خدای زنانه! / ترجمه: زری طبائی
سیلویا شروره متخصص و محقق انجیل می گوید: نباید تقصیر محو کردن جنبه زنانه را فقط به گردن موًلفان سفر تثنیه انداخت. انسان میتواند کاملآ بفهمد که آنان از این کار یعنی انکار زنانگی و تمایلات جنسی او منافع بسیار بزرگی داشته اند، ولی ما نمی دانیم که این افراد چه کسانی بوده اند و به چه دلیل این اثر ( سفر تثنیه ) نوشته اند.
نمایشگاهی در کشور سویس افسانهً خدای مردانه را زیر علامت سئوال می برد. حفاریات باستان شناسی نشان می دهند که در اسرائیل قدیم برای مد ت طولانی در تاریخ گذشته خدای زنی هم بوده که بالاترین مقام راداشته و به اندازه خدای یهوه مورد ستایش قرار می گرفته است.
خدا زنی مثل آشیرا که هیج حجب و حیائی سرش نمی شود. اصلآ به خدای جبٌار ترسیم شده با ریش های انبوه نمی خورد که همسر هم داشته باشد.
امٌا حتی در دروره حکومت مناسه پادشاه یودا در قرن هفتم قیل از مسیح مجسمه ای از آشیرا در معبد یهوه در اورشلیم موجود بوده است. بنابراین دلیل کافی وجود داشته که چرا نویسندگان کتاب سفر تثنیه با آشیرا مخالف بوده و هیچ آثری از او در این کتاب بجای نگذاشته اند. جانشین مناسه یوشع دستور داد که آشیرا را از معبد به بیرون اندازند و رٌد او را به کلی پاک کرده و چیزی از او باقی نگذارند. در رابطه با این عمل ما می توانیم معنی بعضی از اصول ده فرمان را بهتر درک کنیم : « تو نباید در برابر سایر خدایان به خاک افتاده ، سجده کرده و آنان را بپرستی و ستایش کنی. زیرا من، سرور تو ، خدای تو، خدائی بسیارحسود هستم.»
سیلویا شروره متخصص و محقق انجیل می گوید: نباید تقصیر محو کردن جنبه زنانه را فقط به گردن موًلفان سفر تثنیه انداخت. انسان میتواند کاملآ بفهمد که آنان از این کار یعنی انکار زنانگی و تمایلات جنسی او منافع بسیار بزرگی داشته اند، ولی ما نمی دانیم که این افراد چه کسانی بوده اند و به چه دلیل این اثر ( سفر تثنیه ) نوشته اند. ما تا بحال به سندی برخورد نکرده ایم که این افراد را بما بشناساند ودر ضمن این کتب کار چند نسل است و که از روی آثار قبلی نوشته شده و به مرور تغییر داده شده است
. اصولآ محو کردن جنبهً زنانگی از مدت ها پیش شروع شده بود. کشفیات باستان شناسی از دوهزار سال قبل از مسیح در خاورمیانه، الهه های زن را همیشه در کنار و شانه بشانه خدایان مرد و از نظر بزرگی به اندازه مجسمهً مرد واحترام مساوی نشان می دهند ولی در پایان هزاره اوٌل زنان را کوچک و کوچکتر و مجسمه ها از مصالح بی ارزش تراز مجسمه مردان ساخته میشود. چرا این اتفٌاق افتاده است ؟ مانمی توانیم دقیقآ بگوئیم. شاید بدلیل شروع جنگ و لشکر کشی اهمیٌت ارتش و سپاهیان بیشتر شده وباعث بوجود آمدن سیستم مردسالاری و پدرشاهی شده باشد. بنابراین ما با این تغییرروبرو هستیم.
مولفان سفر تثنیه هم راحت نتوانستند تک خدائی و خدای یهوه را جا بیندازند. مردم اعتراض کردند.« مردم با جرمیا نبی چنین سخن گفتند: این چه سخنی است که تو از طرف خدایت با ما می گوئی ما حرف های تو را باور نداریم. » مردم می خواستند همچنان برای خدای زن آسمانی که همان آشیرا است قربانی کنند. آنان استدلال می کردند « از زمانی که ما از پرستیدن و قربانی کردن برای اودست برداشته ایم جنگ ، قحطی به ما روی آورده است.» مردم حاضر نبودند براحتی از ادیان قدیمی خود دست بر دارند.
برای این که فقط یک خدائی را به مردم بباورانند باید تمام خاطرات گذشته را از ذهن ها پاک کرده و مردم فراموش کنند که یهوه هم خدائی بوده از تعداد خدایان بیشمار .پرفسور اتمار کیل در این باره توضیح می دهد :این مسئله ابتدا با نام گذاری آغاز شده است. یهوه نامی مشخصٌ است .از او( خدا ) می توان بطور عام با ضمیر مذٌکر سوم شخص مرد سخن گفته شود ولی وقتی بر کسی یا چیزی نام می نهند معلوم است که از این نوع تعداد فراوانی موجود است و بهمین جهت نام گذاری میشود. ولی زمانی که فقط یک خدا باشد کافی گفته شود خدا و همه می فهمند که از که سخن می گویند و خطری از بابت اشتباه گیری اتفٌاق نمی افتد. در حقیقت هم موًلفان سفر تثنیه در اوٌل به او با عنوان « آقا، سرور ، بزرگ همه » نام نهادند. نسل های بعدی باز نویسان تورات به خواست او بیشتر توٌجه کرده و وچنین نوشتند: او به موسی خبر و بشارت داد که نام خدای او تا ابد یهوه است.»
خدای یهوه هرگز ادٌعا نکرده است که دارای آلت مردانگی است.
بالاخره روند نام گذاری یهوه با کار مترجمان یونانی که تورات را به یونانی ترجمه کرده اند تکمیل شد. پرفسور اتمار کیل می گوید: دویست سال قبل از مسیح یهودیان تمام امید خود را به کوروش بستند و از او با نام سرور یاد کرده اند. این تغییر خود باعث دگرگونی بزرگی شد. خدا شخصیٌت زمینی پیدا کرد. فقط در زمان حال نیست که دین شناسان معتقد هستند که خدا هیچ جنسیٌتی ندارد، بلکه « پیغمبر هوشیا هم می گوید : من خدا هستم ، نه یک مرد» در کنار نقش های متعددی که یهوه مثل پادشاه، قاضی، چوپان داشته، نقش مادر و دایه را هم داشته است و بر خلاف همکار دیگرش ، ال ،خدای کنعان، او هرگز ادعٌا نکرده که صاحب آلت جنسی مردانه است..
خدای دبش مذٌکر که روز بروز مردانه تر می شود به مرور زمان تاًثیر خود را می گذارد. برای پدر کلیسا و مسیحیٌت آگوستیین مقٌدس چهار صد سال بعد از مسیح هنوز هر دونیمهً خدا، که هم پدر است .وهم مادر عادی و قابل قبول است : او پدر ماست زیرا او خالق است ، امر کننده ، تعیین تکلیف و بالاخره او فرمانروائی می کند و مادر است زیرا او به ما گرمی و محبت ، غذا و شیر می دهد. ما را در آغوش خود پناه می دهد .
سیلویا شروره می گوید امروزه مردم نمی توانند تصٌور کنند که خدا می تواند زن باشد قبول این مسئله برایشان بسیار دشوار است . تا زمانی که از خدا با صفت مذٌکر یاد می شود حرفی ندارند و لی بمجرد اینکه عنوان شود که خدا زن است اکثرآ روی بر می تابند.
با همهً این ها زنانه بودن و صفت های زنانه خدایان را نمی توان براحتی از تاریخ پاک کرد. خدائی که لایزال است و بر تمام جهان قدرت فرمائی می کند و حاضر نیست که هیچ شکلی از او ترسیم گردد از دنیای زمینی انسانی بسیار دور است. یولنگر پرفسور و محقق ادیان شناسی می گوید: این خدا خیلی خیالی و دور از دسترس است واین فاصله باعث می شود که انسانها از تجربیات عرفانی و احساسی پیش از پیش دور افتاده ودر حقیقت تک خدائی ، مشغولیات فکری عدهً معدودی از اندیشمندان و فیلسوفان بوده و است. مردم عادی وقتی به چیزی اعتقاد دارند می خواهند که این نیرو تجلیات زمینی هم داشته باشد.. وتازه یکبار هم همسر پرفسور کیل از شوهرش پرسید آیا زمانی که تو احتیاج به همدلی و تسٌلی داری، سراغ مردان میروی؟
حتی مریم مقٌدس هم با گشاده روئی پستان های خود را به معرض تماشا می گذارد.
در مذهب مسیحیٌت هم مردم برای تسلٌی خود به یک زن پناه می برند. مریم سلطان قلب ها است. پرفسور یولینگر ادامه می دهد : تمام کشیش ها و روحانیون مسیحی علنآ اعلام می کنند که مریم خدا نیست ولی فقط حرف است امٌا عملآ معتقدان و مومنان مسیحی چنان رفتار می کنند که انگار مریم خدا است. گاهی اوقات این مادر خدا را چنان ارج می گذارند که به خدا نمی گذارند، خدائی که آنقدر دور از ذهن است که نمی دانند چگونه با او سخن بگویبد.
سازمان دهندگان نمایشگاه باور دارند که خدای زن و زنانه در مریم به زندگی خودش ادامه می دهد. بهمن دلیل آنها ترتیبی داده اند که مجموعه ای از مجسمه ها و تصاویرو نقٌاشی های مریم مقٌدس را در نمایشگاه در برابرو کنار آثار حفاری و کشف شده دوران قدیم خدایان زن قرار گیرد تا نشان دهند که چگونه آن ها بزندگی خود ادامه می دهند. مجموعه ای از کارهای پیدا شده از خاورمیانه و اطراف دریای مدیترانه . خدای باروری مصریان قدیم « ایزس »
خدا زن یکی از قدیمی ترین و پر ابهت ترین خدایان زن که در عین حال سرمشق و نمونه زن بارورو مادری که فرزندانش را شیر می دهد و مادر و زاینده پادشاه و ملکه آینده آسمان است. حتی عنصر آشیرا که او را بسیارشاد و شنگول عرضه کرده اند و شجاعانه پستان های خود را در معرض تماشا می گذارد ، در نقٌاشی هائی که از مریم مقٌدس و فرزند ش کشیده اند به زندگی خود ادادمه می دهد. همان نقٌاشی که مورد پسند مردان اصلاح طلب کاتولیک قرن شانزده نیامد و حتی تسوینگلی یکی از کشیش ها ی اصلاح طلب با عصٌبانیت می گوید این تصویر باعث مزاحمت برای دعا گذاران در کلیسا است. آیا باید همیشه مریم مقٌدس پستان های خود را نشان دهد؟.
مارتین لوتر کشیش بزرگ اصلا ح طلب آلمانی به موًمنان مسیحی خرافاتی بد و بیراه می گوید و با لحنی شماتت بار آ ن ها را سرزنش می کند زیرا آن ها معتقد هستند که شیر مریم اثری نجات بخش دارد. دریکی از تابلوهای نقٌاشی شیر از پستان های مریم بر بازوان و دست های کسانی که در جهنم در حال جاروب کردن آتش هستند ( کسانی که به عذاب الهی گرفتار آمده اند) در حال تراوش کردن است. حتی برای این که شیر مریم مقٌدس براحتی و بیشتر در دسترس موًمنان قرار گیرد، کالون می گوید: مادر خدا، مریم مقٌدس بیشترازهفت گله گاو شیر تولید می کند.
اتمر کیل می گوید: توجٌه و پرداختن به جنبهً زنانهً خدا تا بحال موضوعی ممنوع و سمی بوده است. فقط فمینیست ها به این مسئله پرداخته و کمی در بارهً آن کار کرده اند. بالاخره خوشبختانه سٌد شکسته شد.بهترین نمونهً آن انتشار کتاب انجیلی به نام انجیل با کلام صحیح. با وجودی که در آن مواردی دیده می شود که قابل انتقاد است ولی نکته مهم در آن این است که به جای خدا سعی شده است کمتر از ضمیر مردانه ویا آقا وصفت های معمول مردانه استفاده شود. بلکه کلمهً « او ، که جاودانه است ولی با ضمیر زنانه » جایگزین شود. بنابراین نمایشگاه خدای زن نه تنها از جنبهً تاریخ ادیان جالب است بلکه همچنان که پرفسور و محقق انجیل ، اتمرکیل می گوید: این نمایشگاه پیام دیگری هم دارد وآن که تاریخ و تجربهً قوم اسرائیل فقط با خدای مردسالار نبوده است. بزرگان و مردان قوم از یک طرف و از طرف دیگر روحانیون بلند پایه یهود بوده اند که قسمت زنانه خدا را به مرور محو و نابود کرده اند.
امٌا تا زمانی که هنوز در تصٌورات و تجسم های ما خدا با ریش انبوهش وجود دارد، هیچ جای تعجب نیست که مردان وقتی می خواهند خودشان را ارزیابی کنند فقط خود را با خدای قادر و جبٌار می سنجند وخدای روی زمین می انگارند.
دی تسایت 19 مارس 2008
Die Zeit
|