قرار خاصی نبود. مثل هميشه گفتيم جايمان را میخواهيم در استاديوم؛ در بازی تيم ملی ايران با تيم ملی آلمان. همين يک ماه پيش. (18 مهر) گيرم به جای اينکه مثل هميشه فقط حرف بزنيم، بلند شديم و تا پشت در غربی استاديوم هم رفتيم. واقعا قرار خاصی نبود. سر جمع 10، 11 نفر میشديم. گرچه پيش خودمان گفتيم که کاش 100 نفر بوديم يا بيشتر اما قرار خاصی نبود. جايمان را میخواستيم و جايگاهی که گفته بودند به زنان اختصاص میدهند. همين! البته حرفمان بيشتر اين بود که زنان آلمانی دارند در جايگاه خانوادههای آلمانی مینشينند، لابد ما هم میتوانيم.
نمیدانم کجای اين حرف به امنيت کشور و شورش برمیگشت که هفتهنامه چهلچراغ به خاطر گزارش دادن از اين ماجرا مورد شکايت تعدادی از خانوادههای شهدا و جانبازان و به تبع مورد شکايت دادستانی قرار گرفت.
هفته ديگر (27 آبان) بازی تيم ملی ايران است و تيم ملی لائوس در استاديوم آزادی و ما همچنان بايد حسرت اين را بخوريم که چرا بخشی از آن 100 هزار صندلی نمیتواند برای ما باشد، مايی که نيمی از جمعيت کشور هستيم. میخواستيم دور هم جمع شويم، اعتراض کنيم و حقمان را بگيريم .حق شادی کردن را ، حق هیجان داشتن را، اما..
شکايتنامهای که تعدادی از خانوادههای شهدا و جانبازان به دادسرای تهران تحويل دادهاند، مطلب چهلچراغ را «ترويج لاابالیگری و لودگی و آلوده ساختن جو جامعه» عنوان کرده است. و گفته «گزارش مزبور متضمن تشويق زنان به قانونشکنی و ناديده گرفتن مقررات نظام مقدس اسلامی و حضور مختلط و بیضابطه آنان در محيط پرمشکل استاديومهاست.»
نه قانونی منعمان کرده، نه حتی آئيننامه ای در کار است. فقط میگويند نمیتوانيم امنيت زنان را در استاديوم تامين کنيم. حرفشان تا الان همين بوده. ما هم حضور بیضابطه نمیخواهيم. حضور میخواهيم با حفظ امنيتمان. حقمان است. پليس زن هم نشان داده که میتواند امنيت خانوادههای ايرلندی، آلمانی و... را تامين کند. چه تفاوتی هست بين ما و زنان غربی که خودمان هم نمی دانيم؟
میخواستيم قرار بگذاريم پشت در استاديوم آزادی؛ روز بازی ايران-لائوس. اما نگذاشتيم. چون نخواستيم "شورشی" نام بگيريم. نخواستيم يکی ديگر از معدود نشريات خوبمان توقيف شود. اما بگوييد کچای قانون کشور، کجای آن، زنان منع شدهاند از حضور در استاديوم؟! حقمان را میگيريم. بزودی.
parastoo@gmail.com
سايت زنان ايران