جرج بوش در دومین دوره ریا ست جمهوری خود هنگام وارد شدن دوباره به کاخ سفید ، نظر عقب مانده خود را در مورد عمل سقط جنین ازطریق رادیو- تلویزیون و مطبوعات به جامعه آمریکا چنین تحمیل کرد " ... سقط جنین یک عمل بد است که توسط زنان بد انجام می شود." بوش که نه نگرانی برای سلامتی جامعه دارد و نه اعتقادی به برابری زن و مرد ، از سر حد امکانات سیاسی اش استفاده می کند تا دست آوردهای حقوقی زنان را به عقب براند . او برای اینکار از عقب مانده ترن و زنگ زده ترین سلاح یعنی "دین" استفاده می کند تا جامعه را با نظریات خود هم سو نماید ، جامعه ای که به ظاهر از آزادی های بسیاری برخوردار است. اما او با داشتن وحشت از اکران فیلم هايی چون "ورا درک" ساخته مایک لی در باره سقط جنین ، از نمایش آن در سینماها جلوگیری می کند. ولی باید دید که موعظه های بوش تا چه حد در گوش زنان کاتولیک و دیگر ادیان موثر واقع شده و میشود! با هم نگاهی به آمار سقط جنین در دنیا و آمریکا بیندازیم:
آمار تقریبی سالانه کورتاژ در دنیا حدود 46 میلیون است.
آمار تقریبی روزانه کورتاژ در دنیا حدود 126 هزار میباشد.
قانونی بودن سقط جنین:
حدود 26 میلیون از کل آمار سقط جنین در دنیا توسط زنانی انجام می شود که در کشور هایی زندگی می کنند که عمل سقط جنین در انجا "قانونی" هست ، در حالیکه 20 میلیون بقیه کورتاژ در کشورها يی اتفاق می افتد که سقط جنین در آنجا قانونا "ممنوع" میباشد.
علل سقط جنین:
1% از کل آمار سقط جنین به دلیل "تجاوز" و یا آمیزش جنسی با نزدیکان ( پدر، برادر...)
6% به دلیل مشکلات جسمی مادر و یا جنین
93% از کل آمار کورتاژ به دلیل معاشرت های اجتماعی است که زنان بارداری خود را نا خواسته و یا نا مناسب می دانند .
آمار سقط جنین در آمریکا:
درصد مذهب زنانی که در آمریکا کورتاژ میکنند عبارتند از:
37.4% پروتستان
31.3% کاتولیک
1.3% یهود
23.7% بی دین
قابل توجه است که در هیچکدام از آمارهای موجود اشاره ای به سقط جنین ما بین زنان مسلمان نشده است ، اما با نزدیکی تنگا تنگ بین دین اسلام و یهود می شود حدس زد که آمار کورتاژ ما بین زنان مسلمان نزد یک به زنان یهود باشد.
این اولین بار نیست که نظرات کاخ سفید نشینان بوسیله رادیو- تلویزیون و مطبوعات به جامعه آمریکا و به دلیل قلدر بودنش به تمام دنیا تحمیل میشود. بوش درپی یک جنگ سراسری بر علیه دست آوردهای حقوقی زنان در دنیا میباشد که تاثیر آن را در اروپا و دست پاچه شدن رهبران سیاسی آن قاره میشود مشاهده کرد. از جمله تونی بلیر در آستانه انتخابات در انگلستان نظرش را در مورد قانونی بودن سقط جنین چنین ابراز کرد
" آسان نیست که در این مورد حرف بزنم" !
در همین چند ماه پیش در نیویورک ، زمانی که کمیسیون سازمان ملل برای پی گیری اجلاس 189 که در شهر Beijing در سا ل 1995 صورت گرفت ، و پیشبرد اهداف پلتفورم ( توافق بر سر تساوی حقوق) ، آمریکا مخا لفت خود را از کمک مالی و درمانی برای راه های پیش گیری از جنین های ناخواسته به کشورهایی مثل آفریقا رد کرد و شرط ممنوعییت سقط جنین را بهره مند شدن از کمک ها ی خود دانست.
احتمالا بنا به مصلحت سیاسی ، هر کشوری در دنیا چنانچه بخواهد از کمک های آمریکا در زمینه وسایل جلوگیری از بارداری ویا دیگر کمک ها بهرمند شود باید به نوعی مخالفت خود را با عمل سقط جنین ابراز و آن را در دستور کار خود قرار دهد و قانون ممنوعیت سقط جنین را به تصویب برساند و خود را ناجی و یا قیم زنان بداند! گویا راه حل دیگری به ذهن آنها نمی رسد.
موعظه و سفسطه کردن:
اما در مورد کشوری مانند ایران که سقط جنین عملی غیر قانونی( غیر شرعی) است و جرم محسوب میشود ، زنان ایرانی مانند زنان سایر نقاط دنیا که در آن کوتاژ غیر قانونی است ، هر روزه در معرض خطرات و عواقب سقط جنین هستند. اما در خارج از ایران برای سقط جنین سناریو می نویسند و به عنوان مدعیان " آزادی زن" برای زنان تعین تکلیف "انسانی" می کنند. البته این نظریه منصور حکمت و دو حزبش که با نام های کمونیست کارگری و حکمتیست فعالیت می کنند و بیشتر هم وغم شان حجاب و روابط آزاد زن و مرد است و سرنگونی جمهوری اسلامی را در نابودی حجاب می بینند ، مربوط میشود. فرهنگ شرقی را منحط و آل احمدی می نامند و با افتخار در حال ترویج فرهنگ غرب می باشند. سکس آزاد ( و نه انتخاب آزاد) را تبلیغ می کنند بی آنکه به عواقب وخیم آن که گریبان گیر زنان میشود اشاره ای بکنند. در مورد سقط جنین ، آذر ماجدی "رئیس" سازمان " آزادی زن" در ح ک ک در مصاحبه ای با نشریه "هفته نامه آزادی زن" (شماره 116) http://www.azadizan.com/Farsi/pdf/azadi%20zan_116.pdf مطالبی را عنوان می کند که بی شبا هت به نظرات جرج بوش نیست . اودر واقع بی صلاحتی اش را در مورد اظهار نظر کردن در امر سقط جنین و تناقص فکری خود و همسرش با شعار "آزادی زن" را نشان می دهد. ایشان در مصاحبه خود حرفهای همسرش ( منصور حکمت) را تکرار کرده اما در در دو مورد ثابت می کند که خود او نیز به عنوان یک زن نظر مستقل دارد!! او در پاسخ به این سوال "ممکن است از طرف برخی از زنان این سوال مطرح بشود که این(جنین) قسمتی از بدن خودم است و می خواهم ان را از بین ببرم" می گوید:
(پاسخ من این است که جنین بخشی از بدن نیست ، یک موجود مستقل است که تا 9 ماهگی رشد می کند و برای رشد از بدن زن استفاده می کند. به فرض اینکه قبول کنیم که جنین بخشی از وجود زن است مانند دست و پا و دماغ و غیره ، آیا اگر یک زن دست یا دماغ خود را قطع کند یا بخواهد که اقدام به خودکشي بکند ، آیا او را به مراکز روانی انتقال نمی دهند؟ تلاش نمی کنند مانع این کار بشوند؟ به او کمک پزشکی و روانپزشکی نمی کنند؟ این بحث ها بحث های انحرافی است و می خواهد که حقایق را پنهان کند...).
طراح این سوال برای آنکه بتواند مصاحبه شونده را در موضع دفاعی از سناریوی همسرش منصور حکمت در مخالفت با سقط جنین بیندازد و خوش خدمتی خود را به حزبش نشان دهد ، می توانست جواب خود را این چنین مطرح کند که ، زنان معتقدند که "خود" حق دخالت در تصمیم گیری در امر سقط جنین دارند و حق انتخاب کردن را جزء ابتدایی ترین حقوق خود می دانند و نیاز به رهبران سیاسی و یا دینی ندارند که برای آن ها و بدن آن ها تصمیم بگیرند و یا ، تصمیم های آن ها(زنان) را مورد قضاوت های دینی ، اخلاقی و یا انسانی خود قرار دهند. و آن وقت باید نظر ایشان را به عنوان یک زن که معتقد است دین در امور زندگی زنان دخالت دارد و باید دستش از زندگی زنان کوتاه شود را پرسید! و نه اینکه تصوری از مهجوریت برخی از زنان که البته زائیده مغز مصاحبه کننده است, ترسیم کند و از ریئسش بخواهد که به این سوال توهین آمیز پاسخ دهد و این چنین حق مسلم سقط جنین را به مسخره بگیرد!
اما به نظر نمی رسد زنی در دنیا با جنین ناخواسته وجود داشته باشد که بخواهد جنین خود را به مثابه دیگر اعضای بدنش قطع کند ، این توهینی مستقیم به زنان و مبارزه خستگی ناپذیر آنها برای رسیدن به حقوق خود می باشد. مگر آنکه کسانی وجود داشته باشند که برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود از نا آگاهی قشری از مردم سوء استفاده کرده و نظرات خود را به آنها تحمیل کنند و یا از جانب زنان فکر های جنایی به مغزشان خطور کند.
آذر ماجدی می کوید "ما باید چشم در چشم حقیقت بیاندازیم و اعلام کنیم که اینکه زنها مجبورند سقط جنین کنند یک فاجعه است."
سوال از خانم ماجدی این است: فرض بگیرید زنان نه فقط به دلایل جنین های ناخواسته ، بلكه بر اثر " تجاوز" ، سن کم ، عدم آموزش های جنسي و عدم دسترسي به
وسایل جلوگیری از بارداری ، بلکه با اطمینان کامل به خواست خود ، تصمیم بگیرند جنین خود را سقط کنند و این را حق مسلم انتخاب خود بدانند ، آن موقع شما به عنوان مدعی مدافع حقوق و آزادی زنان ( که معتقد به کوتاه کردن دست مذهب از زندگی زنان هستيد ) کجا می ایستيد؟ آیا به عنوان یک زن حق انتخاب را به زن ها واگذار می کنید و یا به دنبال سناریوی تحمیلی همسرتان راه می افتید که از آن دفاع کنید؟!
اصولا قبول دارید که سقط جنین امر زنان است و به دلیل پر بار بودن مسئولیت " تولید مثل" این فقط زنان باید باشند که صلاحیت تصمیم گیری در این مورد راباید داشته باشند و نیازی به موعظه های دینی بوش و یا مردانی از قبیل شوهر شما ندارند که برایشان تصمیم بگیرند؟
ایشان در ابتداي مصاحبه می گویند " ما با نفس عمل سقط جنین مخالفیم . یعنی مخالف عمل سقط جنین از نظر انسانی هستیم اما نه تنها خواهان قانونی بودن سقط جنین هستیم ........................تنها محدویتی که ما فکر می کنیم باید بر قانونیت سقط جنین اعمال شود محدود شدن زمان انجام آن است یعنی سقط جنین باید تا 12 هفته آزاد باشد و نه بیشتر از آن."
محدویت 12 هفته ای از کجا آمده؟
تمام مذاهب نیز با نفس عمل سقط جنین مخالف هستند و آن را عملی جنایی و خلاف قوانین الهی می دانند و بدین وسیله با موعظه های خود از طریق رهبران سیاسی ، زنان را ازآن منع و عمل سقط جنین را حرام می دانند و مرتکب شونده گان را "گناه کار" و یا " جنایت کار" تلقی می کنند. اما پدیده دیگری نیز درخارج از ایران ، امروز با نام " انسان" دارد به زنان امر و نهی می کند و با استدلال های انسان دوستانه خود آنها را زیر فشار روحی قرار می دهد که به نوعی خود را جنایت کار و یا مهجور تلقی کنند. طرفداران این پدیده به نظر می رسد که کماکان در اسارت دینی خود هستند اما هنوز راه حل منطقی برای بیرون آمدن از آن را پیدا نکرده اند ، در نتیجه با بکار بردن واژه " انسان" بجا ی "دین" و "خدا" عمل سقط جنین را فاجعه انسانی می نامند. آنها مشخصا نمی گویند که محدویت زمانی 12 هفته از کجا آمده است . مثلا چرا نمی گویند 10 هفته یا 13 هفته؟! خانم آذر ماجدی که به نظر می رسد عاجز است که از سناریوی شوهرش دفاع مبسوط کند با سفسطه بافی از یک سو از مخالفت خود ( ح ک ک) با کورتاژ حرف می زند و از سوی دیگر به دلیل " انسانی" محدویت برای آزادی انتخاب زنان در امر زندگی و تصمیم گیری های شان در امر سقط جنین قائل میشود. خانم ماجدی شما این 12 هفته را از کجا آورده اید؟ خانم ماجدی وقتی شوهرتان داشت سناریوی خود را در مورد سقط جنین می نوشت ایا شما اجازه و یا قدرت فکر کردن مستقل را داشتید که در باره ان اظهار نظر کنید و یا اینکه هر چه او می گفت را باید بی چون وچرا می پذیرفیتد؟ و یا هیچگاه به دلایل دیگری به غیر از تجاوز، بیماری مادرو یا جنین ، برای سقط جنین های ناخواسته فکر کرده اید؟
همسر شما در کتاب یک دنیای بهتر صفحه 63 در مبحث سقط جنین می گوید " کمتر پدیده ای چون سقط جنین ، یعنی از میان بردن عامدانه جنین انسانی به دلیل تنگناهای فرهنگی و اقتصادی ، بی ارزشی وجود آدمی و تناقض مناسبات اجتماعی استثمارگر و طبقاتی حاکم یا موجودیت و سعادت بشر را به نمایش میگذارد. سقط جنین ، گواه از خود بیگانگی و عجز انسان در برابر مصائب و محروميت هايی است که جامعه طبقاتی موجود به او تحمیل می کند."
تصور کنید که با تعریفی که ایشان از سقط جنین می دهد ( از میان بردن عامدانه جنین انسانی) آیا همسر شما 93 در صد از زنانی که در امریکا به دلیل معاشرت های اجتماعی جنین ناخواسته و برنامه ریزی نشده خود را کورتاژ می کنند عامدانه جنین انسانی( دقت کنید انسانی!) خود را سقط می کنند؟
اما همسر نابغه شما در صفحه 64 کتابش در سطر آخر می گوید:
" حق تصمیم گیری در مورد انجام و یا عدم انجام سقط جنین با خود زن است. دولت موظف است قبل از رسیدن زن به تصمیم نهایی ، وی را از استدلالات و پیشنهادات منصرف کننده مقامات علمی و مدد کاران اجتماعی و نیز از تعهدات مادی و معنوی دولت در قبال وی و نوزادش مطلع کند."
در خط اول قانون انسانی همسر شما ، زنان به نظر می رسند که در انتخاب و تصمیم گیری خود کاملا آزاد هستند. اما همسر شما در خط دوم همچنان دارد نقش قدیسان را بازی می کند و با و ظیفه ای ( حتما هم انسانی!) که بر دوش دولت می گذارد زن را از تصمیمش منصرف کند و نه حتی آگاه
آیا استفاده از کلمه " عامدانه" و تعریف کلی که همسر شما از سقط جنین ارائه می دهد به نوعی جنایت کار بودن زنان را در مقابله با تنگناهای اجتماعی بر جسته نمی کند؟ همسر شما فکر نمی کرد که زنان در طی تاریخ توسط دین و ایات الهی برای تصمیم گیری هایشان سرکوب ، مجرم و مجازات های جسمی و روحی شده اند و نیاز به مجازات های "انسانی" ندارند؟ زمانی که طرفداران دين يهود مریم ، مادر عیسی را به دلیل ممنوعیت دینی یهود و رابطه خارج از ازدواج او ، او را به مریم مقدس تبدیل کردند ، احتمالا مریم هم از ترس مجرم بودن به قتل عمد و یا زنا ، مجبور نبود که فرزند خود را به خدایش نسبت دهد! شاید هم که دولت یهود مریم را از سقط عیسی منصرف کرده بود و ما خبر نداریم!!
خانم ماجدی ، نظرات و قوانین حزب شما در مورد سقط جنین بسیار دو پهلو هستند و آزادی های انتخاب زنان را در امر سقط جنین محدود می کنند حزب شما آیا موافق آزاد گذاشتن زنان در سقط جنین و لغو و یا تدوین هر گونه قانون منع آن هست یا خیر؟
رابطه سکس آزاد و سقط جنین:
آمار نشان می دهد که 93 در صد از کل آمار کورتاژ در امریکا به دلیل معاشرت های اجتماعی بوده است. معاشرت های اجتماعی عنوان دیگری برای "سکس آزاد" است که خیلی ها از جمله رهبران سیاسی از بکار بردن آن بنا به تبلیغ آن از سوی آنها امتناع میکنند. همان طور که بوش وقتی که با لذت جنون آمیز خود از شکست کمونیسم در روسیه سخن می گوید ، و با افتخار آمریکا را عامل گشودن درهای دموکراسی و روابط آزاد در آنجا می داند ، جرئت اشاره به آمار ایدز و سایر معضلات آن ، از جمله سقط جنین را ندارد. در حا ل حاضر در کشور های غربی که روابط جنسی آزاد زیر چتر " سکس آزاد" تبلیغ می شود با وجود امکانات وسیع و مدرن پیش گیری از بارداری بالاترین رقم سقط جنین را در دنیا دارد. این پدیده جدا از شیوع انواع امراض جسمی و روحی ، پر رونق تر کردن تجارت سکس و استـثمار زنان در شبکه های تجاری ، حاصلی جز لذت بیشتر جنسی برای مردان و گرفتاری های بعدی جسمی برای زنان ندارد. پدیده سکس آزاد دست آورد مرد سالارانه جهان سرمایه داری است که در تقابل با " انتخاب آزاد" که یکی از ارکان اصلی و مهم برابری حقوقی زنان است برآمده و در صد د منحرف کردن و به هرج و مرج کشیدن مبارزه زنان در راستای تساوی حقوق شان است. کسانی که مبلغ "سکس آزاد" هستند وبا غربی اندشیدن خود را در جلوی صف انقلاب سکس در دنیا می بینند بهتر نیست قبل از هر چیز به عواقب وخیم "سکس آزاد" که یکی از انها بالا رفتن درصد سقط جنین و مشکلات جسمی برای زنان است فکر کنند و پرچم هر پدیده ای که از غرب برآمده را به عنوان ناجی بشریت بلند نکنند.
پدیده سکس آزاد ، افسانه ای افسون گراست که حاصلش خدمت بهتر و بیشتر به مردان است در حالیکه زنان را بامعضلات بعدی از جمله سقط جنین رها می کند. سقط جنین حق داشتن "انتخاب" است و امری است فقط مربوط به زنان و هیچکس حق ندارد زنا ن را در معذوریت های انسانی ، اخلاقی و دینی قرار داده و آن را غیر قانونی اعلام کند ویا محدویت زمانی 12 هفته ای برای آن قائل شود.
در اینجا من از تمام احزاب مترقی ، سا زمان های مستقل زنان ، فعالین جنبش زنان و سازمان های فمنیستی درخواست می کنم به این شیوه توهین آمیز حزب کمونیست کارگری ایران و حکمتیست در امر سقط جنین برخورد و موضع گیری نمایند.
Saba_rahi2000@yahoo.com