به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا مريم 15 ساله كه سال دوم دبيرستان را پشت سر گذاشته است پس از نجات از مرگ توسط پزشكان بيمارستان و بهبودي اظهار داشت: از بدگمانيهاي پدر و مادرم نسبت به رفتوآمدها و نيز اتهام آنها در خصوص ارتباط با پسران به ستوه آمدهام.
وي كه در آخرين مورد به خاطر تاخيراتش مورد اتهام واقع شده بود گفت: پس از درگيري لفظي با مادرش به خاطر همين اتهامات، به دور از چشم والدين به طبقه ديگر منزل رفته و با خوردن 20 قرص اقدام به خودكشي كردم.
مريم معتقد است: والدينش بيش از آن كه او را باور داشته باشند، حرفهاي اطرافيان را قبول ميكنند، مثلا اگر يكي از همسايهها بگويد در خيابان مريم را مقابل مغازه ديدم حتما آن شب بايد به سوالاتي از قبيل اين كه با كدام پسر آنجا قرار گذاشته بودم و چرا آبروي خانواده را به خطر انداختهام پاسخ دهم، بيآن كه حق اعتراضي به اين بدگمانيهاي بيمورد داشته باشم.
او مادرش را بيش از همه مقصر روابط به وجود آمده دانست و گفت: انتقال حرفها و اتفاقات روزانه زندگي من به پدرم منجر به برانگيخته شدن شك شديد او نسبت به روابطم شده به طوري كه اگر حرفم را نپذيرد عرصه را تنگتر ميكند.
والدين به جاي بازجويي و متهم كردن فرزندان، روشهاي نظارتي صحيح را بياموزند
دكتر فربد فدايي، روانپزشك در مورد رابطه والدين با فرزندان و نحوه نظارت بر ارتباطات آنها معتقد است، از سويي نظارت والدين بر رفتارهاي فرزندان ضرورت دارد و از سوي ديگر اين روابط بايد بر مبناي محبت و اعتماد باشد و با توجه به اين كه پدر و مادر راجع به مسايل زندگي بيش از فرزندان ميدانند لازم است كه فرزندان حتي اگر در سنين جواني هستند به نظرات پدر و مادر احترام بگذارند.
به گفته وي لازمه اين امر آن است كه پدر و مادر رفتارهاي پخته و بالغي در مقابل فرزندان نشان دهند و اين كار نيز با برآوردن نيازهاي مختلف كودكان و نوجوان صورت ميگيرد.
وي افزود: نيازهاي كودك و نوجوان از تامين مسكن و خوراك و پوشاك آغاز و همچنين آموزش نظم و انضباط و امكان براي پرورش خلاقيت و بازي و ورزش را شامل ميشود.
در واقع در سلسله مراتب نيازهاي طبيعي علاوه بر نيازهايي كه جنبه مادي دارند نيازهاي روانشناختي مانند نياز به عشق و پيوستگي، احترام و عزت نفس و خودشكوفايي نيز بايد مورد توجه پدر و مادر باشند.
بنابراين والديني كه به اين نيازها توجه كنند مطمئنا رابطه بهتري با فرزندان خود دارند و طبعا فرزند هم مساله ناگفتهاي را از آنان پنهان نخواهد كرد.
دكتر فدايي در مورد روشهاي توهينآميز تنبيه براي تربيت فرزندان گفت: ممكن است اين روشها در كوتاه مدت تاثير داشته باشند اما در دراز مدت نتيجه عكس ميدهد زيرا فرزند هر گاه پدر و مادر را ببيند آنها را با تداعيهاي منفي و ناخوشايند تصور ميكند كه اين سبب اختلال در رابطه فرزند و والدين ميشود.
وي افزود: زماني كه در اثر اشتباه كودك و نوجوان، بحراني به وجود آمد، لازم است كه پدر و مادر در ابتدا بدون آن كه فرزند خود را سرزنش يا توهين و تحقير كنند، از وي حمايت كرده و بعد از رفع بحران در صدد كشف ريشههاي مشكل برآمده و چارهاي براي رفع آنها بيابند.
دكتر فدايي در مورد اقدام به خودكشي اين دختر 15 ساله گفت: دختري كه اقدام به خودكشي كرده ابتدا بايد مورد حمايت و محبت پدر و مادر قرار گيرد و پس از رفع بحران، ميتوان علل و موجبات موضوع را بررسي كرد و در اين ميان مطمئنا كم توجهيهاي پدر و مادر هم جزء اين علل بوده است.
وي در مورد رفتارهاي تربيتي والدين تصريح كرد: بايد توضيحات و اشارات تربيتي پدر و مادر به آن اندازه ملايم و صحيح باشد كه موجب برانگيختن واكنشهاي منفي در فرزند نشود و عموما به جاي متهم كردن فرزند بهتر است كه رفتارهاي نادرست را مورد اشاره قرار دهند؛ براي نمونه گفته نشود كه «ما از تو راضي نيستيم» يا «از وجود تو شرمساريم» بلكه بگويند «اين رفتار خاص شما مورد تاييد ما نيست» به اين ترتيب به جاي اين كه خود فرزند مورد سرزنش قرار گيرد، رفتار نامناسب او مورد اشاره قرار گيرد تا بدين ترتيب طبعا از منفيكاري و لجاجت فرزند جلوگيري شود.