تظاهرات مردم سانتياگو در سي و يكمين سالروز كودتاي شيلي، به خشونت كشيده شد
تظاهرات مردم در سانتياگو، در سالگرد كودتاي خونين شيلي به دست "آگوستو پينوشه" ، چندين زخمي بر جاي گذاشت.
درپي تظاهرات بزرگداشت سي و يكمين سالگرد كودتاي سرويس جاسوسي ايالات متحده عليه مردم شيلي توسط "آگوستو پينوشه" در 11 سپتامبر سال 1973، درگيريهايي بين پليس و تظاهر كنندگان در شهر سانتياگو، پايتخت شيلي، به وقوع پيوست كه طي آن بيش از 200 نفر دستگير و 50 تن نيز زخمي شدند.
به گزارش خبرگزاري آسوشتيدپرس،پليس با پرتاب گاز اشك آور مبادرت به متفرق كردن معترضين پرداخت و تظاهر كنندگان نيز چند مراكز دولتي را به آتش كشيده و به پليس حمله كردند كه درپي اين درگيريها 37 نيروي پليس نيز زخمي شدند.
گفتنياست؛ هرساله در تظاهرات مردم شيلي در سالروز كودتاي شيلي درگيريهايي بين پليس و مردم رخ ميدهد.
روز 11 سپتامبر سال 1973 حكومت "سالوادور آلنده"، رئيس جمهور شيلي، با كودتاي "آگوستو پينوشه" سقوط كرد.
دوران كوتاه حكومت اتحاد مردمي شيلي به رياست "سالوادور آلنده" براي برخي از جناحهاي سياسي - فكري جهان يك تجربه مهم تاريخي بود و از نظر برخي ديگر آزمايشي بيهوده در قلمرو آزمودهها، هرچه بود اين تجربه در 11 سپتامبر 1973 با كودتاي نظاميان شيلي و مرگ آلنده پايان يافت و به جاي آن ديكتاتوري نقش بست كه رهبر آن آگوستو پينوشه معتقد بود: "استبداد نه فقط ضد دمكراسي نيست، بلكه به دليل ايجاد وسايل لازم براي تداوم آن، در خدمت آزادي و قانون و مكمل دموكراسي است."
روز كودتا
رئيس جمهور "سالوادور آلنده" درحالي كه تنها سه سال از انتخابات رياست جمهوري اين كشور در سال 1970 سپري شده بود، با توطئه نظاميان شيلي مواجه شد. در روز كودتا "آلنده" تنها ولي استوار در كاخ رياست جمهوري خود نطقي سرداد كه "بدرود" نام داشت. او در اين نطق كه از راديو "ماخايه لنس"، تنها فرستنده كاخ لامونه دا، پخش ميشد اعلام كرد, هرگز تسليم نخواهد شد.
"آلنده" خطاب به مردم كشورش گفت: در مواجه با تصميمي تاريخي در اين برزخ، به خاطر وفاداري به خلق، زندگي خود را فدا ميكنم. البته نظاميها نيرومند هستند، آنها قادرند مردم را به اسارت خود درآورند، اما روند تكامل اجتماع را نه با جنايت مانع ميتوان شد و نه با زور.
وي درحالي كه حلقه محاصره نظاميان تنگتر ميشد، نطق تاريخي خود را اينچنين ادامه داد: من با انسان شيليايي سخن ميگويم، با كارگر، با دهقان، با روشنفكر با آنان كه شكنجه و آزار خواهند ديد. مردم بايد از خود دفاع كنند. آنها نبايد قرباني شوند، مردم نبايد به خود اجازه دهند كه درهم شكنند و يا از ميان برداشته شوند. مردم نبايد به خود اجازه دهند كه تحقير شوند.
اين آخرين حرفهايم است و بي شك فدا شدن من بيهودهتر خواهد بود. زنده باد شيلي ....
چرا كودتاي شيلي پيروز شد؟
عوامل موفقيت كودتاي 11 سپتامبر "شيلي" را به چند بخش ميتوان دسته بندي كرد ,كه شايد مهمترين آن فراگيري ناآرامي و درگيريهاي خياباني و بهعبارتي ميدان نبرد بودن سطح محوري جامعه باشد.
درست در روز 18 آوريل همان سال، معدنچيان در معادن مس" ال تنيئنته" (EL Teniente) دست به اعتصابات گستردهاي زدند. اين اعتصابات گسترش يافت و در 11 مه 1973، كارگردان معادن مس "چوكي كاماتا"(Chuqi cama ta) نيز دست به اعتصاب زدند.
پس از اين اعتصابات و اخراج 65 تن از كارگران معدن "ال تنيئنته" در 4 ژوئن، اعتصابيون به صورت گسترده و دست جمعي در 15 همان ماه به پايتخت "سانتياگو" وارد شدند.
و درپي آن تظاهرات بزرگ مخالفان در 11 ژوئن در حمايت از معدنچيان آغاز شد و اين به معناي ورود ناآرامي به پايتخت و تبديل سانتياگو به صحنه نبرد بود.
اعتصابات چهل هزار كاميوندار در 31 ژوييه كه به ظن قوي از كمك مالي منابع خارجي نيز برخوردار بود، بر دشواريهاي حكومت "آلنده" افزود.
اعتراضات داخلي زمينه ورود نظاميان به منازعه را فراهم كرد و بدين سان آنها كه از حمايت نيروهاي خارجي و در راس آنها آمريكا و شركتهاي اقتصادي برخوردار بودند، به بازيگران اصلي تراژدي دمكراسي تبديل شدند.
در آمريكاي لاتين امكان ندارد از جنگ طبقاتي سخن به ميان آيد و دخالت خارجي در نظر گرفته نشود.
بنابر شهادت برگهاي تاريخ، آمريكا از طريق شركتهاي بزرگ خصوصي و همچنين از طريق دولت آمريكا، در اين كودتا دخيل بوده است.
به نحوي كه مثلا فعاليتهاي شركت اي. تي . تي در ايجاد آشوب در شيلي و برانگيختن نظاميان انعكاس خبري زيادي داشته است.
البته در شيلي تنها اين شركت فعال نبود؛ بلكه در حقيقت هيچ بخش مهم اقتصاد يافت نميشد كه شركتهاي آمريكايي در آن رخنه نكرده و يا در برخي از آنها مسلط نبوده باشند.
بدون شك يكي از دلايل اصلي پديد آمدن مشكلات اقتصادي و اجتماعي فراروي حكومت در اعتماد مردمي به "آلنده"، به خصومت بنگاههاي اقتصادي با آرمانهاي آن رژيم برميگشت.
اقتصاد شيلي تا حد زيادي به صادرات مس آن كشور وابسته بود. قيمت جهاني مس كه در سال 1970 تقريبا به نصف رسيده بود، تا پايان سال 1972 در همان سطح نازل باقي ماند. آمريكا به سراسر جهان فشار ميآورد كه خريد مس شيلي را تحريم كنند. آمريكا بانك جهاني را نيز تحت فشار قرار داد تا به شيلي وام و اعتبار ندهد كه البته در اين مورد نتيجهاي نگرفت.
دولت "آلنده" از همان آغاز با كوشش بي امان آمريكا، براي بستن راه اقتصاد شيلي مواجه بود. احزاب مخالف نيز در پارلمان به طور حساب شدهاي در هر اقدام سازنده دولت سنگ اندازي ميكردند. روابط بسيار نزديك ارتش شيلي با ارتش آمريكا نيز بر توان كودتاچيان افزوده بود. در قياس با واقعيات برشمرده بايد اذعان كرد كه خطاهاي دولت رئيس جمهور چندان چشمگير نبوده است.