داستان این فیلم مستند، بررسی رویدادهای سیاسی و وضعیت زندان زنان در چند دههی گذشته، در ایران است. در این فیلم ۱۳ زن زندانی سیاسی از خاطرات و تجربههای تلخ و شیرین خود از زندانهای مختلف صحبت میکنند. برخی از صحنههای شکنجه و زندگی در زندانهای سیاسی زنان درجمهوری اسلامی بازسازی شدهاند.
سیر رویدادهای تاریخی و سیاسی ایران در این فیلم، نه بر اساس زمان وقوع آنها، بلکه بر حسب تأثیر این حوادث بر زندگی شخصی زنان مصاحبهشونده، تنظیم شده است. از اینرو، پانتهآ بهرامی، در تدوین فیلم، جا به جا از گذشته به حال و از حال به گذشته برمیگردد. این ذهن پویای تماشاگر است که در مونتاژی مستقل، نظم دیگری به ترتیب زمانی رویدادها میبخشد.
رویدادهای تاریخی
در این فیلم، حوادث سیاسی ـ اجتماعی ایران چون شکلگیری حزب کمونیست ایران در زمان رضا شاه، دوران حکومت مصدق و فرقهی دمکرات آذربایجان، جنبش مسلحانهی دههی ۵۰ و بالاخره انقلاب ۱۳۵۷ در بستر زندگی این زنان، دنبال میشوند.
موضوعهای متفاوتی که در زندانهای جمهوری اسلامی مطرح بودهاند، دستمایهی اصلی فیلم "... و من عاشقانه زیستهام" را میسازند: دوستیهای عمیق، شکستهای تلخ، چگونگی خواندن کتاب، برخوردهای نظری، مقاومت و تحمل بندهای تنبیهی "قبر" یا "تخت" در زندان قزل حصار، مسألهٔ "چادر رنگی" و خداحافظی ابدی از دوستانی که به میدانهای تیر فرستاده شدند و دو قتل عام سیاسی سالهای ۶۰ و ۶۷ از جملهی این موضوعها هستند.
ویژگیهای فیلم
شاید این اولین بار در تاریخ سینمای مستند ایران باشد که زنی در مقابل دوربین، بدون پوشاندن چهرهاش، از ماجرای تجاوز به خود در زندان جمهوری اسلامی پرده برمیدارد. این زن که هنگام شکنجه از سوی بازجویش مورد تجاوز قرار گرفته، چگونگی این عمل فجیع را فاش میسازد. او همچنین از فشارهای روحی و روانی ناشی از این جنایت سخن میگوید که سبب شدند، او دو بار در زندان اقدام به خودکشی کند.
پانتهآ بهرامی Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: پانتهآ بهرامی
یکی دیگر از ویژگیهای این فیلم مستند، طرح موضوع حضور کودکان در زندان سیاسی زنان است. ثریا، مادری است که ۴ سال تمام از دوران محکومیت خود را با پسرش در زندان گذرانده است. ثریا در سال ۱۳۶۴، به اتفاق همسر و پسر ۵۰ روزهاش دستگیر میشود. ثریا: «مرتب بند مرا عوض میکردند. تنها من میماندم با پسرم. مثل جزیرهای بودیم که دوروبرش آب بود. نا امن بود.»
همسر ثریا در کشتار ۱۳۶۷ به دار آویخته میشود.
زندانی حامله
حوری، یکی دیگر از زنانی است که در فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام" از شرایط دشوار خود سخن میگوید. او هنگام دستگیری در سال ۱۳۶۰، حامله بوده است. با اینحال بازجویانش روزها او را شکنجه میکنند، چون حاملهبودن او را نمیپذیرفتند. پس از پافشاریهای بسیار، سرانجام آزمایش میکنند وبه درستی گفتهی حوری پی میبرند. ولی آثار شکنجه همچنان بر پاها و پیکر حوری دیده میشد و او را عذاب میداد: «دیگه هر چی دکتر گفت که پایت را عمل کنم. من چون ریسک برای بچه بود، قبول نکردم . میخواستم بچهام را نگهدارم.»
پرواز به آزادی
با وجود طرح این تجربیات تلخ و تکاندهنده، فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام"، در چاردیواری زندان محصور نمیماند و دنیای بیرون از حصار این زنان را نیز به تصویر میکشد. بسیاری از آنان، اکنون در آنسوی مرزهای ایران و در امنیت زندگی میکنند. اینکه چگونه از نظر فکری، روحی و اجتماعی به بازسازی خود پرداختهاند و زندگی امروزشان چگونه میگذرد، برگ دیگری از این فیلم ۱۰۵ دقیقهای است.
پانتهآ بهرامی، کارگردان و نویسندهی ایرانی، تحصیلات خود را در رشتهی سینما و تلویزیون در شهر کلن، آلمان به پایان برده است. او تا به حال فیلمهایی نظیر "از اين فرياد تا آن فرياد"، "من به هیچکس تعلق ندارم"، "چهرهی دیگر"، "بازی با آتش" و چند فیلم دیگر ساخته است.
ب. الف
دویچه وله (Deutsche Welle)