صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

زنان مشروطه و نبرد با سنت گرايان كهنه انديش / الهه اميدوار

درست 98 سال از صدور فرمان مشروطيت در ايران مي گذرد. زنان ايران در اين يك سده به كشمكش و نبردي دامنه دارد و گسترده پرداختند كه اغلب از دورن خانه هايشان شروع و تا بطن جامعه كشيده شد. هدف تمامي اين زنان، رفع تبعيض و محروميت دير پاي تاريخي در عرصه هاي مختلف زندگي به خصوص زندگي اجتماعي بود كه به عنوان مهمترين ابزار نيل به آن بايد به آموزش و كسب توانايي و مهارت ها اشاره كرد.

زنان مشروطه دريافتند كه براي حضور در جامعه و كسب استقلال به خصوص استقلال اقتصادي، ابتدا بايد مهارت لازم را كسب كنند تا از وابستگي به مردان رهايي يابند. پس نخستين قدم، تاسيس مدارس و انجمن هاي زنانه بود كه در اين راه، زنان ايراني زحمتي مضاعف، پيگير و مداوم را متقبل شدند.

«نخستين تلاش براي ايجاد مدرسه ي ملي دختران با واكنش شديد جريان سنت گرا مواجه شد؛ به طوريكه مدرسه ي دخترانه ي «پرورش» كه توسط «طوبي رشديه» در سال 1282 ه . ش تاسيس شده بود، در چهارمين روز فعاليت تعطيل شد. مدرسه ي ملي دوشيزگان نيز با برخوردهاي مختلف سنت گرايان به تعطيلي كشانيده شد و يكي از علماي وقت به دليل اينكه واژه ي دوشيزگان به معناي «باكره» است، خواستار برداشتن اين اسم از تابلوي مدرسه شد» (1)

اين وضعيت در بسياري از ديگر شهرها نيز تكرار شد و نخستين مراكز آموزش دختران با فشار و سختي كار خود را آغاز كردند.
به گمان سنت گرايان و بخش اعظمي از جامعه ي آن روز ايران، آموزش زنان با نقش هاي سنتي مثل خانه داري ، شوهر داري وبچه داري كه براي زن لحاظ شده بود، نا هماهنگ بوده و باعث برهم خوردن نظام خانواده و نظم اجتماعي مي شد. به همين دليل آنان آموزش دختران را به مثابه بمب ساعتي مي دانستند كه پس از مدتي اخلاق دختران و نظام خانواده را متلاشي مي كند. آنها دختران «مدرسه رو» را متهم به بي اخلاقي و هتك حرمت خانوادگي و حتي مذهبي مي كردند و گاه اوباش را ترغيب به آزاد و اذيت آنان مي نمودند.

در عكس العمل به اين ديدگاه بنيان گزاران مدارس دخترانه نام مدارس را «ناموس»، «عفاف»، «بردگان اسلام»، «حجاب»، «عصمت» و … مي گذاشتند.

با پيروزي انقلاب مشروطه موج نو گرايي و شكل گيري تفكرات نوين بسترهاي مناسب فرهنگي - اجتماعي به تقريب براي فعاليت دختران مهيا شد. اما بسياري از مشكلات همچنان حل نشده باقي ماند. حتي بسياري از بزرگان نهضت مشروطه نيز مانند مردم عادي به زنان مي نگريستند؛ «تا آنجا كه قانون انتخابات سال 1285 ه . ش به صراحت زنان را از تلاش هاي سياسي بازداشت و به تقاضاي آنها داير بر اين كه رسما مورد حمايت قرار گيرند، توجه چنداني نكرد و مجلس مشروطه نيز در پاسخ به نامه ي زني كه در آن خواستار حمايت رسمي از آموزش زنان و مشاركت اجتماعي ايشان شده بود، تصريح كرد:
گرچه تغييراتي در كشور در شرف وقوع است، اما با اين همه ضرورت دارد كه پايگاه سنتي زن و مرد همچنان بي هيچ تغييري حفظ شود. البته بين زن و مرد از نظر عقل و شعور تفاوتي وجود ندارد، اما با اين حال نوعي آموزش محدود براي زن ها كافي است» (2)

زنان عصر مشروطه علاوه بر ايجاد مراكز آموزشي، با تاسيس انجمن هاي زنان، انتشار نشريات مختلف مخصوص زنان، برپايي تظاهرات گسترده و سخنراني هاي متعدد در اعتراض به حضور قواي بيگانه در ايران، تحريم كالاي خارجي و جنبش حمايت از كالاي بومي، رسانيدن كمك هاي مالي از طريق اهداء و فروش جواهرات و پس اندازهاي شخصي، ايجاد گردهمايي مختلف جهت بهبود اوضع زنان و دختران و تلاش براي به دست آوردن «حق راي» فعاليت مي كردند.
زنان ايراني در دوران مشروطه از يك سو در مقابل گروه هاي محافظه كاري كه با جنبش اصلاحات تربيتي و آموزش زنان مخالف بودند، ايستادند و از سوي ديگر به فقدان برنامه هاي كارآمد ملي توسط مجلس خرده گرفتند و حتي هنگاميكه مجلس به توپ بسته شد و مشروطه خواهان تشكيلات خود را به تبريز منتقل كردند، گروه هايي از زنان نيز به نيروي مقاومت پيوستند و براي استقرار مجدد مشروطيت جنگيدند.

نقش زنان ايراني در برپايي و پيشبرد نهضت مشروطه ستودني است. «مورگان شوستر» اقتصاد دان آمريكايي كه پس از انقلاب مشروطيت مدتي را در ايران زندگي كرده است، در اثر معروف خود «اختناق ايران» تلاش ها و خدمات ارزشمندي را كه زنان ايراني در جهت تحقق انقلاب مشروطيت به عمل آورده اند، مي ستايد. وي مي نويسد كه نفوذ عظيم و در عين حال مخفي زنان در كشور ايران بسيار زياد است و تصريح مي كند كه زنان محجوب ايراني كه تجربه هاي سياسي و اجتماعي چنداني نداشتند، يك شبه ره صد ساله پيموده اند و سرانجام طي چند سال به دستاوردهايي نايل آمدند كه زنان غربي در طول چند دهه و حتي يك قرن به آن دست يافته بودند. (3)

اين تلاش تا امروز كه بيش از يك قرن از صدور فرمان مشروطيت در ايران مي گذرد همچنان ادامه دارد. زنان ايراني در مقاطع مختلف و تحت تاثير سياست هاي گوناگون و انديشه هاي گاه پر از تناقض حاكمان وقت، همواره از ابتدايي ترين حقوق انساني محروم بوده اند اما هرگاه به وجودشان احتياج بوده در صحنه ي عمل اجتماعي مشاركت داشته اند. حتي امروز كه درصد قبولي دختران در دانشگاه بيش از پسران است و شرايط آموزش تقريبا براي هر دو جنس يكسان شده است، همچنان شاهد انواع تبعيض ها، بي عدالتي ها و اعمال خشونت ها عليه زنان و دختران جامعه ي خود هستيم.

آنچه مسلم است اينكه راه درازي طي شده و راهي طولاني تر و سخت تر از آن نيز در پيش داريم. اما اينكه چه بايد كرد تا دستاوردهاي تاريخي فعاليت هاي زنان ما به خصوص از عصر مشروطه به اين سو از بين نرود، توجه به چند نكته ضروري است:

زن ايراني نخست بايد «خود» را و «هويت ملي» خود را بشناسد و «نگرشي انساني» به خود بيابد تا بتواند خود را به «مرد خود» و «مردان جامعه خود» اثبات كند. او تا نداند «كيست»، «كجاست» و «چرا هست» نمي تواند قدمي مؤثر در راه «خواسته هايش» بردارد.

«نهاد هاي مدني و اجتماعي» و «تشكل هاي خاص زنان» نيز به عنوان ابزاري مهم و قابل توجه براي قدم نهادن در راه احقاق حقوق انساني زنان شمرده مي شوند.

«قانون» يكي از معضلات بزرگ ماست و تا آن هنگام كه قوانين مدون حقوقي «زن»‌را به عنوان يك «انسان» در كنار مرد به رسميت نشناسند، هيچ چيز درست نخواهد شد. در اين راستا پيوستن به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان سازمان ملل متحد مي تواند يك اهرم و راه كار اساسي به شمار آيد.

و در آخر باز هم «خودمان» و تنها خودمان مي توانيم كاري كنيم. ما همچنان به زناني مانند هما محمودي، صديقه دولت آبادي، خانم يپرم، محترم اسكندري، شمس الملوك جواهر كلام، روشنك نوعدوست و صدها و صدها زن بزرگي كه در تارخ كاملا مردانه ي اين مرز و بوم كم نبوده اند - اما كمتر نامي از آنان شنيده ايم - نيازمنديم.

ما نيازمند «اميديم»، نيازمند «انگيزه ايم» و محتاج «حركت»؛ تا خود را به عنوان يك «انسان» به جامعه اثبات كنيم و در نگرش جامعه، مردان، زنان و كودكانمان نسبت به «زن» تغيير ايجاد كنيم؛ تغييري ژرف كه:
«جهان را سقف بشكافد و طرحي نو در اندازد»


پا نوشت:
تقي نيا، طلعت - نگاهي به آموزش و پرورش زنان ايران - فصل زنان - جلد سوم - نشر توسعه
آفاري، ژانت - انجمن هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه - نشر بانو
همان ماخذ

سايت زنان ايران


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster