فیلم را ندیده اما میگوید: من به محل شهادت دخترم میروم و مردم و ساکنان آن محله خیلی به ما لطف دارند همیشه با ما همراهی میکنند و دلجویی. به خود من میگویند که به خاطر ترس از جانمان و برای اینکه مشکلات بیشتری پیش نیاید حرفی نمیزنیم اما ندا همیشه در قلب ماست. در اصل میخواهم بگویم مردم حق دارند جلو دوربین حرفی نزنند اما با ما همراه هستند؛ همیشه به خود من میگویند و من واقعا از مردم تشکر میکنم که در تمام این مدت حتی یک لحظه نیز مرا تنها نگذاشتند و پا به پای من آمدند. مردم همیشه از ما حمایت کردهاند و من همین جا از همه آنها تشکر میکنم.
ندا آقا سلطان، ۳۰ خرداد سال گذشته بر اثر اصابت گلولهای جان باخت و به نماد جنبش اعتراضی مردم ایران تبدیل شد. فیلم لحظه جان باختن او در جریان سرکوب اعتراضات مردم ایران، به نوشته «تایم»، به عنوان پربینندهترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد؛ لحظهای که چشمهای بازش در واپسین لحظه زندگی، چشمهای جهانیان را به وقایع ایران گشود.