نعیمه دوستدار- وکیل بوده. پروندههای فعالان سیاسی و اقلیتها را به عهده داشته. خودش را بازداشت کردهاند و غیر از حکم زندان، از وکالت هم محرومش کردهاند.
دانشجو بوده. به خاطر فعالیتهای صنفی چند ترم از تحصیل محروم شده. بازداشتش کردهاند. در زندان تهدید شده و در انفرادی بوده. با وثیقه سنگین آزادش کردهاند. ممنوعالخروج است.
پسرش را کشتهاند. چه کسانی؟ معلوم نیست. از معترضان پس از انتخابات بوده و مدتی ناپدید، تا اینکه جنازهاش را به خانوادهاش تحویل میدهند. مادرش اما دستبردار نیست. به هر مقام مسئولی نامه نوشته است و از هر جا که توانسته پیگیری کرده، ولی هر چه بیشتر جسته، کمتر یافته است تا اینکه تهدیدش کردهاند اگر ادامه بدهد بازداشتش میکنند. دیهاش را بگیرد و خلاص!
جمهوری اسلامی میگوید امکان ندارد! گزارشگر حقوق بشر ایران اما نظر دیگری دارد. او صدها پرونده در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران را بررسی کرده است تا اولین گزارش مقطعی خود را منتشر کند. گزارشی که واکنشها و بازتابهای متفاوتی در داخل و خارج از ایران داشته است.
ایران میگوید ما زندانی سیاسی نداریم. میگوید حقوق زنان تمام و کمال استیفا شده است. اقلیتها آزادند. کسی از وکلا و فعالان حقوق بشر و زنان به خاطر فعالیت و عقیدهاش تحت پیگرد و فشار نیست، اما اجازه ورود هیچ گزارشگری را به کشور نمیدهد.
فروردین ماه گذشته، بهخاطر حجم گزارشها و خبرهایی که از ایران میرسید، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، قطعنامهای صادر کرد که در آن اعضا به فرستادن یک گزارشگر ویژه برای ایران رای داده بودند.
احمد شهید، چهارمین گزارشگر ویژهای است که برای ارائه گزارش از وضعیت حقوق بشر در ایران تعیین شده و مانند همتایان قبلی خود، امکان سفر به ایران و مشاهده عینی وضعیت را نداشته است. از میان همتایان قبلی، تنها یک نفر، موریس کاپیتورن، توانست در یک نوبت ششروزه به ایران سفر کند و دیگر پس از آن، به او اجازه ورود به ایران داده نشد. اینبار هم پس از قطعنامه شورای حقوق بشر، احمد شهید که بهعنوان گزارشگر ویژه از سوی این نهاد انتخاب شده بود، با وجود درخواستهای مکرر، اجازه ورود به ایران را نیافت و رئیس قوه قضاییه ایران اعلام کرد: “سیاست ما پذیرش گزارشگر ویژه نیست.”
با این حال و با اینکه آقای شهید تازه در مردادماه گذشته به طور رسمی کار خود را آغاز کرده بود و فرصت ارائه گزارش کاملی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران وجود نداشت، اولین گزارش مقطعی خود را تنظیم کرد که متن آن، پانزدهم اکتبر در اختیار رسانهها قرار گرفت.
سهم زنان در گزارش احمد شهید
در میان فوریترین مسایلی که مورد توجه گزارشگر ویژه قرار گرفتهاند، همچون شکنجه و رفتارهای بیرحمانه و تحقیرآمیز با بازداشت شدگان، اعدام، آزار و اذیت اقلیتهای قومی، سلب حقوق مدنی و سیاسی، آزار و اذیت و ارعاب مدافعان حقوق بشر و …، مسایل زنان هم به شکل ویژه مورد توجه قرار گرفتهاند و سرفصل جداگانهای را به خود اختصاص دادهاند.
ایران در سال ۱۳۵۴ خورشیدی، “پیماننامه بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی” (ICCPR) را بدون هیچ پیش شرطی امضا کرده است. هرچند این کشورکنوانسیون “رفع هرگونه تبعیض علیه زنان” را نپذیرفته است، با این حال، قوانین بینالمللی همواره تاکید میکنند زنان و مردان باید از حقوق مدنی و سیاسی یکسان برخوردار باشند. تعریف حاکمیت جمهوری اسلامی اما از برابری حقوق زن و مرد که در ماده ۲۰ قانون اساسی هم برآن تاکید شده، تفسیر خاصی از قوانین شریعت است که بر اساس آن امکان برخورداری زنان از برابریهای تاکید شده در معاهدات جهانی وجود ندارد.
به همین دلیل، مسئله زنان همواره یکی از موارد حل نشده برای جمهوری اسلامی است که با واکنشها و فعالیتهای گروههای مدافع حقوق زنان، همواره چالش ایجاد کرده و به نقض حقوق بشر انجامیده است. در چنین شرایطی، طبیعی است که بخش مهمی از کار گزارشگر ویژه سازمان ملل، به این مسئله اختصاص داشته باشد و حتی زنان در بخشهای دیگر این گزارش هم حضور پررنگی داشته باشند؛ حضوری که نام آنها را نه فقط به عنوان وکیل، دانشجو، فعال سیاسی، روزنامهنگار و اقلیت قومی و مذهبی که به عنوان “زن” مطرح میکند.
گزارش احمد شهید، در فصلی با عنوان “حقوق زنان” بیان میکند که دولت جمهوری اسلامی، ظرفیت خود را برای ایجاد جامعه دموکراتیک، فضای چند صدایی و برابری جنسیتی، با سرکوب فعالانی که برای ارتقای گفتوگوهایی در این زمینه تلاش میکنند، نشان داده است.
همچنین، در بخشی از این گزارش به قوانینی اشاره شده است که مانع برقراری برابری جنسیتی هستند: “جان یک زن و شهادت یک زن در دادگاه نصف مرد حساب میشود، مردان حق مطلق طلاق دارند، در حالی که زنان فقط میتوانند درخواست طلاق را در شرایط بهخصوصی مطرح کنند که برخی از آنان باید از قبل در عقدنامه ذکرشده و مورد موافقت قرار گرفته باشد. مادران نمیتوانند حق حضانت فرزندان خود را داشته باشند حتی پس از آنکه شوهرانشان فوت کنند. زنان حق ارثیه مساوی ندارند و حتی وقتی که یک زن تنها بازمانده شوهرش باشد، نمیتواند بیش از یک چهارم دارایی او را به ارث ببرد. اگر همسر تنها بازمانده نباشد، ارث او به یک هشتم اموال محدود است و …”
بخش دیگری از این فصل، به وضعیت فعالان حقوق زنان، بهخصوص فعالان کمپین یک میلیون امضا پرداخته و نمونههایی از برخوردهای صورت گرفته با این افراد را ذکر کرده است. در بخشی دیگر، مسئله پوشش زنان، برخوردهای سختگیرانه خیابانی با آنها و جرمسازی ناشی از رعایت نکردن حجاب مطرح شده است. در این بخش به مسئله تجاوز خمینی شهر به عنوان نمونهای از برخوردهای رسمی مقامهای مسئول درباره مقوله حجاب اشاره شده است.
ادامه این بخش، به پرونده “بهاره هدایت”، فعال دانشجویی و حقوق زنان و “محبوبه کرمی”، فعال حقوق زنان میپردازد. این تمام آن چیزی است که گزارش احمد شهید به عنوان مسائل زنان طبقهبندی کرده است.
البته در بخشهای دیگر این گزارش هم به زنان اشاره شده است. در میان وکلایی که نامشان در فصل وکلا آمده، نام “نسیم غنوی” و “مهناز پراکند” به چشم میخورد و روی پرونده “نسرین ستوده” نیز به عنوان یک نمونه ویژه، با جزییات بیشتری تاکید شده است. همچنین، در بخش فعالان محیط زیست، پس از طرح ماجرای اعتراضهای مربوط به دریاچه ارومیه به نام “فرانک فرید”، فعال مدنی و روزنامهنگار اشاره شده و در بخش فعالان سیاسی هم در پیوند با پرونده مرگ “رضا هدی صابر”، به نام “هاله سحابی” اشاره شده است که در مراسم ختم پدرش، پس از برخورد با نیروهای امنیتی بر اثر حمله قلبی کشته شد. البته در بخش فعالان سیاسی، به همسران میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم اشاراتی شده است که همراه آنها در حبس خانگی بهسر میبرند. البته خانم کروبی مدتی است که آزاد شده است.
گذشته فراموش شده
به اعتقاد فعالان حقوق زنان، گزارش احمد شهید در بخش زنان کامل نیست. به خصوص اینکه مسئله نقض حقوق بشر در ایران یک مسئله دامنهدار و قدیمی است، حال آنکه این گزارش تنها به وضع موجود پرداخته و ریشههای گذشته را نادیده گرفته است. به نظر میرسد که از دید فعالان حقوق بشر و زنان، پرداختن به حوادث گذشته و اشاره به موارد نقض حقوق بشر در فرازهای دیگر تاریخ ایران هم ضروری است که این گزارش، یا نخواسته یا نتوانسته به آنها بپردازد.
رضوان مقدم، فعال حقوق زنان به رادیو زمانه میگوید: “موارد زیادی در این گزارش غایب است؛ مسائل مربوط به فعالان کارگری، معلمان و … اما در مورد مسائلی که به شکل خاص به زنان مربوط میشود هم به نظرم کمکاری شده و تنها به ذکر اسامی بسنده شده است. غیر از مواردی که در گزارش آمده، باید به موارد مهمی مثل اعدامهای مبهم نظیر اعدام شیرین علمهولی و زهرا بهرامی، روزنامهنگاران زنی که در چند سال اخیر بازداشت شدند و محدودیتهایی که در مورد فعالان حقوق زنان وجود دارد، توجه میشد.”
خدیجه مقدم، فعال دیگری در حوزه حقوق زنان است که این گزارش را کافی نمیداند و در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید: “ما وقتی شنیدیم گزارشگر ویژه تعیین شده، شروع به نامهنگاری کردیم و از طریق کانالهای ارتباطیمان با مسئول میز ایران در سازمان ملل تماس گرفتیم. گزارشهای مفصلی درباره وضعیت مادران خاوران و مادران پارک لاله ارائه شد و خواستهها و شکایتهای آنها منتقل شد اما متاسفانه این گزارش اشارهای به این موارد نکرده است. در این گزارش اشارهای به کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات نشده و حوادث ۳۰ساله ایران در نظر گرفته نشده است. به نظر من، این نوعی بیحرمتی به مادرانی است که اکنون در۱۰شهر دنیا حامی دارند و حتی حامیان آنها هم دستگیر شدهاند و دو نفرشان حکم زندان هم گرفتهاند. در این گزارش حتی اشارهای هم به آنها نشده است.”
نادیده گرفتن همجنسگرایی از موارد دیگری است که خدیجه مقدم آن را به عنوان نقطه ضعف این گزارش ذکر میکند: “۲۰سال است همجنسگرایی از فهرست بیماریهای سازمان بهداشت جهانی درآمده است و گفته میشود ۱۰درصد افراد هر جامعهای را این گروه تشکیل میدهند. با این حساب این گروه که بخشی از آنها زن هستند و شامل تعداد قابل توجهی در ایران میشوند نادیده گرفته شدهاند. با وجود تلاشهایی که بچههای این گروه در خارج از کشور برای انتقال گزارشها و اطلاعاتشان به آقای شهید کردند، این گزارش اشارهای به آنها هم نمیکند.”
صدایمان را بلندتر میکنیم
یک هفته پس از انتشار گزارش احمد شهید درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، صادق لاریجانی، رئیسقوه قضاییه ایران در واکنشی آن را “سخیف، نا صحیح و غیرمستند” توصیف کرد و موارد مطرح شده را دعاوی مخالفان و معارضان نظام دانست. با این اظهار نظرها، خیلیها با ناامیدی به تاثیر انتشار چنین گزارشهایی نگاه میکنند و معتقدند این گزارشها تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند، اما در مقابل خود احمد شهید معتقد است که ایران به وجهه بینالمللی خود حساس است و حتی تلاش میکند در مجامع بینالمللی نقش بازی کند. او همچنین امیدوار است که راه برای گفتوگو و ورود او به ایران باز شود. با اینکه آقای شهید تاکید میکند که نامها و نمونهها به شکل نمادین مطرح شدهاند و گزارشهای بعدی کاملتر خواهند بود؛ فعالان اجتماعی و سیاسی بر بررسی علت نقصانهای این گزارش تاکید دارند.
به عقیده رضوان مقدم، فقدان منابع قابل اعتماد، فرصت کم و محدودیت شاهدان عینی در انتقال اطلاعات، ازجمله دلایلی هستند که منتهی به کاستیهایی در گزارش احمد شهید شده است. او میگوید: “جا داشت این زمینه عمیقتر بررسی شود. ممکن است به دلیل موانع و محدودیتهای موجود، تعداد کسانی که بتوانند با گزارشگر ویژه تماس بگیرند و اطلاعات را در اختیار او بگذارند کم باشد، اما موارد مشهور و گزارشهای تکمیل شده دیگری وجود دارد که احمد شهید میتوانست به آنها مراجعه کند. به عنوان مثال، گزارشهای ماهانه و سالانه سازمان عفو بینالملل و گزارشگران بدون مرز و ….”
این فعال حقوق زنان البته راهحلهایی هم برای تهیه بهتر این گزارشها ارائه میکند: “از طرفی، خود احمد شهید باید فعالتر عمل کند و از طرف دیگر فعالان مدنی و سیاسی باید در زمینههای فعالیتشان گزارش بدهند. باید صداهای گوناگون شنیده شود تا به کشف حقیقت بیانجامد.”
خدیجه مقدم هم با اشاره به اینکه در این گزارش به برخی منابع اطلاعاتی اهمیت بیشتری داده شده است، میگوید:” به نظر من نقصهای این گزارش به حدی بود که شاید بهتر بود به شکل عمومی منتشر نشود. دستکم باید این مسئله را که گزارش بعد کامل میشود توضیح میدادند، اما به هر حال، ما از هر تلاشی که برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران صورت بگیرد خوشحال میشویم و از آن استقبال میکنیم. فکر میکنیم که باید صداها را بلندتر کنیم، بنابراین به فعالیتمان ادامه میدهیم. امیدواریم که این تلاشها نتیجه داشته باشد.”
Tags: حقوق بشر, زنان زندانی