در خبرها آمده كه طبق نظر پزشکي قانوني زهراي نه ساله كه بدست پدر خود به قتل رسيده مورد تجاوز پدرش قرار نگرفته است.
چنانچه تجاوز به مقتول اثبات مي شد، مجازات پدر خاطي به استناد ماده 86 قانون مجازات حكم اعدام بود منتهي با منتفي شدن اين موضوع، مجازات پدر قاتل با توجه به ماده 220 همان قانون پرداخت ديه به اولياي دم مقتول است اگر اولياي دم (ورثه مقتول به غير از پدر قاتل) از قاتل شكايت كرده باشند و چون مقتول دختر است پس پدر قاتل در صورت شكايت اولياي دم مقتول نصف ديه را پرداخت خواهد كرد!
از نظر جنبه عمومي جرم به استناد ماده 208 قانون ياد شده مجازات حبس از سه تا ده سال پيش بيني شده است كه دست قاضي در تعيين حداقل و يا حداكثر مجازات باز است. پس با اين حساب پدر قاتل ممكن است محكوم به مجازت خيلي سبكي مثلا سه سال حبس شود و آن هم مي تواند در صورت نداشتن سوءسابقه، با سپري شدن يك سال و نيم از مجازات خود در زندان، تقاضاي آزادي مشروط بكند و جان سالم به در خواهد برد.
با توجه به افزايش فرزند كشي به دست پدر در كشور و به خطر افتادن امنيت جامعه و تجري مرتكبان اين عمل، مسئولان امر بايد به فكر تغيير قوانين موجود با توجه به معيارهاي حقوق بشري باشند. قتل به هر شکل آن مذموم است و از جرايمي است كه در هر جامعه ايي، شديدترين و سنگين ترين مجازات را براي آن پيش بيني كرده اند. چگونه مي توان پذيرفت كه پدر بي مسئولي فرزند خود را به قتل برساند و خيلي راحت از دست عدالت با كمك قوانين موجود فرار كند؟ اصل عدالت بيش از هرچيز به بازنگري و تغيير قوانين حكم مي كند. خون يك انسان محترم است ،هيچ كسي حتي پدر فرد نمي تواند حق حيات را كه از حقوق اوليه يك انسان است از او سلب كند. قانونگذار در بعضي مواقع با استناد به افساد في الارض بودن بعضي از اعمال در جامعه مجازات مرك براي مرتكب تعيين كرده است. در اينجا نمي خواهم به دفاع از مجازات اعدام بپردازم بلکه مي خواهم بگويم در جامعه اي که قانونگذار مي تواند مفسد في الارض را شناسايي کند چطور در برابر فرزندکشي سکوت مي کند؟ مادر وقتي به زيرزمين خانه مي رود پدر زهرا را در زيرزمين خانه در کنار جسد شاهرگ بريده زهراي 9 ساله اش مي بيند. آيا فرزند كشي افساد في الارض نيست؟ آيا موجب رعب و وحشت در جامعه نيست؟ چه عملي فساد آميز تر از قتل يك انسان؟ اگر اين پدر به راحتي از مجازات رهايي يابد امنيت مادر و فرزند ديگر آنها به خطر نمي افتد؟
با توجه به الحاق ايران به اعلاميه حقوق بشر و ديگر كنوانسيون هاي بين المللي يك پدر نمي تواند خودسرانه فرزند خود را بكشد و مجازاتي سبك تر از ديگر مرتكبان داشته باشد . هيچ استثنايي نبايد در اين امر، بين پدر و يك فرد غريبه باشد . به هر حال اين عمل موجب سلب حيات فرد شده. چه مرتكب پدر باشد يا غريبه. تازه بايد براي پدر به نظر من مجازات سنگيني بايد تعيين كرد كه پدر اين قدر قصي القلب بوده كه فرزند خود را به راحتي به قتل رسانده و چه بسا در مورد افراد ديگر خيلي راحت تر مي ,تواند اين كار را بكند . مگر يكي از اهداف مجازات اين نيست كه مرتكب يا ديگران متجري نشوند و مجددا دست به اين عمل نزند . چطور توقع داريم در اين مورد اين اتفاق نيافتد ؟
تريبون فمينيستي ايران