باز هم اعدام!/ شادی امین

و سخت جانی بی شرف ها
خبرها باز هم روزانه میشوند. اعدام باز هم قبح خود را از دست می دهد. تو باز به سال هایی بر می گردی که رادیو کوچک نقره ای رنگت همه جا در گوشت بود تا اسم های آشنا را بیابی. رادیو ترانزیستوری ای که در هر روز گاه اسم ۷۰ یا ۹۰ جان عاشق را برایت می خواند و درد هر نام چون زخمی عمیق را تا به امروز بر جانت می نشاند. امروز در اروپا در پشت مونیتورت نشسته ای و ترس خیابان های شهر های ایران سال ۶۰ و ۶۱ و ۶۲ و … را با خود نداری. صبح یک روز یک شنبه است. جهانی تعطیل است تا استراحتی کند. خبر باز هم کوتاه است: ۵ نفر سحرگاه امروز در اوین اعدام شدند!
یاد خبر “کوتاه” اعدام سعید سلطانپور می افتی و پس از آن هزاران جان جوان که به دست مزدوران رژیم به خاک افتادند. خبر اعدام!
زندگی ما از این خبر رهایی ندارد، مادامی که این رژیم بر اریکه قدرت تکیه زده است. خشمی عمیق تمام وجودم را فرا گرفته است. ازچه کسانی اما خشمگینم؟ از کسانی که طناب دار به گردن شیرین و فرهاد و مهدی و دیگران انداختند؟ قطعا. و این خشم موتور متحرکم در تمام این سال ها بوده است. و یا از کسانی خشمگینم که در اروپا و امریکا زیر پوست رژیم جا خشک کرده اند؟ کسانی چون فرخ نگهدار، نبوی، مهاجرانی، کدیور، طاهری پور و دهها نام دیگر که بزرگترین آرزویشان انتخابات آزاد! تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است و بزرگترین نگرانی شان وسعت یافتن اعتراضات و درگیری های “خشونت آمیز” است. بی شرف ها و عوضی هایی که خشونت دولتی را سال هاست توجیه می کنند. سال ها با آن همدستی و همراهی کردند. سال ها خواهان مسلح شدن سپاه پاسدارانش به سلاح سنگین شدند و سال ها پست های مهم وزارتخانه ها و معاونت و … را اشغال کردند و امروز هم تنها نگرانی شان سیلی است که از پس این باران خواهد آمد. آنها” بارانی “میخواهند که مسیری برای ورود مجدد شان به دستگاه دولتی باشد. که متضمن ادامه حیات این رژیم باشد و البته اصلاحاتی را هم باعث شود!
بی شرمند و بی شرمی شان از پس این همه خون ریخته شده باز سر بلند می کند. به درازای تاریخ بی شرمند. همانگونه که اعدام های سال ۶۰ را پذیرفتند و البته امروز هم تحت عنوان “جنگ رژیم با کسانی که حرکت مسلحانه می کردند” از آن اعدام ها دفاع میکنند و یا مخالفین را متهم میکنند که با تند روی هایشان باعث این کشتارها! شدند. عوضی هایی که در تاریخ فراوانند و ریشه دار.
خشم من امروز تنها متوجه رژیم سرکوبگر و جنایت پیشه ای نیست که سال هاست آرامش از زندگی ما ربوده است و خون بسیاری از عزیزان آشنا و نا آشنایمان را گرفته است، خشم من امروز متوجه همه کسانی است که سال هاست، چه ده سال اول و چه بیست سال اول و چه در کل این سالها در کنار این رژیم با “ده دولت ” متفاوتش همکاری کردند و امروز هم رهنمود میدهند که “خشونت نکنید!” خشونت نکنید هم در قاموس اینان یعنی به نهاد های این رژیم “تعرض” نکنید! و موعظه می کنند که ظرفیت های تغییر در همین سیستم و همین قانون اساسی هست!
امروز یک شنبه است. جهان غرب روز تعطیل خود را میگذراند. خشم من و امثال من در گلو فشرده می ماند. خبر بعدی و خبر های بعدی می آیند…
ShadiAshadi@gmail.com

Tags: ,