Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

مصاحبه با ساناز فروهر دبیر کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان ایران_ تهران

به مناسبت 8 مارس
عیب این است که این همه سختی و زمختی بر زندگی انسان سنگینی کند و سکوت کنید تحمل کنید لب فرو بندید سربزیر باشید .آنوقت زندگی کردن عین پستی است ، حیوانی می شود، شعور رخت برمی بندد و ....
****



س : ارزیابی شما در مورد مراسم های 8 مارس 2006 در تهران چگونه است؟
8مارس امسال متنوع و گسترده بود درتهران چندین مراسم برگزارشد دانشجویان درچندین دانشگاه مراسم داشتند، مردم در چند نقطه شهرتجمع کردند مراسم های بزرگ وکوچک برگزار شد غیر از تهران در دیگر شهرها مراسم های متنوعی برگزار شد در دانشگاه مشهد ، سنندج ، اصفهان ، شیراز و ... هنگامی که کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان ایران فراخوان برگزاری 8 مارس را درسراسر کشور صادر کردتعدادی می گفتندبرگزاری 8 مارس غیر مکنن است ودربرابر اطلاعیه کانون گارد گرفتند.ما گفتیم ممکن است وهمه باید فعالیت کنیم تا 8 مارس 8 مارس شود، حضور وسیع گروهها ی از مردم و برگزاری مراسم 8مارس در بسیاری از شهر ها جای خوشحالی دارد اما این جنبش هنوز کار دارد.درمقایسه با جمعیت 70 میلونی هنوز توده وسیعی از زنان ومردان دراین مراسمها شرکت نکرده اند. مراسمها با وجود محدودیتها و فشارها می توانست بهتر از اینها هم باشد.شعار آزادی و برابری وبسیاری ازمطالبات مطرح شده در 8 مارس امسال نقاط اشتراک همه مراسمها بود. وجودحلقه های ارتباط و همبستگی فکری و جمعی میان فعالان این جنبش درهمه مراسمها احساس می شود. گرچه محدودیتها بسیاربود و فشار بر تجمعات به خشونت کشیده شد، ولی حضور گسترده و وسیع مردم وفعالان در این روز موانع و محدودیتها را درهم نوردید و 8 مارس برگزار شد.
س: نقاط قوت و ضعف تجمع در 8مارس چه بود؟
نقاط قوت این تجمع هماهنگی و عزمی بود که مجموعه های دخیل درتدارک و برگزاری درپیش گرفتند همراهی مردم بود.مردم معترض در هر شرایطی با وجود محدودیت ها بر مطالبات و خواسته هایشان پافشاری می کنند مهم یکی کردن این اعتراضات است که درمراسم 8 مارس تا حدودی تاثیر مثبت خودش را نشان داد.یکی دیگراز نقاط قوت شرکت زنان ومردان باهم بودهمچنین شرکت دانشجویان و جوانان در این تجمع نسبت به سال های گذشته قدمی است به جلو که باید تقویت شود. همین همبستگی بیانگر این است که زن ومرد ، کارگر ودانشجو درد مشترک دارند از تبعیض رنج می برند با نابرابری در ستیزند هویت انسانی خود را جستجو می کنند و به مناسبات نا برابر اعتراض دارند. از نقاظ ضعف آن پراکندگی است فرقه گرایی است که بر فعالین این جنبش سایه افکنده است ترجیع دادن منافع فرقه ای بر منافع کل جنبش است همچنین قاطی کردن کار اجتماعی و جنبشی با فعالیت حزبی است .باید فعالین مدنی و اجتماعی یاد بگیرند که فعالیت اجتماعی وقانونی از نوع فعالیت یک حزب ویا گروه اپوزسیون نیست .
س: میزان مشارکت زنان غیر از اعضاء تشکل های مدنی در اینگونه فعالیت های اجتماعی چگونه است؟
تقریبا نیمی از جمعیت 70 میلیونی جامعه ایران را زنان تشکیل می دهند. با توجه به اینکه مشکلات زنان بسیار متنوع است انتظار می رود که زنان بیشتری در فعالیت های اجتماعی مشارکت داشته باشند اما عملا می بینیم که اینچنین نیست صرف نظر از علل ریشه ای و بازدارنده حضور زنان در همه صحنه های، قعالیت اجتماعی سیاسی و اقتصادی کارکرد فرهنگ ارتجاعی تسلط فرادستان بر فرودستان، اززن مطیع بی سرو صدایی ساخته است محکوم به عدم دخالت در سرنوشت خویش باشد. فرهنگی ارتجاعی که زن را دردرجه دوم نسبت به مرد بشمار می آورد و تلاش می کند که خواسته های مترقی زنان را مهار کندو سلطه خود را بر زندگی زن اعمال نماید. مثلا عدم آگاهی زنان به حقوق خود باعث تسلط مرد خانواده در زندگی می شود و در مسائل اجتماعی و محیط های کاری زنانی که حتی از نظر تحصیلات با مردان برابر هستند خود رامحق برای تحصیل مراتب و مقام های بالاتر نمی دانند و این مسئله در تمامی ابعاد زندگی زنان نفوذ کرده است واز طرف سیستم حاکم این وضعیت مدام توسط نهادهای مختلف در افکار عمومی بازتولید می شود.ازدلایل دیگر اینکه نهادهای مدنی از تجربه و سابقه چندانی برخوردار نیستند و علاوه بر آن ظرفیت و توانایی برآورد کردن نیازهای معنوی و اجتماعی زنان را از خود نشان نداده اند .هنوز بسیاری از زنان از اهداف و برنامه های این نهادها اطلاعی ندارند .علاوه بر این نوعی مقاومت منفی نسبت به حضورزنان در فعالیت های اجتماعی بر جامعه حاکم است و این نشانگر این واقعیت است که آگاهی زنان در مورد حقوق خود منفعت آنهایی را که از جهل زنان بهره می برند به خطر می اندازد ومخالفت با عضویت زنان در اینگونه تشکل ها و بی اهمیت جلوه دادن فعالیت هایشان باعث دلسردی زنان می شود.
س: شما فکر می کنید فعالیت نهادهای مدنی و متشکل تا چه حدودی در بهبود وضعیت زنان جامعه موثر است؟
وجود تشکلهای زنان بسیارضروری و شکی نیست که فعالیت این تشکلها تا اکنون در اگاهی دادن و سازماندهی زنان موثر بوده است. زنان از طریق این تشکل ها با حقوق فردی و جمعی خود آشنایی می یابند وازطریق کارجمعی درصددتغییرشرایط موجود برمی آیند. این نهادها با اطلاع رسانی و بالا بردن سطح آگاهی زنان از حقوقشان می توانند نقش بسزایی را ایفا کنند و همچنین با تشکیل جلسات بحث و تبادل افکار و ایجاد کارگاه ها ی مددکاری و همفکری وچاره اندیشی جمعی و... همچنین ایجاد ارتباط مستقیم با زنان آسیب دیده و دادن مشاوره حقوقی و اجتماعی می تواند رافع مشکلات باشد کمیته های تخصصی و حقوقی این تشکلها می توانند راهکارهای حقوقی ومناسب را برای حل معضلات زنان ارایه دهند.تشکلها رسالت متحد کردن و به صحنه آوردن زنان را در مقیاس فراگیر و اجتماعی به عهده دارند .
س: مهمترین مطالبات جنبش زنان ایران چیست ؟
یکی از مطالبات اساسی زنان ایران تغییر در قوانین موضوعه است که حقوق زنان را نادیده می گیرد و اعمال این قوانین تبعیض جنسی را رسمیت می دهد مثلا سهم الارث زنان نصف مردان است و شهادت زنان که برای محاکم قابل قبول نیست ، حق طلاق که اختیار آن در دست مردان است و هرزمان اراده کنند می توانند زنان را به راحتی طلاق دهند ، حقوق ودستمزد زن خیلی کمتر از حقوق و دستمزدی است که به مرد پرداخت می شودو معمولا در پست های شغلی پایین قرار می گیرند ، حق حضانت کودکان که به مرد داده می شود ، مردان صاحبان تام الاختیار حتی بر جسم زنان هستند و بدون رضایت و امضای شوهر، زنان باید با مشکلات جسمی خود بسازند و رضایت شوهر برای یک عمل جراحی الزامیست!، زنان کارگری که در محیط ها و شرایط بد کارگاهها تن به کارهای سختی می دهند و صاحبان کار حداکثر استفاده با حداقل حقوق ودستمزد را برای کارگران زن درنظر می گیرند. زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار میگرند که اگر از خود دفاع کنند و مجبور به اعمال خشونتی بشوند محکوم به مجازات سنگینی خواهند شد و اگر برای حفظ جان تسلیم شوند باز هم محکوم به ارتباط های نامشروع و محکوم به مرگ میشوند. زنانی که در خانواده توسط شوهر مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و برای اثبات آن نیاز به شاهد دارند!، در کوچه و خیابان زنان همواره مورد تعرض جنسی و جسمی و کلامی قرار دارند.دهها مورد دیگر را می توان برشمرد که در قوانین موجود به نفع زنان نیست .
علاوه بر همه اینها جهت گیری مثبتی که در جنبش زنان ایران وجود دارد این است که زنان تمایلی به جنسی کردن مبارزات و فعالیتهای خویش ندارند جنبش زنان درکنار سایر جنبشها برای رفع خشونت و نابرابری در جامعه قرارمیگرد مطالبات این جنبش عمومی است رفع خشونت وتبعیض ،رفع بیکاری وففر، تامین معیشت و حقوق برابر ، حق اشتغال برابر، لغو مجازات سنگین واعدام ، آزادی تشکل واجتماعات آزادی بیان وفعالیت سیاسی برای همه بدون تبعیض بخشی ازمطالبات جنبش زنان ایران را تشکیل می دهد .
س: ضرورت تشکیل نهاد کانون دفاع از حقوق زنان وکودکان ایران واعلام موجودیت آن را توضیح بفرمایید ؟
کانون برای متحد کردن همه ی فعالین حقوق زن وکودک به میان آمده است ، اعضای کانون از همه ی شهرهای ایران هستند من مدتها به فکر این بودم به یک مشکل که ملموس است ومشغله خیلی ها بود وبایستی به آن پاسخی مناسب داده میشد بپردازم ، دردوره دانشگاه با تعدادی از دوستان که از شهرهای دیگر بودند آشنایی پیدا کردم اینها دغدغه ای کمتر از خودم دراین مورد نداشتند و همیشه دنبال نهادها و افرادی که کژدارو مریض فعالیتهای میکردند سرگردان بودند وپس از مدتی آمد ورفت و سر کارگذاشتنی های بی حاصل توسط برخی محافل جوابشان را دریافت نمی کردند و سرخورده می شدند.بلایی که شاید در هفت هشت سال پیش برسرخودم هم آمد و همیشه دنبال یک تشکل بودم که بتواند نیازهای من را برآورد کند ونهادی برای انجام کار های مورد علاقه ام باشد،وبرخی ازتشکل ها خیلی ازما انرژی تلف کردند. دنبال خیلی ها دویدم همه سرگرم محفل خویش بودند وقتی حرف می زدند هیچی کم نداشتند ولی زمان عمل از موزایک حیاط خلوت فرقه ی خویش پا را این ورتر نمی گذاشتند! جامعه را نمی دیدند پس از چند تجربه دریافتم که خلائی بزگ وجود دارد آنهم نداشتن یک تشکل ونهاد فراگیر است . به فکر سراغ گرفتن دوستان در شهرهای دیگرافتادم و با تعدادی ازنهاده ها و کانونها که تجاربی داشتند تماس گرفتم با زحمت توانستم خیلی ها را قانع کنم ، کم کم دوستان آمدند و توافق های حاصل شد حلقه ای ازفعالین بازیگر در این عرصه را به هم متصل کردیم، بحث وتبادل نظرهایی فراوانی با همه اعضا و علاقه مندان انجام گرفت درنهایت تصمیم به تاسیس کانون دفاع ازحقوق زنان و کودکان ایران گرفتیم کانون در روز 12 اسفند اعلام موجودیت کرد و فراخوان برگزاری 8 مارس را درسراسر کشور به گوش ها رساند.وعملا کانون به سازماندهی و تدارک هشت مارس پرداخت .
ما می دانیم دست به انجام کاری زده ایم که بسیار سخت است اما پر اهمیت است تا همین حالا هم مشکلات زیادی را رفع کرده ایم و با محدویتهای و مشکلات دیگری به حیات کانون ادامه می دهیم اما انتظار داریم با دخالت وسیع همه مردم وفعالین حقوق کودک و زن برهمه مشکلات فائق آیییم .هرکس اندک علاقه ای به فعالیت اجتماعی مربوط به زندگی کودک و زن دارد می تواند به خیل ما بپیوندد کانون خانه ای است بزرگ به وسعت ایران از هرطرف دربش بسوی مشتاقان فعالیت باز است رونق این نهاد به حضور فعال مردم و علاقه مندان بستگی دارد.
س: شما فکر می کنید با این محدودیتها وسختی ها نهاد کانون و مجموعه فعالین می توانند به هدف شون برسند؟
مهم این است که ما کارمان را در این شرایط سخت شروع کرده ایم .کارما جنگیدن با سختی هاست خواستن است برای خلاصی از وضعیت رقت بار موجودوزحمت برای رفتن به سویی آرامش و امنیت است، ازیک وضعیت بد به تنگ آمدن است .تلاش برای رفع مشکلات و معظلات این جامعه است وجود چنین نهادی برای پاسخ دادن به مسایل جامعه است . امروز به کودک سخت میگذرد به زن سخت میگذرد حقوق انسان به سختی مورد تعرض است نان به سختی برای کارگر بدست میاید زن و کودک به سختی مورد خشونت قرارمیگرندودریک کلام زندگی کردن سخت است .اگر اینچنین نبود نهاد کانون هم ضرورتی نداشت که تشکیل شود.به همه ی این مشکلات برای فعالین کانون قابل درک است با فهم ازاین وضعیت ما آمده ایم .وفعالیت خواهیم کرد تا آنجا که بتوانیم . به نظر من عیب این است که این همه سختی و زمختی بر زندگی انسان سنگینی کند و سکوت کنید تحمل کنید لب فرو بندید سربزیر باشید .آنوقت زندگی کردن عین پستی است ، حیوانی می شود، شعور رخت برمی بندد و پوچی و زشتی سر برمی آورد .کارکانون به ظرافت جریان آب می ماند بر سنگ خارا ! باید راهی بسوی زیبایی ، انعطاف و بهتر زیستن گشود ما شروع کرده ایم .به توان جمعی خود هم اعتماد داریم برای رسیدن به اهداف هم کارکردن واعتماد لازم است .

18 اسفند 1384
www.kanoon-zanan-k.blogfa.com