ربکا، زنی جوان، زیبا، مهربان و متواضع است. او می داند که چه می خواهد و چه وظیفه ای به عهده دارد. او هیچ چیز را ناممکن نمی داند و همواره ایده های جدید ارائه می دهد. او تنها نیست. هم کاران او، دوستان مهربانی هستند که ربکا را در کشتی هم راهی می کنند.
آیا او یک دزد دریایی ست، آن طور که مخالفین بریتانیایی اش تصور می کنند؟ یا یک نوع کاو- بوی- دکتر، آن چنان که یک وکیل آمریکایی او را بدین سان نامید؟ یا خطری ست برای هر کشور، همان که وزیر دفاع پرتقال از آن می هراسد؟
اما یک چیز مسلم است. این زن از انجام وظیفه اش سرباز نمی زند. ربکا گومپرتز، هلندی، دکتر 38 ساله ایست که در رشته کورتاژ تخصص گرفته است. او اراده بسیار قوی ای دارد و به تنهایی سازمان "زنان بر روی امواج" (wow) را در سال 1999 پایه گذاری کرده است. دفتر این سازمان در آمستردام قرار دارد. ربکا بعد از آن که تخصص خود را در عمل کورتاژ دریافت می کند، به عنوان عضو greenpeace شغل خود را بر روی کشتی به دست می آورد.
او می گوید دوره تخصص من در واقع هیچ ربطی به سیاست نداشت و در این دوره هیچ گاه صحبتی از غیرقانونی بودن عمل کورتاژ در کشورهای دیگر نشد. او در دوران تحصیل خود نمی دانست که زنان در سراسر دنیا به علت کورتاژهای غلط در اتاق های پشتی، جان خود را از دست می دهند و تنها در جریان کار توانست ابعاد این فاجعه را درک کند. ربکا در اواخر سال های 90 با کشتی به سواحل مکزیکو می رود. در مکزیکو بسیاری از زنان و دکترها با او ملاقات کردند و استعجاب خود را از اینکه او موفق به دریافت تخصص در رشته کورتاژشده است، ابراز داشتند. آنها از زنانی صحبت کردند که مادران و خواهران خود را به علت کورتاژهای ناموفق از دست داده بودند، ازدخترانی سخن گفتند که به علت تجاوز مردان، به طور ناخواسته باردار شده و با کورتاژهای اشتباه از دست رفته بودند.
چنین بود که ربکا تصمیم می گیرد با کشتی به سراسر جهان مسافرت کند و زندگی زنان و دختران را نجات دهد. او ابتدا دست به مطالعه آمارها می زند. سازمان بهداشت جهانی اعلام می کند که هرساله 100هزار زن به علت کورتاژهای غیرقانونی جان خود را از دست می دهند، زیرا آن ها هیچ راهی ندارند که به طور قانونی و مطمئن دست به عمل کورتاژ بزنند. در هر دقیقه یک زن به علت کورتاژهای غلط می میرد. چنین آمارهایی ربکا را شوکه کرد. او تصمیم خود را می گیرد. کسانی او را دیوانه می پندارند. کسانی او را تحسین می کنند و با کمک های مالی از او حمایت به عمل می آورند. ایده بسیار عجیبی ست!
عمل کورتاژ را می توان بر روی یک کشتی که تحت قوانین هلند، بر روی آب های بین المللی سفر می کند، در سراسر دنیا به مرحله عمل درآورد.
سالانه 52 میلیون زن در سراسر جهان با فرهنگ و مذاهب مختلف و بنا به دلایل مختلف، تصمیم به کورتاژ می گیرند. 20 میلیون از این عمل ها، بر طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ، غیر قانونی و همراه با خطر جانی انجام می گیرد. و با وجود غیرقانونی بودن کورتاژ ، آمار عمل کورتاژ روز به روز زیادتر می شود. جالب اینجاست، آمار کورتاژ در هلند که هیچ نوع ممنوعیتی در زمینه کورتاژ در آن وجود ندارد، به حداقل ممکن رسیده است! تنها نتیجه ای که از غیرقانونی بودن کورتاژ بدست می آید، اینستکه در هر دقیقه یک زن به علت کورتاژ ناصحیح از بین می رود. بسیاری از زنان نیز به علت کورتاژهای غیرقانونی برای تمام عمر خود از سلامت زنانه محروم شده و یا در اجتماع مطرود می شوند. درحالی که عمل کورتاژ می تواند توسط متخصصین و با امکانات کلینیکی بسیار ساده و بدون ریسک انجام شود.
ربکا گومپرتز در سال 2001 با اجاره یک کشتی توانست یک کلینیک متحرک بوجود آورد. تخت، صندلی، میز، کمد، اتاق معاینه، اتاق عمل و کلیه وسایل ضروری تهیه شد. مجوز قانونی از دولت هلند نیز فراهم گشت. هم چنین استفاده از قرص های سقط جنین تا هفته هفتم بارداری مجاز اعلام گشت. مشاوره، معاینه، کورتاژ و معالجه بعد از آن تماما تحت استانداردهای کشور هلند انجام می گرفت.
کشتی "زنان بر روی امواج" در بنادر کشورهایی پهلو می گرفت که عمل کورتاژ در آن ها ممنوع اعلام شده بود. سال 2001 در ایرلند، سال 2003 در لهستان و سال 2004 در پرتقال. کشور پرتقال که دارای رژیم دیکتاتوری و کاتولیک هست، تنها کشوری ست در اتحادیه اروپا که زنان کورتاژ شده را تحت تعقیب قانونی قرار داده و آن ها را محکوم می کند. این کشور در مارس 2004 پیشنهاد جناح اپوزیسیون در پارلمان خود را جهت غیر جنایی اعلام کردن عمل کورتاژ نپذیرفت و تقاضای رفراندم بر سر مجاز بودن کورتاژ را که توسط 120هزار زن امضاء شده بود، رد نمود.
در پرتقال تعداد 20هزار تا 40 هزار زن به طور سالانه مجبور به کورتاژ غیرقانونی می شوند. آنانی که توان مالی دارند، به اسپانیا سفر می کنند. کسی که در پرتقال دست به عمل کورتاژ بزند و یا در این خصوص هم کاری کند، به 3 سال زندان محکوم می شود.
در آگوست 2004 کشتی "زنان بر روی امواج" همراه سه زن و سه مرد در سواحل پرتقال لنگر می اندازد و یک روز آزاد برای بازدید کنندگان و خبرنگاران اعلام می کند. اما چندی بعد حادثه خنده آوری رخ می دهد. وزیر دفاع پرتقال با سربازانش همراه با کشتی های بزرگ جنگی پرتقالی و 107 سرباز و ملوان و سلاح های مدرن جنگی، آماده دفاع از قوانین ملی و سیستم درمانی پرتقال می شوند و کناره گرفتن کشتی زنان بر روی امواج را در سواحل پرتقال ممنوع اعلام می کنند. سازمان "زنان بر روی امواج" به این عمل دولت پرتقال اعتراض کرده و به دادگاه شکایت می کند. هر چند شکایت فوری رد می شود، اما این بحث تبدیل به یک مناظره علنی می گردد. در اخبار تلویزیون، در روزنامه ها و در مکان های عمومی به بحث گذاشته می شود. مصاحبه ها انجام می گیرد و فیلم های مختلفی در این رابطه نشان داده می شود.
در کنار همه این ها، مخالفین کورتاژ نیز شروع به تظاهرات می کنند و شعارهای ضد عمل کورتاژ سر می دهند. اما اکثر پرتقالی ها و حتی مخالفین کورتاژ نیز معتقدند لشکرکشی کشتی های جنگی توسط وزیر دفاع در مقابل چند زن و مرد بی دفاع، مضحکه و خجالت آور است.
در فاصله ای که کشتی در بلوکاد بسر می برد، کمپینی براه می افتد. چندین تیم تشکیل شده و به فعالیت مشغول می شوند. گروه اینترنت، گروه پزشکی همراه با متخصصین زنان و پرستاران، یک تیم روزنامه نگار، یک تیم محافظ که زنان را همراهی می کند و یک وب- تیم که کم کم اهمیت بیشتری می یابد. در این فاصله اما، سربازان تحت فرماندهی وزیر دفاع پرتقال هم چنان در حال نظاره کردن کشتی "زنان بر روی امواج" هستند که تقریبا خالی بر روی آب ها شناور است. کشتی اجازه فعالیت ندارد، اما هر روز ملاقات کنندگانی هستند که سر می رسند. با آب و غذا، با دوربین های فیلم برداری با سئوالات مختلف برای تهیه خبر و داوطلبینی که برای کمک آماده هستند.
یکی از اعضای حزبD66 در هلند می گوید: بسیار عجیب است که یک کشور اروپایی نسبت به یک کشتی اروپایی دیگر چنین واکنشی نشان دهد. این عمل آزمایشی خواهد بود برای نقشی که پرتقال تمایل دارد در آینده در اتحادیه اروپا بازی کند.
اما رژیم پرتقال بر سر عقیده خود باقی می ماند و با احترام به قوانین ملی خود و حفاظت از سیستم درمانی پرتقال، علیه کشتی "زنان بر روی امواج" شکایت می کند و اعلام می دارد که حضور کشتی در ساحل پرتقال به نمای کشور پرتقال صدمه زده است.
بعد از کمپین دو هفته ای، دکتر ربکا گومپرتز در یک مصاحبه تلویزیونی فاش می کند که چگونه با استفاده از قرص های زخم معده که بدون نسخه در داروخانه ها به فروش می رسد، می توان به سقط جنین کمک کرد. سازمان "زنان بر روی امواج" نیز شروع به تبلیغات در اینترنت کردند. صدها زن به صفحات اینترنت هجوم آوردند. آماری که در یکی از روزنامه های پرتقالی به چاپ رسید، حاکی از اکثریتی 64 درصدی از طرفداران دکتر ربکا گومپرتز بود. در حالی که کشتی های جنگی پرتقال آماده به خدمت همچنان به سمت کشتی "زنان بر روی امواج" نشانه گرفته بودند، زنان فوج فوج از صفحه اینترنت ربکا دیدن می کردند. در عرض 21 روز که کمپین به طول انجامید، قریب 5\2 میلیون نفر از سایت "زنان بر روی امواج" دیدار کردند.
ربکا گومپرتز در روزی که مجبور به بازگشت شد، می گوید: ما زمانی که بر وزیر دفاع پرتقال پیروز شویم، دوباره بازخواهیم گشت زیرا معتقدیم دست یابی به حقوق زنان هیچ گونه تهدید و خطری برای امنیت ملی پرتقال محسوب نمی شود.
بعد از ماجرای ممنوعیت لنگرانداختن کشتی زنان بر بری امواج در سواحل پرتقال، سوسیال دمکرات ها در کمیسیون اروپا دست به اعتراض زدند. شروع بحث در پارلمان اروپا نشان داد که چه اختلاف عظیمی در این رابطه وجود دارد.
از اول ماه مه 2004 که 10 کشور جدید به اتحادیه اروپا پیوستند، وزنه کشورهای طرفدار واتیکان سنگین تر شده است. پرتقال و ایرلند در کنار لهستان و مالتا از مدافعان سرسخت واتیکان هستند که در آن ها زنان حق تصمیم گیری بر روی عدم ادامه بارداری خود را ندارند. برای مثال در کشور لهستان، رشته مربوط به سکسوآل در مدارس اجباری نیست و در مدارسی که داوطلبانه بر روی تم تربیت و خانواده صحبت می شود، اجازه روشن گری و ارائه آگاهی در باره راه های جلوگیری از بارداری داده نمی شود. نتیجه آنکه تنها 19 درصد از زنان لهستانی از وسایل مدرن جلوگیری از بارداری استفاده می کنند. این میزان در میان کشورهای اروپایی بسیار پایین است، درحالی که در رابطه با کورتاژ غیرقانونی، لهستان بالاترین آمار را در سطح اروپا دارد. هرچند که رژیم لهستان میزان 100 تا 200 کورتاژ را در سال مطرح می کند، اما فدراسیون زنان و خانواده، آمار 200هزار کورتاژ غیرقانونی در سال را اعلام کرده است. و روز به روز به تعداد کورتاژ شوندگان افزوده می گردد.
در مالتا کورتاژ حتی برای زنانی که زندگیشان در خطر است، نیز ممنوع می باشد. به این دلیل مالتا و لهستان همانند ایرلند این حق را برای خود محفوظ نگاه داشته اند که تصمیم گیری در مورد کورتاژ را خود به طور مستقل در کشور خود به عهده بگیرند. پارلمان اروپا تنها در صورت توافق همه نمایندگان حق تصمیم گیری بر روی قانونی کردن کورتاژ در این کشورها را دارد و هم اکنون چنین توافق همگانی در اتحادیه اروپا غیرممکن است.
بحثی که کشورهای نام برده در اتحادیه اروپا به راه انداخته اند، نه تنها حق کورتاژ به زنان نمی دهد، بلکه حق جلوگیری از بارداری را نیز از زنان سلب می کند. کشورهای محافظه کار در اتحادیه اروپا سعی بر این دارند که معاهده قاهره را در همین رابطه ملغی کنند. این معاهده در سال 1984 توسط یک کنفرانس بین المللی در قاهره به تصویب رسید. بر اساس آن برای اولین بار در دنیا اعلام شد که:
انسان ها حق دارند یک زندگی با رابطه جنسی سالم و رضایت آمیز داشته باشند. آن ها حق دارند خود تصمیم بگیرند که چه وقت؟ چگونه؟ و چطور؟ از رابطه جنسی جهت ازدیاد نسل بهره برداری کنند. در همین رابطه زنان و مردان باید بتوانند از چگونگی و راه های مختلف برای گرفتن یک تصمیم آگاهانه مطلع شوند.
هرچند که حق کورتاژ در تصمیمات کنفرانس قاهره به زنان داده نشد، اما تصمیم گرفته شد که اگر قرار است در شرایطی عمل کورتاژ انجام گیرد، باید تحت شرایط بهداشتی و زیر نظر متخصص صورت پذیرد. برای آنکه این تصمیمات در کشورهای در حال توسعه بتواند تا سال 2015 قابلیت اجرائی پیدا کند، قرار شد که کشورهای پیش رفته سالانه 7\5 میلیارد یورو جهت روشن گری در باره سکسوآل و پیش برد متدهای جلوگیری به کشورهای در حال توسعه پرداخت کنند. تاکنون از جانب کشورهای اروپایی نسبت به تصمیمات قاهره پشتیبانی به عمل آمده است. حتی دو سال پیش 32 میلیون یورو نیز به آن افزوده شد تا جای خالی آمریکا را که تحت حکومت بوش از ارائه سهم خود سر باز زده بود، پرکند.
10 سال بعد از قاهره اما، بادهای مخالف نه تنها در آمریکا، بلکه در اروپا نیز شروع به وزیدن کرده است. هم اکنون در اتحادیه اروپا زمزمه هایی شنیده می شود که تصمیمات قاهره هیچ ربطی به قطع بارداری ندارد. کشورهای طرفدار واتیکان در اروپا علیه کورتاژ بسیج می شوند. گروه های مختلفی تشکیل شده اند که خود را "حافظان زندگی" می نامند. آن ها در پارلمان اروپا به تحصن می نشینند و نمایندگان اتحادیه اروپا را نامه باران کرده اند که نباید کلینیک هایی را که صرفا به عمل کورتاژ یا تبلیغ راه های جلوگیری می پردازند، پشتیبانی مالی کنند. بسیاری از این گروه ها یا در آمریکا تشکیل شده اند و یا از جانب آمریکا پشتیبانی شده و به کشورهای مختلف اروپا یا کشورهای در حال توسعه گسیل می شوند. در سال های گذشته در آمریکا به طور مرتب دکترهای متخصص کورتاژ به قتل رسیده اند.
آن ها اکنون تظاهرات هایی در مقابل مطب دکترهایی که دست به عمل کورتاژ می زنند، به راه می اندازند. اخیرا آکسیونی به نام توزیع جنین در آلمان به راه انداخته اند. حدود 20 هزار پاکت قهوه ای حاوی یک جنین پلاستیکی به اندازه دهمین هفته بارداری را به تمام خانه ها انداخته اند و می گویند، کسانی که دست به کورتاژ می زنند، باید بدانند که جنین شان چه اندازه و چه شکلی دارد. این سازمان، آن طوری که خود اعلام کرده، فقط 8 عضو دارد اما توانسته است در عرض یک هفته 40 میلیون پاکت حاوی جنین را به عنوان اخطار توزیع نماید!
اگرچه این سازمان ها هنوز کوچک تر و بی جان تر از آن هستند که جدی گرفته شوند. اما این هنوز اول راه است. هم اکنون دیده می شود که سازمان های حافظ زندگی در سیاست کشورها نقش بازی می کنند. هرچند که فعلا در مرحله حرف و بحث است. اما می توان بسیاری از مفاهیم و تم های تحریک آمیزی را که از این سازمان ها نشئت می گیرد در میان سیاسیون مشاهده کرد. برای مثال به جای مفهوم جنین، مفهوم "کودک در شکم" را به کار می برند. آن ها به جای جنین سقط شده می گویند، کودکی که توسط عمل کورتاژ جانش را از دست داده است. می گویند، رحم یک مادر باید تبدیل به یک جای امن برای کودکان شود، نه سلول مرگ! در 16 اکتبر 2004 حدود 1000 نفر در برلین با به دست گرفتن صلیب در دست در مقابله با کورتاژ تظاهرات کردند. هر صلیب متعلق به یک جنین سقط شده بود.
یکی از بحث هایی که بعد از این تظاهرات در پارلمان آلمان مطرح شد، قانونی بود که از جانب csu-cdu پیشنهاد شده بود. تم: "کورتاژ در مراحل بعدی". این احزاب می خواهند که امکان کورتاژ را بعد از سه ماه اول بارداری که به دلایل مختلف از جمله ناقص بودن جنین انجام می شد، غیرقانونی اعلام کنند. در واقع زنی که نمی خواهد کودک عقب مانده ای به دنیا بیاورد و در خود توان نگاه داری از یک فرزند معلول نمی بیند، این اجازه را ندارد که برای به دنیا آوردن یا به دنیا نیاوردن آن تصمیم بگیرد. به جای آن باید تحت تراپی قرار گرفته و با اجرای سه روز دوره تفکر و تأمل قانع به دنیا آوردن بچه شود. به علاوه در این طرح شرایط سرباززدن از عمل کورتاژ توسط پزشکان نیز باز گذاشته شده است. این طرح از جانب رژیم سرخ- سبز آلمان به طور قاطع رد شده است. اما روشن است که بحث تنها بر سر مسئله کورتاژ بعد از سه ماهه اول نیست، بلکه بحث بر حق قطع بارداری به طور کل است.
در رابطه با حق قطع بارداری، آلمان نشان داده است که بسیار محافظه کارانه عمل می کند. قرص قطع بارداری که سال ها در کشورهای دیگر مرسوم بوده، به تازگی اجازه ورود به آلمان را پیدا کرده است. در کشورهای دیگر از هر دو زنی که ناخواسته باردار شده اند، یک زن از این قرص استفاده می کند، در حالی که در آلمان از هر 10 زن، یک زن از آن استفاده می کند. رژیم سرخ- سبز آلمان از سال 1998 اجازه ورود این قرص را به کشور، به طور شرم گینانه می دهد. اما حاضر نمی شود که واضحا اعلام کند که مدافع استفاده از این قرص است. تنها از سال 1999 قرصی که از سال های 80 در فرانسه، انگلیس و سوئد برای قطع بارداری استفاده می شود، در آلمان نیز مجوز ورود و فروش می یابد. اما تنها یک دهم زنان، قطع بارداری خود را توسط این قرص انجام می دهند، آن هم نه به این دلیل که این متد را نمی پذیرند، بلکه به دلیل عدم آگاهی و عدم وجود وسایل آگاه گرانه در این رابطه. حتی دکترها نیز اطلاعات لازم را در این مورد ندارند.
از آنجا که استفاده از قرص قطع بارداری در آلمان تنها تا هفته هفتم امکان پذیر است (در فرانسه تا هفته هشتم و در انگلیس و سوئد تا هفته نهم) و معمولا از هفته پنجم یا ششم است که زن از بارداری خود باخبر می شود، در نتیجه امکان استفاده از قرص قطع بارداری در آلمان به حداقل خود می رسد. یکی دیگر از دلایلی که میزان استفاده از قرص را پایین می آورد، این است که به دست آوردن آن در آلمان بسیار سخت است و توزیع آن به شدت کنترل می شود. این قرص نباید از طریق داروخانه ها فروخته شود. قرص ها باید شماره گذاری شده و گزارش استفاده از تک تک آن ها همراه با نام و نشان استفاده کننده تا 5 سال ارائه گردد. بوروکراسی حادی که دکترها را به شدت آزار می دهد. از آن گذشته، شرکت هایی که توزیع این قرص را به عهده گرفته اند از جانب سازمان های حافظ زندگی تهدید می شوند، در مقابل آنها تظاهرات گذاشته شده و نامه های تهدیدآمیز به آن ها نوشته می شود.
در اطریش سازمان حافظ زندگی به نام HLI (Human Life International) بسیار فعال است. این سازمان در سال 1981 در آمریکا تشکیل شده و با 84 شعبه در 56 کشور برنامه های خود را به پیش می برد. این سازمان 25هزار عضو دارد و بزرگترین سازمان بنیادگرای حافظ زندگی محسوب می شود. وسایل جلوگیری از بارداری از نظر آن ها بزرگ ترین و خطرناک ترین اسلحه کشتار جمعی در جهان محسوب می شود. آن ها علیه آگاه گری در رشته سکسوآل در مدارس شعار می دهند و رابطه جنسی محدود را تنها وسیله جلوگیری می دانند.
قطع بارداری در اطریش تا هفته دوازدهم مجاز است و دوره سه روزه تفکر و تأمل که زنان آلمانی باید قبل از کورتاژ به طور اجباری بگذرانند، از 30 سال پیش در اطریش خط خورده شده است. اما با تمام این ها همه بیمارستان ها امکان عمل کورتاژ را ندارند و به ویژه در بسیاری از شهرها محدودیت قابل توجهی در این رابطه بوجود دارد و زنان برای قطع بارداری خود باید به وین سفر کرده و در یک کلینیک خصوصی بستری شوند. هم اکنون زمزمه هایی نیز جهت سخت تر کردن شرایط کورتاژ شنیده می شود. تعریف زن در قانون اطریش با تعریف مادر معادل شده و از تعداد کودکستان ها کاسته می شود. در مقابل، پرداخت هزینه فرزند به والدین فزونی می گیرد تا از این طریق زنان بیشتری در خانه بمانند و با تربیت کودکانشان مشغول شوند.
یکی از دفترهای سازمان حافظ زندگی در اطریش، در خیابان مقابل کلینیک های متخصص در کورتاژ قرار گرفته است و هرماهه یک روز، اعضای این سازمان از کلیسا شروع به تظاهرات کرده و در مقابل کلینیک تجمع می کنند. آن ها دعا می خوانند، شعار سر می دهند و بروشورهایی پخش می کنند که حاوی عکس های شنیعی از جنین های خون آلود در حالت های مختلف می باشد. در این بروشورها، زنان با کلماتی از قبیل قاتل و کسانی که فرزند خود را تکه تکه می کنند، نامیده می شوند. آن ها موفق شده اند در خط تلفن کلینیک نفوذ کرده و نه تنها به مکالمات گوش دهند، بلکه خط تلفن را به اشغال خود درآورند. آن ها با زنانی که متقاضی کورتاژ هستند، حرف می زنند و قرار کورتاژ را می گذارند و بعد جلوی بیمارستان، آن ها را به یکی از دفترهای سازمان در همان نزدیکی می برند و در آن جا آنها را مجبور به شنیدن دعاها و سرودهای مذهبی می کنند تا از تصمیم خود به کورتاژ دست بردارند!