ای کاش عقوبتی، عقوبتی در کار بود! / شادی صدر

آوریل ۱۷, ۲۰۱۰
خیلی ساده، ایران برای عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل کاندیدا شده است و رقابت، چندان هم برای او سخت نیست. روز ۱۳ مه، رای گیری برای انتخاب اعضای جدید شورای حقوق بشر، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام خواهد شد و در صورتی که حداقل ۷۹ عضو سازمان ملل رای مثبت دهند، ایران برای سه سال، عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهد شد. (تنها ۵ کاندیدا برای ۴ صندلی وجود دارد: ایران، مالزی، تایلند، مالدیو و قطر که یکی بدتر از دیگری در زمینه رعایت حقوق بشر هستند!) پس از ده ماه نقض مستمر حقوق شهروندان، لابد این جایزه ای است که سازمان ملل به دولت ایران خواهد داد برای اینکه ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، بهزاد مهاجر، امیر جوادی فر، ترانه موسوی و چندین انسان دیگر را به دلیل یک اعتراض ساده، کشته است، هزاران نفر را بازداشت کرده و شهروندانش را به طور مستمر تهدید به بازداشت، شکنجه و بدرفتاری می کند. به قول الهه امانی، اگر دولت ایران عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل شود، درست مثل این است که دولت آپارتاید آفریقای جنوبی به عضویت کمیته محو تبعیض نژادی در می آمد یا به دولت آمریکا برای رفتار انسانی با بازداشت شدگان جایزه می دادند وقتی همه جهانیان در بهت ناشی از دیدن تصاویر شکنجه جنسی زندانیان لخت بودند.
با این همه، ساختارهای حاکم بر جهان فعلی، به همین اندازه ناامید کننده، ناکارآمد و غیرپاسخگو به خواسته های مردم برای رعایت حقوق شان است. معادله ساده است: دولت ایران یا رای می خرد، یا معامله می کند. مثلا به سری لانکا، که خود به طرز آشکار و سیستماتیک حقوق مردم تامیل را نقض می کند، وعده می دهد: این بار، به نفع من رای بده، بار دیگر، جایی دیگر، من به نفع تو رای می دهم. و کم نیستند دولتهای فقیری که با یک قرارداد تجاری، و حتی کمتر از آن، خریده می شوند و کم نیستند دولتهای ناقض حقوق بشر که چنین معاملات پایاپایی منافع شان را در سازمانهای بین المللی تضمین می کند.
سئوال اینجاست: با دولتی که از سویی، به طور سیستماتیک و آشکار، قوانین داخلی و بین المللی را که به اجرای آنها متعهد است نقض می کند و از سوی دیگر، به بهترین شکلی از ناکارآمدی و خلاءهای نظام بین المللی استفاده می کند چه باید کرد؟
هر روز که می گذرد بیشتر فکر می کنم که ما، جزیره های پراکنده، نهادها و مدافعان منفرد که در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران کار می کنیم، یک جایی، باید چاره ای جدی و در عین حال جمعی برای جلوگیری از تداوم این وضعیت بیندیشیم وگرنه چرخ بر همین منوال، خواهد چرخید: از خواندن مصاحبه نیما نامداری، نماینده خانواده شهید بهزاد مهاجر، دلمان به درد خواهد آمد، چشممان پراشک خواهد شد اما همین، و دیگر هیچ. بهزاد مهاجرها کشته خواهند شد و لاریجانی ها، در سازمان ملل خواهند گفت: هیچ کسی به دلیل شرکت در تظاهرات کشته نشده است و ما همچنان گرفتار خویشتن خویشیم، بی پروای اینکه آیندگان درباره تک تک ما چگونه قضاوت خواهند کرد، بی پروای مسئولیت فردی که تک تک ما داریم برای استفاده از تمامی امکانات موجودمان، برای به هرز ندادنشان، برای فکر کردن به اینکه هر قدمی که بر می داریم، آیا مفید است یا بر می داریم صرفا برای اینکه کاری کرده باشیم؛ در حالی که همین ساختارهای ناکارآمد بین المللی، در حال محاکمه کاراذزیچ، متهم به نسل کشی در بوسنی هستند و مرتضوی، متهم ردیف اول قتل زهرا کاظمی و متهم ردیف اول جنایات کهریزک، هنوز هر روز به سر کار خود در …می رود!
چنین بوده اما چنین مباد!

برگرفته از وبلاگ شادی صدر

مقاله خوب و پر از اطلاعات مفید الهه امانی را در اینجا بخوانید:

http://www.payvand.com/news/10/apr/1135.html

مصاحبه فرشته قاضی با نیما نامداری را در اینجا بخوانید:
می گویند کشته گان ۲۵ خرداد مهدورالدم بودند

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article////107/25-7.html

خبر بی بی سی درباره آغاز محاکمه کارادزیچ:

http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/04/100413_u02-karadzic.shtml

به شدت مرتبط:
مصاحبه با پدر محمد کریم بیگی: فریاد تظلم خواهی پدر یکی از شهدای عاشورای۸۸: نگذارید خون فرزندم پایمال شود

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010

Tags: ,