در اين تحصن اعتراض آميز كه از ساعت 14 آغاز شد، بيش از 30 نفر از فعالان حوزه زنان حضور داشتند و با نوشتن پلاكاردهايي اعتراض خود را به مدير مسئول هفته نامه «ستاره گلستان» اعلام كردند.
اين هفته نامه در آخرين شماره خود، مورخ سي ام مهر ماه 84 مطلبي را با عنوان «روال و رسم زن داري چنين است» (1) اقدام به چاپ شعري نمود كه طي آن پدري به فرزند خود نصيحت مي كند كه چنانچه مي خواهد در دنيا سعادتمند باشد، بايد زني را تربيت كند كه دايما تمكين كننده خواسته هاي او باشد و در اين راه بايد از شلاق و كمربند استفاده كند.
هفته نامه ستاره گلستان كه هم اكنون 40 شماره از انتشار آن مي گذرد از جمله نشريات راديكال طيف اصلاح طلب استان است كه رويكرد به اصطلاح روشنفكرانه را با خود به يدك مي كشد.
معترضان به چاپ اين مطلب با نوشتن پلاكاردهايي از مدير مسئول اين هفته نامه خواستند تا از جامعه زنان عذر خواهي كند. در ديگر پلاكاردها نيز شعار هايي با اين مضمون كه «تفكر مردسالار در ركن چهارم دموكراسي محكوم است»، «چاپ مطالب توهين آميز عليه زنان نقض آشكار كرامت انساني و حقوق بشر است»، «مرد؛ روشنفكر در اجتماع، عامي در منزل»، «جاي كداميك در مطبوعات است؟ خودسوزي هر روزه دختران تركمن يا توهين به زنان؟»، «اي زن اي حضور زندگي، به سر رسيد زمان بندگي» و «زنان، پيام آوران صلح» ديده مي شدند.
دراين تجمع اعتراض آميز، جمشيد نيرومند، مدير مسئول نشريه ضمن عذرخواهي چندين باره از تجمع كنندگان، انتشار اين مطلب را يك اشتباره سهوي از سوي هيات تحريريه نشريه بر شمرد و قول مساعد داد تا در شماره آينده نشريه خود از جامعه زنان عذر خواهي كند.
تجمع اعتراض آميز زنان گرگان بر عليه تفكر مردسالاري، ساعت 15 به پايان رسيد و نمايندگان اين تجمع تا ساعت 16 با مدير مسئول و دست اندركاران نشريه به بحث و گفت و گو پيرامون مسايل زنان و عواقب چاپ چنين مطالبي پرداختند.
در پايان اين تجمع بيانيه اعتراض آميزي نيز قرايت شد كه در پايان تمامي حاضران آن را امضاء كردند.
لازم به ذكر است كه جمشيد نيرومند، مدير مسئول اين نشريه نيز بيانيه اين تجمع را نيز امضاء كرد.
متن بيانيه:
چندي است كه برخي از مطبوعات استان گلستان، به بهانه هاي مختلف در تلاش براي ترويج نوع خاصي از ديدگاه هاي منحصر به فرد مردسالاري اند و در اين ميان متاسفانه آنهايي كه سنگ دموكراسي خواهي و برابري را بيشتر بر سينه مي زنند، تعدي بيشتري را به حقوق زنان جامعه خود اعمال مي كنند.
در شرايطي كه علاوه بر موانع نانوشته، حقوق مدني و شهروندي براي زنان در سايهي قانون اساسي نقض ميشود و حقوق بسياري از گروههاي فكري، طبقاتي، قومي، مذهبي زنان به رسميت شناخته نميشود و نيز هر حركت و فعاليتي براي تغيير وضعيت نابسامان زنان با موانع بسياري مواجه ميشود، متاسفانه مطبوعات به عنوان تكيه گاهي كه مي تواند وضعيت بغرنج كنوني زنان را انعكاس دهد، خود نيز در دام تفكر و انديشه ي مردسالار، پدر سالار و قيم سالار گرفتار شده است.
روشنفكران ما چه ساده لوحانه تصور مي كنند كه به صرف حرف زدن پيرامون جامعه مدني، دموكراسي، آزادي بيان و انديشه، حقوق شهروندي و ده ها بحث مفصل ديگر توانسته اند ادعاي آن را داشته باشند كه روشنفكر شده اند و به مسايل با نگاه نو نظر مي اندازند.
روشنفكر چگونه خود را روشنفكر مي داند در صورتيكه تا به حال به صورت جدي درباره وضعيت نيمي ديگر از جمعيت كشورش نيانديشيده است و همچنان بهترين زن را زني مي داند كه تمكين در برابر مرد را در سرلوحه زندگي اش قرار مي دهد، واقعيت هم آن است كه وقتي در زندگي خصوصي بسياري از مردان روشنفكر وارد مي شويد، مي بينيد آنها هم به همسران خود خشونت اعمال مي كنند، حقشان را پايمال مي كنند، نگاه تبعيض آميز دارند، اما با يك تفاوت جدي كه اينبار تيتر و مارك خود را عوض كرده اند. نگاه مضطرب مرد ايراني به موضوع تحول در نقش زنان ايران موضوعي جدي است، با آنچه كه امروز در برخي از مطبوعات به اصطلاح روشنفكر گلستاني مي بينيم، نمي توانيم به جرات بگوييم كه زنان ما در خانواده هايي كه مردان آن روشنفكر هستند، از وضعيت بهتري برخوردارند. زيرا آثار آن را مي توانيم در نوشته ها و مكتوباتشان به شكلي عريان ببينيم.
مشكل عمده زنان داراي پايگاه فعاليتهاي اجتماعي نگاه سنتي پوشيده در زير نقاب روشنفكرانه است كه در شعار كاملاٌ برابري حقوق زن و مرد را جايز شمرده و از تبعيضهاي جنسيتي و نگاه جنسيتي جامعه به زنان، اظهار تاسف مي نمايد، اما در عمل، چنان به فرهنگ پدر سالارانه و جنسيتي موجود چسبيده است كه با منطقي ترين تحليل ها در (عرصه عمل) از اين فرهنگ جدا نشده و كوچكترين مورد منافي با عرف يا تابوهاي موجود را بر نميتابد و حتي در مورد زناني كه از باربري حجم سنگين تابوها و عرفهاي موجود در زندگي، سر باز ميزنند وارد عرصه مبارزه ميشود. اين نگاه در خصوصي ترين ساختها، به زن نگاهي كاملاٌ ابزار گونه و جنسيتي دارد و گاهي بنا به تصادف، اين نگاه به صورت شعر يا دست نوشته اي عريان، كاملاٌ پديدار ميشود.
چاپ اشعار توهين آميز به جامعه زنان با عنوان هو المحجوب در هفته نامه سليم در نهم مهر ماه و چاپ شعري با عنوان «روال و رسم زن داري چنين است» در هفته نامه ستاره گلستان در سي ام مهر ماه، همگي حكايت از آن دارد كه رسوبات تفكر سنتي، ارتجاعي و متحجر بر عليه زنان همچنان در لايه هاي زيرين جامعه ادامه دارد و ما به اشتباه تصور مي كرديم كه جريان اصلاحات توانسته است، دگوگوني و تحولي عميق را در انديشه و تفكر مردان ايراني نسبت به زنان ايجاد كند.
ما در زندگي روزمره و فعاليتهاي اجتماعي هر روزهي خود با سنتها و نگرشهاي تبعيضآميز و مردسالارانه مبارزه ميكنيم و مبارزه خواهيم كرد. تجمع امروز ما حامل پيامي بزرگ براي كساني است كه تصور مي كنند، زن امروز به مانند زن دهه هاي پيش، هماني است كه در خانه بنشيند، براي مرد خانه اش بپزد، برايش بچه پس بياندازد و دربرابرش تمكين پيشه كند. شايد هم ريشه اينگونه تبعيض ها عليه زنان را بايد در خودمان جستجو كنيم. ما زنان محافظه كار، عافيت طلب، منفعل، خوسانسور و مصلحت بيني هستيم، مطيع و مغلوب شده ايم، فرهنگ اعتراضي نداريم، از حقيقت گويي بيمناكيم و اين چنين با فرهنگ «زن ستيز» كنار آمده ايم.
در پايان اين بيانيه خواستار آن هستيم كه مطبوعات استان گلستان، به تجديد نظر و بازنگري نسبت در محتواي مطالبي كه با موضوعات زنان به چاپ مي رسد، بپردازند، و به عنوان نيمي از جمعيت اين جامعه از مديرمسئولان و سردبيران مطبوعات گلستان مي خواهيم با توجه به نارسايي ها و وضعيت بغرنج زنان در استان گلستان سعي نمايند به جاي چاپ مطالب توهين آميز به موضوعاتي بپردازند كه:
- جامعه را در برابر عواقب ازدواجهاي اجباري دختربچهها در گوشه و كنار اين استان مطلع كنند،
- منعكس كننده حقوق مادران در حضانت و ولايت كودكان، ارث و ديه باشند،
- تعدد زوجات (رسمي و غيررسمي)، طلاق يك طرفه و ظالمانه، قتلها و خشونتهاي ناموسي را به صورت يك تابو درآورند
- حق و بينش دختران جوان را در انتخاب نوع زندگيشان گسترده سازند،
- خودسوزيهاي زنان را كه در استان بر اثر بنبست در زندگي اجتماعي و خصوصي حاصل ميشود، را عمده و منعكس كنند.
- و مباني دموكراسي و آزادي را در جامعه با رويكرد به خواسته هاي انساني زنان و مردان نهادينه سازند.
با توجه به مسائل ذكر شده ما خواستار آن هستيم كه:
1 ـ مطبوعات استاني با افزايش ظرفيت هاي خود و آشنايي با كنوانسيونهاي بينالمللي از جمله اعلاميه جهاني حقوق بشر، كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان و... به گونه اي به انعكاس مسايل زنان بپردازند كه حقوق انسانيشان به رسميت شناخته شود.
2 – اعلام ميداريم كه اگر دست اندركاران مطبوعات استان باز هم به خواستههاي برحق و عدالتجويانهي ما زنان، وقعي نگذارند، اعتراض مدني و مسالمتآميز خود را ادامه خواهيم داد.
امضاء كنندگان:
حاتم نژاد. وحيدي، علي محمد رايج، افسانه برزويي، ميداني، اميد ابراهيمي، نيما صفار، مينا صفار، نگار رهبر، مينا محمد، فرج بزي، معصومه بزي، فاضله خليلي نژاد، بهرامي، كلاسنگياني، مهدي حسيني، سپيده گيلاسيان، روزبه گيلاسيان، وحيد امين نيا، جمشيد نيرومند، محسن كريمي، صديقه نصيري، نسرين نجاتي، ايمان مظفري، صديقه منصوري و كانون دوستداران كتاب گرگان
لازم به ذكر است در هنگام تنظيم خبر اين تحصن، تنها نام كساني كه در تحصن شركت داشتند، به دستمان رسيد كه طي روزهاي آينده نام چند انجمن غيردولتي زنان معترض نيز به اين ليست اضافه خواهد شد.
تریبون فمینیستی ایران
پانوشت:
1- متن شعر چاپ شده در هفته ستاره گلستان:
روال و رسم زن داري چنين است
پسر اي نازنين فرزند دلبند
بيا بشنو زن بابا پند يك چند
مكن هرگز به همسر مهرباني
بدو دشنام ده تا مي تواني
مكن هرگز تو اي مرد خردمند
نوازش جز به شلاق و كمربند
مران در پيش او لبخند بر لب
مبادا افكند بادي به غبغب
نشان مرد با غيرت چنين است
اگر زن خنده رو باشد، غمين است
اگر گويي عيالم بهترين است
حسابت با كرام الكاتبين است
چه خوش زيبا سرود آن پير دانا
الهي بام عمرش تا ثريا
زن از پهلوي چپ شد آفريده
ز چپ كس راستي هرگز نديده
از اين رو نام اين موجود زن شد
كه زن هم قافيه با اهرمن شد
به زنها نرمي و رافت روا نيست
محبت جز به لعن و ناسزا نيست
شبانگاهان چو آيي از سركار
نما او را به هر ترفند آزار
يقين مي دان زن آزاري نه اين است
روال و رسم زن داري چنين است
زن شايسته تكريم و تحسين
نمايد مرد را دربست تمكين
بود روزانه خدمتكار آقا
به شبها هم كند با او مدارا
كشد بر دوش، مايحتاج منزل
بود هر سال يك فرزند حامل
يكي كودك به كول و يك به پهلو
دوان يك گله كودك از پي او
اگر فرزانه و آگاه باشد
مطيع شوهر و الله باشد