صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

نسبت به بدن خود چه احساسي داريد؟ / مترجم: سجر سجادی

سال 1969 گروهي از زناني كه اكثراً در زمينه هاي بهداشت و پزشكي تخصص داشتند در بوستون دور هم جمع شدند و با درميان گذاشتن تجربه هايشان كتابي به نام Our Bodies, Our selves را در پاسخ به پرسش هاي زنان درباره “بدن” خود به چاپ رساندند. پاسخي با ديدگاه فمينيستي و متفاوت با نگاه غالب در جامعه پزشكي؛ از آن پس آن گروه كه بعضي از اعضاي آن تغيير كرده اند هر چند سال كتاب را به روز و تجديد چاپ مي كنند.
سحر سجادی بخش هایی از این کتاب را ترجمه کرده که به مرور منتشر می کنیم. اولین مطلبی که قبلا به چاپ رساندیم «بچه دار شدن یا نشدن» بود. در این قسمت بخشی از فصل اول کتاب آورده شده است. البته مخاطب اين كتاب زناني هستند كه در ايالات متحد زندگي مي كنند. اما اميدواریم زمینه ای باشد برای بیان تجارب خاص خودمان.


چشم هايتان را لحظه اي ببنديد و بدن خود را مجسم كنيد. نسبت به آنچه مي بينيد چه احساسي داريد؟
سينه هاي تان زيادي بزرگ يا زيادي كوچك است؟ باسن تان خيلي بر آمده يا خيلي تخت است؟ شكم يا ران هاي تان چطور؟ خيلي چاق اند؟ بيني تان قوز دارد يا خيلي پهن است؟ آرزو داريد بلندتر يا كمي كوتاه تر بوديد؟ بدن تان خيلي پر مو است يا پوست تان زيادي تيره است ؟

اگر شما مثل اكثر زن ها باشيد به بعضي از اين سوال ها جواب مثبت داده ايد. تقريبا همة زن ها بخشي از بدن شان – گاهي همه اش - را نامتناسب مي يابند. در بارة تنوع حيرت آور بدن زنانه فكر كنيد: ما بلند ، كوتاه ، لاغر ، چاق ، درشت و ظريف هستيم. شكل و رنگ چشمان مان طيفي زيبا مي سازد. رنگ پوست مان ، سياه آبنوسي ، قهوه اي سوخته، ميشي، زيتوني، سيزه، گندمي ، شيري، صورتي و ... است. موهاي مان رنگ هاي بسيار دارد و جنس و شكل آن طيفي نامتناهي مي سازد. با اين همه, همه مان با معيارهايي غير واقعي كه صنايع مد و زيبايي تبليغ مي كنند ( و ريشه در تخيلات مردان در بارهء ظاهر و رفتار زنان دارد) سنجيده مي شويم.

چه نيرويي ما را وا مي دارد باور كنيم همين طور كه هستيم خوب نيست؟ فكر مي كنيم اگر مي توانستيم بدن و چهره مان را تغيير دهيم چه چيز در زندگي مان تغيير مي كرد؟ “جذاب تر“ بودن به ما چه مي بخشيد؟ دوستان بيشتر ؟ اعتماد به نفس بيشتر ؟ شغل بهتر ؟ چگونه مي توانيم ياد بگيريم دربارة بدنمان احساس بهتري داشته باشيم و علي رغم هجوم پيام هايي كه ظاهر “ مناسب“ را برايمان تعيين مي كنند، نسبت به خودمان و زنان ديگر مهربان تر باشيم؟ فقط تصور كنيد اگر همة انرژيي را كه براي تطبيق خودمان با معيارهاي زيبايي جامعه مصرف مي كنيم به سوي ديگر هدايت مي كرديم چه مي شد! با زمان؟ پول يا انرژي مان چه كارهاي ديگري مي توانستيم بكنيم؟

ما اغلب در آغاز زندگي مان در بدن هايمان احساس راحتي مي كنيم. وقتي نوزاد يا كودك هستيم خودمان و جهان را از طريق بدنمان كشف مي كنيم. بزرگ تر كه مي شويم ممكن است كمتر با بدن خود احساس راحتي كنيم، ممكن است حس كنيم كه به بدن ما دخترها بيش از ذهن مان اهميت داده مي شود. وقتي به نوجواني مي رسيم شايد به اين نتيجه برسيم كه براي محبوب بودن بايد به شيوة خاصي رفتار كنيم، و اگر نكنيم ممكن است مورد آزار قرار بگيريم و منزوي شويم . سال هاي نوچواني براي خيلي از دختران سخت مي گذرد اما براي آنان كه ظاهرشان از ايده آل تبليغاتي رسانه ها فاصله دارد، دشوار تر است، اگر ظاهري پسرانه داشته باشيم ، اگر پوست مان تيره باشد، اگر معلوليت جسمي داشته باشيم، اگر مشكل پوستي داشته باشيم، اگر چاق باشيم يا اگر زودتر يا ديرتر از معمول به بلوغ برسيم ، ممكن است اعتماد به نفس خود را از دست دهيم و تحت فشار قرار گيريم كه به جاي اينكه از بدن مان همانطور كه هست لذت بريم، آن را تغيير دهيم .

احساس ما نسبت به بدن مان, به واسطه ی پيام هاي متعدد و گاه متناقضي شكل مي گيرد كه از جامعه به طور عام و تجربيات واقعي زندگي مان به طور خاص دريافت مي كنيم. بخشي از این فشار ناشی بمباران رسانه ای است؛ و از واكنش هايي كه از ديگران دريافت مي كنيم، بخشي هم از درون خودمان برمي خيزد، از تجربه هاي دروني شدة ما زنان در اين فرهنگ. بسياري از تجربه هاي ما از جمله تجربة خشونت و بد رفتاري, باعث احساس ناامنی نسبت به بدن مان می شود. یک چهارم زنان زنان در زندگي شان مورد تجاوز قرار مي گيرند. یک سوم دختران تا سن 18 سالگي مورد آزار جنسي قرار مي گيرند. تقريبأ همة ما تجربة توجه ناخواسته از سوي مردان را داشته ايم. به صورت تملق: متلك هاي ركيك، اظهار نظرهاي تمسخر آميز يا لمس ناخواسته. اگر فرهنگ ما الگوهاي زيبايي متفاوت با فرهنگ غالب داشته باشد، پيام هايي كه از والدين و بستگان دريافت مي كنيم ممكن است با پيام هايي كه از همسالان و رسانه ها دريافت مي كنيم متناقض باشد و ما را دچار سر درگمي مضاعفي كند.

خيلي از ما به اين آگاهي دردناك رسيده ايم كه «ظاهر» ما مستقيمأ با نحوة رفتار ديگران با ما ، چشم انداز رمانتيك زندگي مان، مكان زندگي مان و امكانات شغلي مان ارتباط دارد.
هر جامعه اي در طول تاريخ معيارهايي براي زيبايي داشته است اما در هيچ زماني چنين رگبار رسانه اي به زنان تكليف نمي كرده چطور باشند، دائمأ به گوش ما خوانده مي شود كه“ زيبايي“همه چيز است ، اما زيبايي چيست ؟ و تلاش براي “ زيبا “ بودن يعني چه ؟ زن ايده آل فعلي ، سفيد ، لاغر، بلند، بلوند، دارا ي پوست صاف ، بيني كوچك و …….است. فهرست كارهايي كه يك زن بايد براي دستيابي به ظاهري بي نقص انجام دهد، بي انتهاست و با اين وجود بسيار ضروري است كه در پايان كاملأ طبيعي به نظر رسد!

علي رغم تغييرات مد ، زن ايده آل امروز چندان تفاوتي با اولين عروسك باربي ندارد باربي با آن بدن غير واقعي و دستكاري شده . الگويي است كه ميليون ها دختر بچه از كودكي آرزويش را در سر مي پرورند. اين الگو مخصوص زنان رنگين پوست و غير غربي را تحت فشار قرار مي دهد تا به شكلي در آيند كه به طور ژنتيكي برايشان غير ممكن است.

صنعت فروش “ زيبايي“ هيچ گاه به اندازة امروز موفق نبوده است و اين قدر در بين زنان خريدار نداشته است ، صنعتي كه موفقيت اش در اين است كه ما را قانع كند به اندازة كافي خوش قيافه نيستيم .
بسياري از ما, زمان ، پول و انرژي عاطفي ارزشمندي را صرف تطبيق با معيارهايي مي كنيم كه چندان ربطي به ما و شكل واقعي بدن هايمان ندارد. هزينة اقتصادي و عاطفي كه مي پردازيم سرسام آور است . ممكن است خود را در معرض خطرات بهداشتي جدي قرار دهيم : مواد شيميايي موجود در لوازم آرايش ، موبرها ، سوء تغذيه ناشي از رژيم هاي كم كاري ، ناراحتي هاي پوستي ناشي از روشن كننده ها, آفتاب گرفتن هاي مكرر براي برنزه شدن و … گاهي لباس ها يا كفش هايي مي پوشيم كه حركت مان را به شدت محدود و در صورت احساس خطر, دفاع از خود را برايمان دشوار مي سازد. خالكوبي ( tatoo) يا سوراخ كردن اعضاي بدن در شرايط غير استريل ما را در خطر ابتلا به هپاتيت و ايدز قرار مي دهد. گاهي حتي براي تغيير اساسي شكل چشم ها، بيني ، جهره ، پستان ها يا ران هايمان به جراحي هاي زيبايي پر خطر تن مي دهيم .

همة ما در حفظ اين افسانه ها و روياها شركت مي كنيم ، اكثريت ما نه تنها سعي مي كنيم بالاخره، خود را به گونه اي با اين معيارها تطبيق دهيم بلكه ياد گرفته ايم ديگران را هم با همين معيارها بسنجيم ، ما در مدرسه ، خيابان ، محل كار يا سالن ورزش به يكديگر نگاه مي كنيم و مقايسه مي كنيم ، مي خواهيم بدانيم در رقابت براي دستيابي به كمال زنانه چقدر موفق بوده ايم .

انتخاب هايي كه ما در بارة ظاهرمان انجام مي دهيم مي تواند بر نگاه ما به زنان ديگر تأثير بگذارد . دراين باره فكر كنيد، وقتي ما دائمأ رژيم مي گيريم و ورزش مي كنيم تا لاغر باشيم ، نسبت به زنان چاق چه مي انديشيم ؟ تلاش هاي ما براي سفيدتر شدن بر رابطة ما با زناني كه پوشش تيره دارند چگونه اثر مي گذارد؟ اگر موي پا زير بغل يا صورت خود را برداريم نسبت به زناني كه اين كار را نمي كنند چه حسی داریم ؟ هيچ كدام از اين كارها ذاتأ بد نيست ، همة ما براساس آنچه براي خودمان مناسب مي يابيم انتخاب هايي مي كنيم اما معمولأ فكر نمي كنيم اين انتخاب ها چطور بر روابط با زنان ديگر اثر مي گذارد، گاهي تلاش هاي ما براي تغيير بدن هاي مان و نزديك شدن به الگوهاي جامعه ما را از زماني كه با اين الگوها فاصله دارند ( ناگزير يا به انتخاب خود ) دور مي سازد. ممكن است اين زنان را “ ديگري “ بناميم و آنها را درحاشية آگاهي خود نگه داريم.

اكثر ما در دوره هايي از زندگي مان براي بقاي اجتماعي و اقتصادي به الگوهاي غالب تن داده ايم . اما زماني كه به اين موضوع “ آگاهي “ يابيم كه داريم بدن مان را براي خواست هاي ديگري تغيير شكل مي دهيم ، شايد بتوانيم رابطة ديگري را با خود آغاز كنيم. وقتي تصوير ايده آل و نيروهايي كه ما را به تقليد از آن وا مي دارند را بشناسيم مي توانيم به تفاوت هاي خود واقعي مان با آن تصوير پي ببريم . با آگاهي به سازش هايي كه با دنياي خارج مي كنيم كم كم براي دست زدن به انتخاب هاي شخصي مان ا حساس آزادي بيشتري مي كنيم. براي شروع اين سفر راه هاي زيادي هست، مي توانيم راه هايي براي جذاب بودن بيابيم كه به يكپارچگي انساني مان احترام بگذارند. مي توانيم بدن خود را به شيوه هايي تزيين كنيم كه سلامت مان را به خطر نيندازد، مي توانيم با بودن در طبيعت، پياده روي، شنا، رقص ،حمام آب گرم، ماساژ و … از بدن خود لذت بريم. مي توانيم با درگير شدن در مسائل اجتماعي، با آموختن و در ميان گذاشتن آن آموزه ها با ديگران، انرژي بيشتري را برا ي رشد جنبه هاي ديگر وجودمان صرف كنيم، مي توانيم با زنان ديگر دربارة مفروضات زمينه ساز معيارهاي زيبايي زنان صحبت كنيم، مي توانيم سعي كنيم بفهميم خودمان چگونه اين الگوها را پذيرفته ايم و چه نقشي در تقويت آنها ايفا مي كنيم. خوشبختانه تعداد روز افزوني از زنان نياز به تطبيق با ايده آل ها را مورد سوال قرار مي دهند، بسياري از ما با تعريف معيارهاي شخصي مان براي زيبايي توانمند تر مي شويم . هر قدر بيشتر ياد بگيريم خودمان و ديگران را همينطور كه هستيم دوست بداريم، كليشه هايي كه ارزش ما به عنوان انسان را با ويژگي هاي فيزيكي مان همسان مي سازد، آسان تر خلع سلاح مي شوند و پيام هاي اجتماعي و تصاوير رسانه اي اثر كمتري بر ما مي گذارند. به هر اندازه، شكل و رنگ كه باشيم يا هر ناتواني جسماني كه داشته باشيم اگر خود را دوست داشته باشيم و به زيبايي خود باور داشته باشيم ، ديگران هم بيشتر اين زيبايي را مي بينند. اگر هم نبينند، كمتر مي توانند بر ما اعمال قدرت كنند.
تريبون فمينيستي ايران


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster