خانم مهناز سعی کنید هنگام نوشتن خشمگین نباشید،چرا که نقد با عصبانیت متفاوت است .جنبش زنان کرد حداقل از1919با تاسیس "انجمن پیشرفت زنان کرد"در استانبول بدست خانم "انجم یاملکی "آغاز شده و این جنبش طبق ماهیت جنبشهای نوین اجتماعی گاهی انقباض و گاه انبساط یافته است .امروز هم در مرحله جدیدی از انقباض وجمع آوری نیرو قرار دارد،چه حضرتعالیه را خوش آید چه ناخوش آید.
مشکل در اینست که دیدگاه من وشما 180 درجه با هم متفاوت است .به نظر من انسانی که هویت و شناسنامه خود را نفی کند ،جنسیت خود را نیز نفی کرده وبا تمام وجودش از هرآنچه متعلق به فرهنگ اوست خالی ،پوچ ومتنفر میگرددو نفرت خود را با تحقیر فرهنگش التیامی کاذب می بخشد.نگاه تحقیر آمیز شما به موسیقی زیبای کردی وآقای "رزازی" وبالیدن به جناب "جان لنون "مرا به یاد ضرب المثل زیر انداخت:
"کلاغ خواست راه رفتن کبک را بیاموزد،راه رفتن خود را نیز فراموش کرد."
خانم مهنازشما در اروپا وضمن برخورداری از رفاه و امکانات مدرن غربی میتوانید به آقای لنون گوش دهید و بر مدرنیسم غربی ببالید وهر از چند گاهی نیز با شعارهای رهایی بخش کمونیسم شرقی مشوق آزادی کارگران وزنان در کردستان شویدو آنها را از نالیدن از دست ستم ملی بر اقلیتها برحذر دارید،چرا که شاید روزی روزگاری شما جهان را شر سرمایه داری وامپریالیسم خلاص کرده و اینبار بلوک غرب فرو ریزند. ولی بدانید همان کارگران و زنان خسته ،هنگام آسودن به صدای دلنشین آهنگهای کردی گوش میدهند وهمچون شمابرق مدرنیته اروپا سرشار از نفرتشان نکرده و به فرهنگ خود به دیده تحقیر نمینگرند.
بجای عصبانیت از به میدان آمدن زنانی که چون تو واز زاویه ایدئولوژیکتان نمی اندیشند،بهتر است به تفکری عمیق و بازنگری جدی در عملکرد خود وهمفکرانت بپردازی و ببینی که کجای راه را درست پیموده و در کجا اشتباه کرده اید که با این همه شعار زرق و برقدارتنها 2 کرسی از 275کرسی پارلمان عراق را بدست آوردید؟آقای مقتدا صدر هم موفق به کسب 2 کرسی شد! تشابه افراط وی و افراط شما چقدر است؟چگونه شما که مدعی رهایی زنان جهان هستید موفق نشدید رای زنان عراقی را ،با وجود فضای باز تبلیغاتی ومطبوعاتی کنونی عراق به نفع خود جلب کنید؟ باز هم تقصیر ناسیونالیسم قومی کردها بود که در کل عراق کمتر از 1% آرا را به خود اختصاص دادید؟ چقدر مطمئنید که تجربه عراق ،در کردستان و در ایران برای شما تکرار نخواهد شد؟
در پایان محض روئیت خوانندگان گرامی آن بخش از آهنگ آقای رزازی را که نظر بنده سنتی را جلب وموجب تهوع مهناز مدرن شده است به فارسی ترجمه میکنم(البته ترجمه متنی نه شاعرانه زیرا من درشعرو شاعری سررشته ندارم) و مهناز هم میتواند از شرمندگی عقب افتادگی فرهنگ کردی ،سرخ شده واز ملت مرتجع خویش بیزارتر گردد.
فریاد مینا ،تا کی اسارت؟
تا کی زیردستی وذلیلی؟
تا چه هنگام جامعه من تورا به چشم کالا و ابزار مینگرد؟
واز حقوق انسانی محرومت مینماید؟
تا به کی در نزد ما دختر و زن را میفروشند؟
با وی سودا وکاسبی کرده ،حقوقش را به کلی زیر پا مینهند؟
مینا تا به کی پستی؟
اسارت،بندگی وزیردستی؟
دیگر بس است،برخیز
تا کی چنین چشم بسته؟
گر خودتلاش نکنی،هیچگاه
جنس مرد حق تو را نخواهد داد
با سعی ورنج خود خواهی توانست
این سنت ومد را به شکست بکشانی
مینا بس است ،برخیز
تا کی اسارتت دوام یابد؟
دیگر کافیست ،دنیا تغییرکرده
وآن نظام کهن بازنده گشته
مینا بس است ،برخیز
بلی .این همان شعر و آهنگ مرتجعانه مورد اعتراض خانم مهناز است .هرچند آب و رنگ مدرن اروپایی ندارد آما پیامیست زیبا که بر لبان دختران کرد روستایی هم زمزمه میشودو این دختران از جنبش جهانشمول مهناز ودوستانش بسیار فاصله دارند.
رویا طلوعی
عضو کانون زنان کرد مدافع صلح و حقوق بشر