در حال حاضر 18 كودك زير دو سال در سه زندان اوين، رجايي شهر و ورامين استان تهران و 210 كودك زير دو سال در كل كشور در كنار مادران خود دوران محكوميت را مي گذرانند.
اين رقم تا قبل از سال 79 به بيش از 809 كودك در كل كشور مي رسيد كه شامل كودكان در رده هاي سني متفاوت بود. بنابر آمارهاي غيررسمي تعداد كودكان زير دو سال زندان هاي استان هاي كشور بين 12 تا 15 كودك است.
كاهش تعداد كودكان در زندان ها از آنجا ناشي شد كه به دليل افزايش جمعيت زندانيان در زندان ها و در نتيجه تعداد كودكان همراه مادر و با توجه به ازدياد هزينه هاي مادي و بعضاً معنوي نگهداري از اين كودكان، سازمان زندان ها و سازمان بهزيستي بر آن شدند تا در توافقنامه اي پس از صدور حكم قضايي هنگام تعيين محكوميت مادر، كودكان بالاي دو سال مستقيماً به مراكز شبانه روزي بهزيستي منتقل شوند. اين توافقنامه در 15 مرداد 79 به امضاي طرفين رسيد و پس از آن تا پايان شهريور 81 تعداد 68 كودك تنها به مركز بهزيستي تهران سپرده شدند. در حالي كه تا پيش از آن كودكان تا 8 سال يا بيشتر در كنار مادر در زندان به سر مي برده اند. در عين حال هنوز در برخي استان ها و مناطقي كه امكان نگهداري كودكان بالاي 2 سال در مراكز بهزيستي (به علت نبود اين مراكز يا هر دليل ديگر) وجود ندارد، كودكان تا سال ها پس از سن شيرخوارگي در زندان در كنار مادر محبوس مي مانند.
طبق توافقنامه سال 79 وضعيت كودكان بالاي دو سال كه مادرانشان بايد مدت مديدي را در زندان به سر ببرند مشخص مي شود اما آن بعد قضيه كه همچنان بر سر آن بحث و تبادل نظر بين دو سازمان مربوطه وجود دارد، مسئله وضعيت و شرايط كودكان زير دو سال است كه به واسطه محكوميت مادر در زندان به سر مي برند. گفته مي شود كه سازمان بهزيستي و سازمان زندان ها هر دو براي بهبود شرايط وضعيت اين كودكان توافق و همكاري دارند ضمن اينكه قانوناً سازمان زندان ها بر اساس تبصره اي از ماده 65 آيين نامه اجراي سازمان زندان ها مصوب سال 1380 موظف به برنامه ريزي و تصميم گيري در مورد وضعيت اين كودكان است. در اين ماده آمده است: «زندانيان زن مي توانند اطفال خود را تا دو سال تمام همراه داشته باشند و روساي زندان ها مي توانند در هر زندان نسبت به تفكيك و جداسازي اطفال 2 تا 6 سال در محل مجزا (مهدكودك) اقدام يا نسبت به انتقال اطفال به بهزيستي مبادرت نمايند.»
كودكان نحيف و رنجور
كودكاني كه از بدو تولد يا پس از آن در زندان به سر مي برند از حقوق يك كودك برخوردار نيستند نه به دليل مجرميت خود كه به علت ارتكاب جرم مادر مجبور به تحمل محروميت از آزادي و حبس در زندان هستند. ديدگاه هاي متفاوتي در دنيا براي كودكاني كه مادرانشان جرمي مرتكب شده اند، وجود دارد. در چين بدون توجه به سن كودك هنگام ورود مادر به زندان، كودك را از مادر مي گيرند و در مراكز شبانه روزي نگهداري مي كنند.
اكبر فرع الدين عدل، محقق و مسئول پژوهش هاي اجتماعي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي معتقد است:«كودكي كه مدت زماني هر چند كوتاه را در زندان بگذراند، دچار آسيب هاي رواني، جسمي و اجتماعي خاص مي شود. بايد بررسي هاي علمي در اين زمينه صورت گيرد تا مشخص شود كدام وزنه سنگين تر و مهم تر است، برطرف ساختن نياز عاطفي در كنار مادر و تحمل آسيب هاي جدي در زندان، يا دوري از مادر و محيط زندان. بايد ديد بد و بدتر كدام است.»
عدل كه تاكنون چند تحقيق در مورد وضعيت اين كودكان پس از خروج از زندان و ورود به مراكز شبانه روزي و وضعيت كودكان شيرخوار در زندان انجام داده است، مي گويد:«مادر، پدر و خانواده اين كودكان شرايط نابساماني دارند و اغلب پدر و مادر اين كودكان دچار اعتياد و ارتكاب جرم هستند و از صلاحيت تربيت كودك برخوردار نيستند. حتي اگر زنداني بودن اين مجرمان مطرح نباشد به اعتقاد من بايد با وضع قوانين كودكان را از والدين محكوم جدا كرد. وي معتقد است از همان ابتداي محكوميت كودك بدون توجه به سن بايد از مادر جدا شود. وی اضافه ميكند: جدايي از مادر و قطع وابستگي از او پس از دو سالگي باز هم به كودك ضربه مي زند.
عدل در مورد شرايط زندان ها مي گويد:«كودكان در زندان ها با امكانات بسيار نامناسب و محدودي مواجه هستند، آموزش خاصي نمي بينند، حتي از داشتن اسباب بازي هم محرومند، تغذيه نامناسبي دارند، بسيار رنجور و كم تحرك هستند و دائماً در معرض مشاجره و گفت وگوهاي ناصحيح بزرگ ترها در مورد مسائلي از قبيل جرم و جنايت و مواد مخدر هستند.»
اين پژوهشگر به خاطر مي آورد: وقتي وارد يكي از بندهاي زنان زنداني شدم بوي نم و رطوبت، محدوديت جا و مكان بسيار تاثرانگيز بود. در سلول هايي 6 متري 3 مادر و 3 كودك را جا داده بودند. در زندان هايي كه فضا بيشتر بود با وجود يك اتاق بزرگ تر تعداد هم بيشتر بود. به طور مثال در يك اتاق 10 مادر و 10 كودك در كنار هم زندگي مي كردند و اگر بيماري اي براي مادر يا يكي از كودكان بروز پيدا مي كرد، بقيه ساكنان سلول به سرعت بيمار مي شدند.
عدل در تحقيقي كه در سال 82 به سفارش دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در مورد «وضعيت و نيازهاي جسمي، اجتماعي و رواني كودكان خارج شده از زندان» انجام داده، شرايط 33 كودك خارج شده از زندان را كه به مراكز شبانه روزي بهزيستي انتقال داده شده بودند، مورد بررسي قرار داد.
در اين تحقيق به گزارشي از مربيان شيرخوارگاه ها و خانه هاي كودكان و نوجوانان در مورد كودكان انتقال داده شده از زندان، اينگونه اشاره مي كند: «برخي از اين كودكان در روزهاي اول پس از انتقال از زندان، كاملاً بهت زده و گيج هستند. ديدن بسياري از چيزها برايشان تعجب آور است و گويي به دنياي جديدي وارد شده اند. برخي از آنها قادر به درك مفاهيم ساده و كلماتي مانند چپ، راست، پايين، بالا، بزرگ، كوچك، مداد، نقاشي، پارك، سينما، مغازه، خيابان و... نبودند. يكي از كودكاني كه مدت 8 سال در زندان بوده با توجه به محدوديت هاي زندان، محروميت ها و محدوديت هاي ارتباطي پس از انتقال از زندان به مراكز شبانه روزي، گيج و مبهوت به اطراف خود خيره مي شد، به سئوالات مربيان و مددكاران نمي توانست پاسخ دهد و توانايي برقراري ارتباط با مربيان و ديگر كودكان را نداشت. او مفهوم بسياري از كلمات را نمي دانست و به لحاظ جسمي نيز بسيار نحيف و رنگ پريده بود. 4/21 درصد از كودكان مورد مطالعه در اين تحقيق در بدو ورود به مراكز شبانه روزي داراي اثرات تروما و ضربه بودند. شش نفر از كودكان داراي جاي ضربه و كبودي روي تمام بدن، پا، زخم روي لب، سائيدگي روي گونه و شكستگي دست و يك نفر نيز داراي تشنج به علت ضربه وارده به سر بود. در بررسي وضعيت رواني از حيث رفتار، احساس و ذهن در اين تحقيق 3/33 درصد از كودكان داراي مشكلات رواني بودند. كودكان در زمينه ناسازگاري، برقراري، ناآرامي، زودرنجي، تمركز و توجه، پرخاشگري، بي نظمي، دروغ گويي، ناخن جويدن و شب ادراري مورد مطالعه قرار گرفتند كه از اين بين ناسازگاري، پرخاشگري و افكار تهاجمي در ابعاد رفتاري و ترس و نگراني و زودرنجي در ابعاد حسي بيشترين مسائل رواني كودكان مورد مطالعه را به خود اختصاص داد.كودكان، بسياري از مهارت هاي ظريف و متناسب با سن شان را نمي دانستند. در بررسي وضعيت اجتماعي كودكان بيشترين ضعف در تحرك و جابه جايي و اجتماعي بودن آنها به چشم مي خورد.
در اطلاعات خانوادگي كودكان مورد مطالعه در ميان ديگر جرايم نزديك به نيمي از مادران 4/45 درصد معتاد و يا اقدام به خريد و فروش مواد مخدر كرده اند. از نظر سطح تحصيلات مادران 4/52 درصد داراي تحصيلات ابتدايي، 33/3 درصد بي سواد و 3/14 درصد تحصيلات راهنمايي داشته اند. در بررسي وضعيت پدران اين كودكان برحسب زنداني يا آزاد بودن مشخص شده است كه 5/54 درصد پدران زنداني بوده و بيشترين ميزان ارتكاب جرم توسط آنها مربوط به خريد و فروش مواد مخدر و اعتياد بوده است.
تا كجا جلو رفته ايم
در حال حاضر دغدغه سازمان بهزيستي و مسئولان هر شبه خانواده آن سازمان همانگونه كه در خبرها آمده است راه اندازي شيرخوارگاه هايي در خارج از بند زنان در بيرون از محوطه سلول ها با رعايت تمام استانداردهاي يك شيرخوارگاه هم از نظر لوازم و تجهيزات و هم از نظر فضا و امكانات متناسب با يك مهد كودك است. مسئولان سازمان بهزيستي دلايل كندي روند اين طرح را نبود فضاي فيزيكي در برخي از زندان ها عنوان مي كنند، در حالي كه «سهراب سليماني»، مديركل سازمان زندان هاي استان تهران مي گويد: «ما فضاي فيزيكي داريم، تا قبل از اين طرح هم ما مهد كودك در زندان داشتيم. اما الان قرار است سرپرستي مهد كودك ها به بهزيستي محول شود.»
سيدمحمد حسين جوادي، مددكار و دبير كميته مددكاري سازمان زندان ها در مورد روند راه اندازي شيرخوارگاه در زندان ها مي گويد: «پس از صدور توافقنامه كميته اي در استان براساس ساماندهي اين كودكان تشكيل شد و با سيستم قضايي هم مذاكراتي داشتيم تا حتي المقدور با استفاده از مجازات هاي جايگزين از فرستادن خانم هايي كه كودكان زير دو سال دارند به زندان جلوگيري كنند. قرار بر اين شد كه مهد كودك ها به صورت هيئت امنايي اداره شود كه با بخش حقوقي سازمان زندان ها از اين جهت كه يك بخش دولتي در يك سيستم دولتي ديگر فعاليت كند، اشكال پيدا شد و در كنار اين اشكال به علت تغيير پست هاي مسئولان مربوطه در هر دو سازمان تا الان طرح به كندي پيش رفته است.»
جوادي حمايت از اين كودكان را جزء وظايف سازمان مي داند و مي گويد: «الان هم تلاش مي كنيم زنان مجرمي كه كودكان شيرخوار دارند يا از مجازات جايگزين استفاده كنند يا با پي گيري مددكاران كودكان شيرخوار آنها را در درجه اول به يكي از اعضاي خانواده و يا بستگان بسپاريم.»
حميدرضا الوند، معاون دفتر امور شبه خانواده بهزيستي با اشاره به راه اندازي شيرخوارگاهي در زندان گنبد در استان گلستان مي گويد: «به علت همكاري خوب بهزيستي استان گلستان و سازمان زندان هاي استان و وجود فضاي فيزيكي لازم براي ساخت شيرخوارگاه اين طرح در آن زندان كه داراي 20 بچه شيرخوار بودند و جزء زندان هاي پر تعداد از نظر كودك بودند، زودتر از ديگر استان ها اجرا شد. شيرخوارگاه ها طبق الگوهاي تعيين شده از طرف بهزيستي بايد داراي اتاق تعويض لباس، وسايل گرم كردن شير، پزشك و پرستار كودك، اتاق بازي و حياط بازي با وسايل تفريحي باشد. كاركنان اين شيرخوارگاه ها را از درون زندان انتخاب مي كنيم. مادراني كه از لحاظ الگوي رفتاري در شرايط مناسبي باشند، پس از يك آموزش كوتاه مدت به كار خواهيم گرفت. مادران كودكان روزي 3 بار براي شير دادن بچه ها به شيرخوارگاه ها مي آيند و شب ها را هم در كنار بچه هايشان مي مانند. آنچه كه تاكنون وجود داشته نه فضاهايي با شرايط كافي يك شيرخوارگاه بلكه سلولي مختص مادران و كودكانشان بوده است.
نبي الله عشقي مديركل دفتر امور شبه خانواده بهزيستي در مورد طرح احداث شيرخوارگاه ها در زندان ها مي گويد: «آماده همكاري با سازمان زندان ها براي آموزش مربيان شيرخوارگاه ها و تجهيز مكان هاي مورد نظر هستيم. به ما اطلاع بدهند، ما همكاري مي كنيم.»
«سيد حسن علم الهدايي» مديركل امور اجتماعي سازمان بهزيستي با اشاره به پيشقدمي سازمان زندان ها براي تعيين تكليف شرايط كودكان در زندان مي گويد: «حمايت از كودكان بي سرپرست و يا بد سرپرست جزء وظايف ما است. با سازمان زندان ها توافقاتي انجام شده است و هر كجا كه آنها مشخص كنند و فضاي آن را در اختيار ما بگذارند ما همكاري هاي لازم را انجام مي دهيم.»
مطالعات انجام شده روي كودكان والدين زنداني توسط موسسه ملي دادگستري آمريكا در سال 1997 نشان مي دهد كه كودكان والدين زنداني در معرض خطر فرآيند اضطراب، افسردگي، پرخاشگري، فرار از مدرسه و اختلال حواس و عملكرد عقلي ضعيف قرار دارند و از سوي ديگر در تحقيقات ديگري مهم ترين مشكلات كودكان مادران زنداني شرمندگي، داغ اجتماعي ناشي از زنداني بودن مادر، ترك تحصيل، درگير شدن در گروه هاي بزهكار، سوءمصرف مواد مخدر و بزهكاري و حاملگي زودرس عنوان شده است.
4 آبان83 __ شرق