اوضاع وحشتناکی که در چهار سال گذشته در آمریکا و جهان حکومت می نمود متاسفانه در چهار ساله آینده هم مجددا بر زندگی و شرف انسانهای شمال و جنوب جهان حکومت خواهد نمود. جرج دبلیو بوش ، دومین دوره حکومتش را بعنوان رئیس جمهور منتخب آمریکا ظاهر میشود در حالیکه در شرایطی عادلانه میبایست در مقابل دادگاه عالی قرار گیرد. کسانی که انتخابات سال 2000 را با تقلب به نفع خود نمودند در سال 2004 هم بجای مجازات پیروزمندانه بر مسند قدرت قرار می گیرند.
شرکت بالای مردم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیان گر این حقیقت است که کار افشا گری و مبارزاتی در میان اقشار پایه ای اجتماع آمریکا بخوبی انجام نپذیرفته است. در پروسه انتخابات، معدود سازمانهای آگاهی از اپوزیسیون بر علیه روند شکل گیری دولت جدید در آمریکا به کار افشا گری مشغول گشته و یا اصولا بیتفاوت از کنار قضایا گذر نمودند. کاندیدای منتخب حزب دمکرات ها هم به هیچ وجه نه توانست و نه خواست که این نیروی عظیم در بستر جامعه را به حرکت در آورد و نبض اجتماع را به پای صندوق های خود کشاند. زیرا که او هم در مرحله مقدم بعنوان رهبر یکی از تنها دو حزب قانونی، خود را به عنوان آپوزیسیون مخالف جدی حساب نمی نمود که بدینوسیله تمامی تلاشش را برای برکناری رقیب نماید. از این رو صاحب قبلی حکومت می دانست که بعنوان " قاتل محل های کار" و بعنوان کسی که مالیات سرمایه داران را از جیب شاغلان و کارگران بیرون می کشد و امنیت سرمایه را تامین می نماید و برای اینکه امر رقابت بخوبی پیش رود خدمات اجتماعی را در خدمت تنها رفاه طبقه حاکم به قیمت بیکار شدن و بدبخت نمودن هزاران شهروند آمریکائی روز به روز محدود تر و محدود تر می سازد و با جنگ افروزی جهانی جیب کنسرن های تسلیحاتی را پر می نماید، باز هم مجددا با پشتیبانی و آکسیون های متقلبانه سازمانهائی چون اف بی آی و سازمان سیا انتخاب شده و تاج پادشاهی جنگ را مجددا بر سر حمل خواهد نمود.
بر مردم آمریکا ترس و وحشت حکومت می نماید و این خود دلایل مشخصی دارد. ترسی که اکثریت شهروندان آمریکا را احاطه نموده است، بخاطر محدود شدن خدمات اجتماعی و یا وجود جنگ نیست بلکه ترس از تک تازی ترور ، به انتها رسیدن جهان مادی و معنوی(نابودی کره زمین)،نافرجام ماندن پیام مذهبی آمریکا ،ترس از تهدیدات خارجی، ترس از بقدرت رسیدن هموسکسوئل ها و لزب ها و..... می باشد.
جرج دبلیو بوش با زیرکی و آگاهی مزورانه ای دست بر مرکز اعصاب بخش اعظم جامعه مذهبی و متعصب آمریکا نهاد و با نام مدرنیته و تجدید نظر در افکار پروتستانیزم و تحول در این شقه مذهبی جهانی خیالی را در جلوی چشمان آنان به تصویر کشاند.
یک چنین تاثیر گذاری بر ضمیر ناخودآگاه انسانها تنها میتواند در بستر جامعه ای شکل گیرد که در آن جامعه بحث های اساسی صورت نمی پذیرد و روشنفکران وظیفه آگاهی دادن به جامعه را به انجام نمی رسانند. در واقع تمامی این نشانه ها بیانگر عدم وجود دمکراسی واقعی در جامعه و بیانگر انعکاس " دمکراسی موجود" آمریکائی است. دمکراسی که تنها اجازه حیات به دو حزب موجود در قدرت میدهد و دیگر آلترناتیو ها را در نطفه خفه میسازد.
Werner Pirker
Junge welt
3.11.2004