زنان از گوشه و كنار شهرهاي مختلف با كانون تماس ميگرفتند اميد تازه اي داشتند و در مورد فراخوان ميپرسيدند. وقتي از موضوع فراخوان اطلاع پيدا ميكردند ميگفتند به هر قيمتي كه شده در تجمع شركت خواهند كرد.
تجمع زنان در ٢٢ خرداد راس ساعت ۵ بعد از ظهر در ميدان ٧ تير شكل گرفت. اكثر زناني كه با ما بودند با وجود تمام فشارها و معذوراتي كه از طرف خانواده هايشان داشتند هر كدام بهانه اي براي شركت در مراسم فراهم كرده بودند.
خستگي راه طولاني از شهرستانها و مشكلات خانوده انگار رشته اي بي انتها بود و فقط به خانه ختم نميشد.
مشاهده نيروي انتظامي كه از ساعتها قبل در محل مستقر شده بودند برايمان غير منتظره نبود. اما طبق معمول خالي از استرس نبود. به همديگر روحيه ميداديم، ما كه دستانمان خاليه خالي است، انقدر ترسناك نيستيم كه. اين همه باتوم به دست رنگارنگ...!
خودمانيم و كوله هايي از خستگي و فشار و فرياد پيغام براي رهايي. رهايي از دنيايي پر از لنجن تبعيض و نابرابري كه سايه شومش بر زندگي همه ما گسترده شده. با اميد و فرياد رهايي رفتيم كنار ايستگاه مترو درب ورودي اول كه در خود ميدان ٧ تير قرار دارد و فضاي سبزي هم در همان حوالي است. همانجا نشستيم. گفتند چكار ميكنيد؟ با تمسخر گفتيم هوا ميخوريم با چهره هايي پر از خشم و نفرت و و فريادهاي خشن گفتند غلط ميكنيد هوا ميخوريد فلان فلان شده ها...!!
بلندگوها و تراكتها را قايم كرده بوديم. بلاخره چند نفري مجبور شديم كنار خيابان، اول كريم خان بشينيم. به محض نشستن، پليسهاي زن باتوم بدست مثل مور و ملخ بر سر و رويمان باريدند. كسي نبود كه انجا از دستشان باتوم نخورد. لباس و حتي شلوارهاي زنها را كه ميخواستند از زير مشت و لگد و باتومشان خلاص شوند ميگرفتند و ميكشيدند و با تمام توان به پاها و كمرشان ميكوبيدند. كم نبودند مردان و جواناني كه به دفاع از ما پا پيش ميگذاشتند اما بلافاصله مورد هجوم باتوم به دستان قرار ميگرفتند. ماموري را ديدم كه سر جواني را گرفته بود و به اسفالت خيابان ميكوبيد.
يك زن باتوم به دست درحاليكه قصد داشت تراكتي را از دستم بگيرد يك ضربه باتوم به دستم فرود اورد طوريكه الان كه دارم مينويسم دستم رمقي ندارد.
اين يورش و هزار بار بدتر از ان هم غير قابل تصور نبوده و نيست.
اينها را به روزي انداخته اند كه انسانيتشان را به فراموشي سپرده اند. دارند در جامعه اي زندگي ميكنند كه بر مبناي تبعيض و نابرابري و توهين و تحقير به زن و پايمال كردن حقوق انسانها استوار است. ما خواستها و هويت انسانيتشان را همانند آيينه اي جلو رويشان قرار داديم اما نه تنها نديدند بلكه از همه آن تحجر و زن ستيزي و بي عدالتي و خشونتها با باتوم دفاع كردند.
اينها همانهايي هستند كه جلو مجلس تجمع كردند و تراكت" صيغه بالاترين لذت زن است" را بالابردند البته انروز باتومهايشان زير چادرهاي سياهشان پنهان بود.
هر طور بود توانستيم تراكتها را دراوريم و بين جمعيت پخش كنيم. هر كسي كه تراكتي بدست ميگرفت با باتوم روي دستش ميزدند. بيانيه ها را جمع كردند. با نوشتن و گفتن نميشود عين خشونتي را كه بر بيش از هزار زن و مرد و جوان رفت توصيف كرد. انسانهايي كه در اين كره خاكي جايي براي برسميت شناختن حقوق انسانيشان نيست.
در همين اوضاع و احوال مجبور شديم مسيري را از سر كريم خان تا قائم مقام رو به بالا در پياده رو طي كنيم.
فرياد "ما زنيم انسانيم اما حقي نداريم" و "زنداني سياسي ازاد بايد گردد" با صداي داد و فرياد و گريه دراميخته بود.
باتومها همچنان در هوا ميچرخيد. در كنار عده زيادي كه به دفاع از ما پرداختند، پايننتر از تجمع كه ديگر در حال متفرق شدن بود و شكل نگرفته در نطفه خفه شد، متاسفانه كساني هم بودند كه با بي خيالي شيشه اتومبيلهايشان را پايين ميكشيدند و به ما بد و بيراه ميگفتند كه گويا ترافيك براه انداخته ايم!! در آن شرايط اين موارد دردناكتر از كل ماجرا بود.
اما در هر حال حضور و حمايت جوانان پرشور از ما در مقابل پليس، قوت قلبمان بود و به حركتمان اميدوارترمان ميكرد.
با وجود تشديد و تداوم فشارها بر فعالين و روشنفكران سياسي، اجتماعي و مدني در دولت جديد و با وجود سركوب تلاشها و مبارزات ما زنان، يورش به تجمع ٢٢ خرداد زنان در ميدان ٧ تير نقطه عطف تازه اي در تاريخ تلاشها و مبارزات ما زنان به ثبت رساند. تلاش و مبارزه در راهي كه سنگلاخهايش بيشتر و بيشتر از گذشته است.
ما ميدانيم كه از گذشته هاي دور همچنان جنس دو و شهروند درجه دو بوديه ايم و در سايه قوانين نابرابر هميشه از درجه اعتبار انساني ساقط شده ايم اما ايستادگي و تداوم حركت ما شاهد بزرگي بر اگاهي ماست.
ديگر هيچ اما و اگري در توجيه اين همه نابرابري پذيرفته نيست.
ما ميدانيم كه راه پرتلاطم و ناهمواري پيش رو داشته و داريم اما مصمم هستيم با به چالش كشيدن قوانين موجود در جهت تدوين قوانيني كه در خور نيازهاي انساني مااست و قوانيني عاري از هر گونه تبعيض و نابرابري بكوشيم و براي احقاق حقوقمان همچنان ايستادگي و مبارزه را پيشه كنيم.
تهران ٢٢ خرداد ۵٨
جامعه حمایت زنان