باز هم سنگسار!
*پنج قاضى شعبه 71 دادگاه كيفرى استان تهران فاطمه را به اتهام قتل مرد
جوانى به سنگسار محكوم كردند.
رژيم اسلامى همچنان به صدور حكم ضد بشرى و وحشيانه سنگسار زنان ادامه مى دهد. حكم سنگسار در تازه ترين نمونه ديروز توسط دادگاه كيفرى تهران صادر شده است. اين دادگاه زنى را كه روز دوشنبه به اتهام قتل مرد جوانى محاكمه شده بود به سنگسار محكوم كرد.
روزنامه اقبال به نقل از خبرنگار خود در شرح جزئيات ماجرا نوشت:"صبح ديروز پنج قاضى شعبه 71 دادگاه كيفرى استان فاطمه را به اتهام مباشرت در قتل عمدى و رابطه نامشروع به قصاص و رجم محكوم كرد. اصغر همسر اين زن نيز به اتهام معاونت در قتل عمدى و جنايت بر ميت به تحمل 16 سال زندان محكوم شد. حكم صادره براى تأييد به ديوان عالى كشور فرستاده شد."
گفتنى است خبر محاكمه اين زن كه به گفته خودش در دادگاه تحت زور و فشار تن به برقرارى رابطه با فردى به نام محمود داده و ماجراى اين رابطه را پس از چهار ماه به همسرش گفته بود در چند رسانه داخلى با شرح جزئيات انتشار يافت، اما در باره حكم صادره از سوى دادگاه سكوت شد. از جمله روزنامه قدس با انتشار مشروح اين خبر در باره حكمى كه دادگاه براى فاطمه صادر كرد نوشت:"رأی نهايی پرونده تا چند روز آينده به متهمان ابلاغ می شود."
اين در حالى است كه خبر صدور حكم سنگسار فاطمه توسط روزنامه دولتى ايران نيز انتشار يافته و اين روزنامه ضمن "سنگين" توصيف كردن اين حكم نوشته است:"زن جوانى بخاطر داشتن رابطه پنهانى با پسر همسايه و اجراى توطئه قتل وى به سنگسار و قصاص نفس - اعدام - محكوم شد."
ايران افزود:"در اين رأى سنگين كه ازسوى پنج قاضى شعبه ۷۱دادگاه كيفرى استان تهران صادر شده است شوهر اين زن نيز بخاطر همدستى با وى و سوزاندن جسد پسر همسايه به زندان محكوم شده است."
به گزارش روزنامه اقبال، فاطمه زن محكوم به سنگسار در تشريح جريان به قاضى دادگاه گفت: "يك روز عصر مى خواستم به خانهمان بروم داخل كوچه دو پسر برايم مزاحمت ايجاد كردند. محمود كه شاهد اين اتفاق بود، جلوى آنها را گرفت و بعد از چند روز به طريقى كه اصلاً نميدانم تلفن خانهمان را به دست آورد و به من زنگ زد. وى با تماس تلفنى از من خواست تا بناى رابطه نامشروع را با او بگذارم. در اين مدت او به خانه ما رفت و آمد داشت.
روز حادثه ساعت 5/7 صبح بود كه محمود وارد خانهام شد، همسرم پشت در مخفى شده بود. محمود به محض ورود با من شروع به دعوا كرد كه اين چند روز كجا رفته بودم؟ من به او التماس كردم كه از خانهام بيرون برود.
او هميشه با خود چاقويى حمل ميكرد تا در صورت هرگونه مقاومت، مرا تهديد كند. آن روز هم از او خواستم تا از زندگيام بيرون برود اما او دائماً به من ميگفت دوستم دارد و حاضر نيست چنين كارى كند.
قاضى عزيز محمدى از او پرسيد همسرت چه موقع متوجه اين رابطه شد؟
او گفت: سه روز قبل از حادثه وقتى محمود به خانهام آمد به من گفت بايد لباسهايت را جمع كنى و با هم فرار كنيم. اما من همسر، بچهها و زندگيام را دوست داشتم. همان روز موضوع را به همسرم گفتم سپس يك چاقو و كمربند برايش آوردم تا هر كارى ميخواهد با من بكند اما او گفت من يك هفته داخل خانه ميمانم تا اين كه هر روزى كه او آمد، پسر جوان را با حرف از خانه بيرون كنى.
وى در ادامه گفت: روز حادثه بعد از چند دقيقه كه از ورود محمود به خانهام گذشت، ناگهان اصغر (همسرم) از در بيرون آمد و با هم درگير شدند محمود چاقو داشت و اصغر يك چوب، همسرم اول با چوب دو ضربه به دستش وارد كرد. در آن لحظه من با پايم به دست محمود زدم و چاقو از دستش افتاد. سپس از پشت سر او را گرفتم محمود به زمين افتاد فاطمه در حالى كه صحنه حادثه را براى مدير دفتر شعبه 71 بازسازى ميكرد گفت: در آن موقع طناب آبى رنگى را ديدم كه كنار اتاق افتاده بود، آن را برداشتم و دور گردن محمود پيچاندم، سپس محكم فشار دادم اصغر هم پاهايش را چسبيده بود.
نميدانستم چه كار ميكنم ناگهان ديدم محمود سياه شده است. طناب را رها كردم، اما ديگر او مرده بود.
بعد از چند ساعت همسرم كارتن تلويزيون را آورد و جسدش را در حالى كه ملافه پيچ بود داخل كارتن گذاشتيم. سپس اصغر (همسرم) با كرايه كردن چرخ دستى آهنگري، جسد را به كنار ريل راهآهن برد و در آن جا آن را به آتش كشيديم. ما اصلاً قصد كشتن او را نداشتيم، فقط ميخواستيم وقتى محمود بيحال شد دست و پايش را ببنديم و تحويل مقامات انتظامى دهيم.
مردان تجاوز مى كنند و زنان سنگسار مى شوند!
اگر آن چه به عنوان شرح جريان از سوى فاطمه در دادگاه توسط مطبوعات منتشر شده مبنا قرار گيرد، تراژدى قتلى كه مجازات سنگسار را براى اين زن به همراه آورده، نمونه كلاسيكى از رفتار اجتماعى در جامعه عميقا مردسالار است؛ جامعه اى كه زن اگر همسرش را نخواهد، حق طلاق او را ندارد و بايد بسوزد و بسازد و يا با انتقام جويى از او سرنوشت خود و فرزندانش را نيز قربانى كند و اگر همسرش را بخواهد، از ترس انتقام و واكنش خشن او جرات ندارد به او بگويد كه از سوى پسر همسايه مورد تجاوز جنسى قرار مى گيرد و مجبور است زير تهديد چاقو به رابطه جنسى ناخواسته با جوان همسايه تن بدهد. در چهارچوب نظام مردسالار حاكم تا جايى كه به موازين فقهى شان برمى گردد براى زن شق ثالثى اصلا وجود ندارد. يعنى اگر تنوع طلبى جنسى براى مرد رسما پذيرفته شده، و مرد حق دارد چهار زن عقدى و چهل زن صيغه اى داشته باشد، حتى طرح چنين حق متقابلى براى زن از سوى اين نظام كفر ابليس تلقى مى شود. جايى كه مجازات واكنش مجرمانه زن به تجاوز جنسى سنگسار است، چه جاى حرف از برابرى زنان و مردان در عرصه جنسي؟ در نتيجه مطابق قانون منحط مردسالارى در ايران اسلامى مردان تجاوز مى كنند و زنان سنگسار مى شوند!
روشنگرى
|