براي همه کساني که عزيزان خود را در راه دور از دست ميدهند.
جهان در قلبم ميگنجد
اندوهم نميگنجد.
دستهايم
خاطره پشت خاطره
ورق ميزنند.
پاهايم
خسته از ساليان
در خاکهاي قطبي
ريشه نميکنند.
زني
لحظههاي کشدار انتظارش را
در آب هاي جنوبي ميشويد
و باران
طراوت مهربانياش را
به اقيانوسها
ميسپارد
خاک
آغوش ميگشايد
براي هميشه ــ چون مادري
به تسلاي کودک خويش.
1 نوامبر 2004