Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

میزان پایبندی اطاق اتحاد سوسیالیستها به آزادی اندیشه و بیان / رها نیکو

پیرامون جلسه سخنرانی خانم رویا طلوعی در اطاق اتحاد سوسیالیستها)

این که در یک چنین جلساتی همواره کسانی یافت می شوند که با استفاده از روش ها و شیوه های منحط وطرد شده در جنبش کمونیستی ایران، تلاش در حذف فیزیکی افراد وگرایشات دیگر دارند، شاید کمابیش اجتناب ناپذیر باشد. اما...

(

روز پنج شنبه 2006 فوریه 23 جلسه ای با سخنرانی خانم رویا طلوعی در اطاق پالتاکی اتحاد سوسیالیستها برگزار گردید که در آن خانم طلوعی ازدیدگاه خود به طرح یکرشته مسائلی در ارتباط با جنبش زنان در داخل ایران پرداخت و راهکارهایی را نیز برای پیشروی این جنبش ارائه داد. در مقابله با نظرات ایشان برخوردهایی از سوی تنی چند از شرکت کنندگان در جلسه که خود رامنتسب به گرایش سوسیالیستی در جنبش ایران می دانند صورت گرفت که براستی برای هر انسان آزادمنشی تکان دهنده بود. این دوستان به جای آنکه طی یک بحث و گفتگوی سیاسی ـ نظری، مبانی نظری گرایشی در جنبش زنان که خانم طلوعی خود را به آن منتسب می داند، به نقد بکشند و ناتوانی نظری و ناکارایی عملی این گرایش و نتایج زیانبار آن را در پیشروی جنبش زنان نشان دهند، با بکارگیری روش ها و شیوه های بغایت سرکوبگرانه و مستبدانه، بخشا جلسه را به یک دادگاه تفتیش عقاید برای ترور شخصیتی و سرکوب فکری خانم طلوعی بدل ساختند.روی انتقاد من به مسئولین و اداره کنندگان جلسه است که وظیفه دارند در چهارچوب سیاست اعلام شده اطاق خود، از حرمت جلسه، از کرامت انسانی واز اصل آزادی اندیشه و بیان در عمل دفاع کنند و مانع از آن گردند که جلسات آنها به ابزاری جهت تصفیه حساب های شخصی، ترور شخصیتی، تخریب و سرکوب گرایشات مخالف تبدیل گردد. کمترین انتظار این بود که مسئول جلسه بجای بسنده کردن به چند تذکر کلی و عمومی، قاطعانه و در عمل از ادامه یک چنین بیانات و نوشته هایی جلوگیری می نمود. شاید در یک چنین جلساتی تصور بر این باشد که جلوگیری از هر گونه ابراز نظر دیگران، به معنی سانسور عقاید و یا در جهت خلاف آزادی بیان و عقیده است. اما اگرما به مضمون عمل و نه فقط شکل آن توجه کنیم باید بپذیریم که پایبندی به آزادی اندیشه و عقاید، در عین حال به معنی عقب زدن روش های مستبدانه و سرکوبگرانه و مقابله با آنها نیز هست. امتناع از بکارگیری روشهای قاطع و عملی برای پایان بخشیدن به یک چنین برخوردهایی، در عمل به معنی میدان دادن به آزادی سرکوب، به آزادی ایجاد خفقان و ترور فکری و عقیدتی، به آزادی زیرپا نهادن کرامت و حرمت انسان ها است.
اینکه برگزارکنندگان جلسات اطاق اتحاد سوسیالیستها با دعوت از نمایندگان سیاسی گرایشات گوناگون در جنبش های مختلف اجتماعی از جمله جنبش زنان و کارگران، تلاش می کنند زمینه های بحث و گفتگو و ایجاد ارتباط و نزدیکی میان گرایشات مختلف فکری را در جنبش ایران فراهم آورند، بی شک اقدامی مثبت در جنبش کمونیستی ایران محسوب می گردد که در صورت پایداری و برقراری چنین سنتی، گرایش سوسیالیستی در جنبش ایران بیشتر از هر گرایش دیگری از آن بهره می جوید. اما دشواری کار دراین است که ما بتوانیم این سنت گذاری را در عمل جاری کنیم. وفاداری و پایبندی به آزادی اندیشه و بیان را در عمل و در برخوردهای مشخص نشان دهیم و نه آنکه آنرا به آینده ای دور و به بعداز کسب قدرت سیاسی حواله دهیم. برگزاری جلسات بحث و گفتگو و استفاده از ابزارهایی چون اطاق پالتاکی در حقیقت عرصه هایی هستند که به ما امکان می دهند بذرهای این سنت نوین را از همین امروز بارور سازیم.
زخم هایی که جنبش کمونیستی ایران بر پیکر خود دارد، قبل از آنکه از ضربات رژیم جمهوری اسلامی باشد از نتایج روش ها و سبک کارهای نادرست حاکم برآن بوده است. ضربات رژیم عمدتا ضرباتی فیزیکی بوده اند، در حالی که خسران ها و ضایعات ناشی از سبک کار و روش های مستبدانه و سرکوبگرانه بر روح و روان این جنبش آن چنان زخم های عمیق و کاری را بر جای نهاده است که هنوز هم سالیان چندی دیگربرای التیام بخشیدن به آنها باید کوشید.
امروزه به خصوص برای زنان سوسیالیست دوری جستن از یک چنین روش های نادرستی در مبارزه سیاسی از اهمیت عملی بسیاری برخوردار است. چرا که موضوع کار آنها نیروی عظیمی از زنان کارگر و زحمتکش است که در شرایط کنونی بیشترین لطمات و صدمات جسمی و روحی را از سرکوبگری رژیم جمهوری اسلامی متحمل میشوند . هر گونه بی توجهی و کم بها دادن به گرایشاتی که سبک کارها و سنت های مرگبار گذشته را پاس می دارند و در ذهن و خاطره زنان زحمتکش تداعی کننده روش سرکوبگران حکومتی اند، بی شک به عمق یابی و گسترش جنبش آزادی طلبانه زنان ضربات جدی وارد می سازد.
گرایش سوسیالیستی در جنبش زنان در مقابله با گرایشی در جنبش زنان که خانم رویا طلوعی در چهارچوب آن قرار دارد، حرف های زیادی برای گفتن دارد. ما نه فقط بر علیه خشونت خانگی، که برای از بین بردن خشونت در وسیع ترین عرصه های اجتماعی و طبقاتی مبارزه می کنیم. ما نه فقط برای حق زنان در تربیت فرزندانشان، که برای تبدیل امر تربیت کودکان به یک امر اجتماعی مبارزه می کنیم. ما نه فقط برای داشتن حق طلاق زنان، که برعلیه ساختار خانواده بر بنیان مالکیت خصوصی و تبار مرد مبارزه می کنیم و خواهان ایجاد پیوندهای خانوادگی بربنیانهای عاطفی و روابط داوطلبانه هستیم. بطور کلی ما نه فقط برای تحقق مطالبات دموکراتیک زنان که بی شک در بهبودی وضعیت سیاه کنونی آنان بسیار موثر است، که برای سوسیالیسم که در آن برابری کامل اجتماعی زن و مرد متحقق می گردد، مبارزه می کنیم.
خواسته ها و مطالبات ما در گستره انسانی و عدالت خواهانه خود، آن چنان دنیای پر نشاط و زیبایی را در مقابل زنان می گشاید که گرایشات محدود کننده جنبش زنان نه تنها تاب ایستادگی دربرابرآن را ندارند بلکه به مجرد قدرت گیری گرایش رادیکال کمونیستی در جنبش زنان این نوع گرایشات خیلی زود به حاشیه رانده می شوند.
2006 فوریه 25