در سال گذشته سه كتاب به زبان آلماني از سه نويسنده زن ايراني به بازار كتاب عرضه شد. اين نويسندگان كه نام شان براي اولين بار در صحنه ادب اين كشور مطرح مي شود، داستان هاي خود را به زبان هاي آلماني و فرانسه نوشته اند.
آرزوي رويايي
“رويادزارا”Royadesara عنوان اولين رمان شيرين كوم است كه در بنگاه انتشاراتي Frankfurter Verlagsanstalt منتشر شده. نام كتاب تركيبي از واژه هاي فارسي و انگليسي به معناي “رويا ” و“ آرزو” است. قهرمان داستان زن بي نامي است كه آرزو دارد، در رويا زندگي كند، چون توان رويارويي با ناهنجاري ها و مشكلات زندگي را از دست داده است. او زني است كه در دو دنيا و دو فرهنگ زندگي مي كند و با دو مرد ـ يكي آلماني و ديگري ايراني ـ رابطه دارد. از اين رو به امتياراتي دوگانه دست يافته است. با اين حال احساس مي كند كه به هيچ دنيا و زندگي و فرهنگ و مردي تعلق ندارد و براي گريز از اين بحران به عالم رويا پناه مي برد.
شيوه نگارش شيرين كوم كه از آغاز سال هاي هشتاد در آلمان زندگي مي كند، روشن، صريح، بي آلايش و قوي است.
بي خشونت، هرگزإ
“پروانه” Schmetterling عنوان 5 داستان خاطره گونه از شاهدخت جوان است كه چندي پيش به زبان فرانسه نوشته و اكنون ترجمه آن به زبان آلماني در انتشارات Ullstein منتشر شده است. در اين كتاب جوان كه 33 سال دارد و در فرانسه زندگي مي كند، به خاطرات و تجربه هايش در دوران انقلاب ميپردازد. آنچه كه اين كتاب را از مجموعههاي مشابهش متمايز مي سازد، نگاه خاص نويسنده به تاثير انقلاب بر زندگي جوانان آن دوره و شيوه رويارويي آنان با رژيمي بوده است كه جز اعمال خشونت و تعصب چيز ديگري به آنان نياموحته است.
اتهام: فرزند كشي
“پوشش ناتواني را بدر” Zerreiß den Schleier der Unmacht نام رماني است به قلم بهجت مولايي و مانوئلا رونگه كه در انتشارات Krüger منتشر شده است. اين كتاب داستان زندگي دو زن كاملا متفاوت را بررسي مي كند: بهجت مولايي كه در خانواده اي نسبتا مرفه و آزادمنش به دنيا آمده، رشد كرده و امكان تحصيل در دانشكده حقوق را مي يابد و تارا كه در دهي دورافتاده چشم به حهان گشوده، هيچ امكاني در اختيار نداشته و بي سواد و بي دفاع در جامعه اي خشن و ضد زن به اتهام “فرزند كشي” به محاكمه كشيده مي شود.