اطلاعیه انجمن زنان ایرانی – آلمانی کلن
نگذاریم تجربه انقلاب 79 تکرار شود. هیچ تعییر جدی در وضعیت جامعه بلادیده ایران صورت نخواهدگرفت مگر آنکه قوانین نوشته و نانوشته ضد زن تغییر یابد. ومبارزه سی ساله زنان نشان داده است تا زمانی که سایه "الهی" بر قوانین ایران سایه افکنده است نمی توان تغییری در قوانین ضد زن ایران انتظار داشت.
با یاد همه آنان که برای ساختن جامعه ای عادلانه جان باختند.
با یاد زنان ایرانی که سرسختانه بر حضور خود پا فشردند. آنان که سر فرود نیاوردند٬ نه گفتند و برای تغییر مبارزه کردند.
به شهادت همه اخبار رسیده از ایران, زنان امروز در صف مقدم دادخواهی جای گرفته اند. حضوری چنان گسترده و در بر گیرنده نسل های متفاوت نمی تواند در این چند هفته شکل گرفته باشد. این حضور حکایت از مبارزه ای پیگیرانه دارد. تلاشی به درازای عمر حاکمیت جمهوری اسلامی. آنان که انقلاب سال 79 ایران را دنبال کرده اند- و ما اعضایی از انجمن که آن را خود تجربه کرده ایم- به خوبی می دانند که قوانین مربوط به زنان اولین قوانینی بود که در بحبوحه انقلاب از سوی تازه به قدرت رسیدگان وضع گردید و با تسلط حاکمیت اسلامی رسما آپارتاید جنسی در ایران برقرار شد. اولین زنگ هشدار نیز در همان اولین ماه پس از انقلاب٬ در 8 مارس 79 در تظاهرات جسورانه زنان به مناسبت روز زن٬ به صدا در آمد. هر چند در هیاهوی وعده های حاکمیت جدید و نا بخردی نیروهای به نام مترقی شنیده نشد و بی پشتوانه ماند. کشیدن دیوار جدایی جنسی در جامعه و محروم کردن زنان از بیشترین امکانات خدماتی موجود، وضع قوانین ضد زن بر اساس عقب مانده ترین لایه های فکری جامعه و تبلیغ و گسترش آن، با سرکوب شدید زنان آزادیخواه به نام" فریب خوردگان غرب" و یا" بی دینان کمونیست" همراه بود٬ تحمیل حجاب با شعار "یا روسری یا توسری" و پاشیدن اسید و دوختن روسری با پونز بر پیشانی دختران جوان می بایست پایه های لازمه اعمال سیاست آپارتاید را فراهم می آورد. ولی زنان ایران نشان دادند که عکس العمل در مقابل سرکوب لزوما تسلیم نیست.
زنان در ایران بیشترین صدمات را از حاکمیت جمهوری اسلامی دیده اند. بیشترین آسیب ها را کشیده اند و بیشترین رنج را در این مبارزات برده اند. زنان و دخترانی که در مبارزات مستقیم سیاسی و اجتماعی درگیر شده، جان باختند، زندان های رژیم اسلامی را تجربه کردند، مجبور به ترک وطن شدند، یا آینده شان را از دست دادند. مادرانی که ساقه گلهای به جان کشته و به جان آب داده شان را در برابرشان پرپر کردند. دختران و زنان جوانی که به نام زنان و فرزندان"شهدا" و یا " جنگزدگان" مورد سوء استفاده های جنسی نهادهای رنگارنگ دولتی همچون بنیاد شهید قرارگرفتند. زنانی که در بیداد گاه های رژیم برای رهانیدن خود از مناسبات خشونت بار خانگی و یا گرفتن کودک خود توسط حاکمین شرع و پاسداران دولت دین، مورد سوء استفاده های جنسی قرارگرفتند. نونهالانی که زیر فشار قوانین و سربرآوردن سنت های عقب مانده در میان خانواده ها، خانه و کاشانه را رها کردند و راه رهایی را در خیابان ها جستند، دخترکان شهرستانی که خود را به آتش کشیدند. به راستی ما چند نسل قربانی داده ایم؟ این فنر فشرده شده به حق رها شده است.
این بار نیز آنسوی این سکه مقاومت قربانی دادن است. ولی دیگر به سکوت نمی گذرد.
ندا صالحی آقا سلطان 27 ساله،ترانه موسوی 28 ساله٬ پریسا کلی 25 ساله٬ فهیمه سلحشور 25 ساله٬ فاطمه رجب پور 38 ساله٬ سرور برومند 58 ساله٬ مبینا احترامی٬ فاطمه براتی٬ تینا سودی٬ مریم مهر آذین٬ ندا اسدی٬ نام زنان جان باخته ایست که تاکنون منتشرگردیده اند. و بسیار بیشتر مادرانی هستند که به سوگ دلبندان خود نشسته اند. عدم وجود سازمان ها و تشکل های مستقل امکان درز و ثبت نام بسیاری از کشته شدگان و یا زخمی ها و همچنین دستگیری های گسترده اخیر را محدودتر کرده است. هر چند تلاش می شود از طریق تلفن و اینترنت این اطلاعات منتشر و جمع آوری شود.
اگر خانواده هایی در سالهای 80 /81 از سوی بیشرمان حاکم پس از اعدام دختر نوجوانشان جعبه شیرینی دریافت می کردند که به دخترشان شب قبل از اعدام تجاوز کرده اند تا مبادا به بهشت برود و نمی توانستند دردشان را به کسی بازگو کنند٬ اگر زمانی خانواده زهرا بنی یعقوب, دکتر جوان, مردد بود نام دخترش را بلندبگوید تا مبادا پاکی دختر جوانشان در زندان همدان به زیر سوال برده شود. اکنون جامعه به این آگاهی رسیده است تا دختران و فرزندان خود را با سربلندی مورد حمایت قراردهد و فریاد شرم بر متجاوز برآورد.
حضور فعال زنان در این مبارزات مهر خود را در شیوه های مبارزه، در دوری از اعمال خشونت و تهییج کور زده است اما متاسفانه کماکان در شعار ها نقش زنان بیرنگ است. نگذاریم تجربه انقلاب 79 تکرار شود. هیچ تعییر جدی در وضعیت جامعه بلادیده ایران صورت نخواهدگرفت مگر آنکه قوانین نوشته و نانوشته ضد زن تغییر یابد. ومبارزه سی ساله زنان نشان داده است تا زمانی که سایه "الهی" بر قوانین ایران سایه افکنده است نمی توان تغییری در قوانین ضد زن ایران انتظار داشت. جدایی دین از دولت حداقل خواست زنان است.
ما انجمن زنان ایرانی آلمانی کلن همدردی عمیق خود را با خواهران عزیز از دست داده خود در ایران ابراز میداریم. ما تلاش خواهیم کرد تا افکار مترقی جامعه بین المللی را با مشکلات٬ مبارزات و مطالبات زنان ایران آشنا کنیم و حمایت انان را برای پشتیبانی و همراهی با مبارزات زنان در ایران جلب کنیم.
با امیدبه فردایی دیگرگونه
انجمن زنان ایرانی – آلمانی کلن
12.آگوست 2009
Iran.deut.fv-koeln@gmx.de
|