Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

ايستگاه نقاشي ايستگاه آرزوهاي كودكان

شنيدم كانون دفاع از حقوق كودكان ايستگاه نقاشي زده از قبل با برنامه هاي كانون آشنا بودم هنوز مزه ي جشن آدم برفي پارسال رو فراموش نكردم وقتي به پارك رسيدم بچه ها داشتند نقاشي مي كشيدند

مداد رنگي را از مربيان كانون گرفتم شعارها را يكي يكي خوندم شادي امنيت رفاه . دلم مي خواست با صداي بلند فرياد بزنم كه ميخواهم آرزوهايم را بكشم رنگ كنم زنده كنم اما نمي شد شادي را بكشم امنيت را بكشم فقط مي تونستم يك بچه بكشم از همان بچه هاي آدامس فروش ، سنگك فروش كه كفش دارند لباس دارند پشت نيمكت ها ي مدرسه اند يك سقف بكشم براي بچه هاي خيابانياز همانهاي كه با قرص هاي مخدر خوابشون مي كنن وسقف خانه شون آسمون است وزمين زيرشان.

اينها را مي شد كشيد حا لا ميگم ايستگاه نقاشي ايستگاه آرزوهاي ماست هركسي مثل من آرزو داره خواب رنگي داره نقاشي بكشه يه روزي اين نقاشي ها جون ميگيرن وهمه ي حقوق فراموش شده كودك زنده ميشن اون وقت همه دنيا ميشه اينستگاه نقاشي كه همه آرزوهاشون را ميكشن رنگ مي كنن وجون ميدن واز اينجا ميگم از كانون دفاع از حقوق كودكان متشكرم.

سارا اميني سال اول دبيرستان



www.koodekan.com