گزارش اول :
هم صدا با آزادی و هم صدا با آزادی خواهان جهان
امروز در تهران دهها نفر زن و مرد آزادی خواه و مخالف جنگ هم زمان با میلیونها مردم سراسر جهان حمله آمریکا ومتحدان اروپایي اش به عراق را محکوم کردند. شرکت کنندگان با حمل پلاکاردهایی در دست که بر آنها شعارهایی علیه جنگ ،جهانی سازی وخشونت نوشته شده بود، توجه مردم را جلب کرده و خواستار پیوستن مردم به جمََع خود شدند. محل تجمع چهار راه ولی عصر و در ساعت پر رفت و آمد صبح که هزاران نفر برای خرید نوروزی در این محل حضور داشتند انتخاب شده بود. مردم هنگام عبور، در مقابل گروه می ایستادند و شعارها را یادداشت می کردند، چند نفر نیز به جمع پیوستند. این تجمع به دعوت سایت " زنان، ایران، جهان " و بدون امکانات تبلیغاتی انجام گرفت. در دقایق پایانی تجمع، نیروی انتظامی اقدام به پراکنده کردن شرکت کنندگان کرد و چند پلاکارد را برای گزارش خود به همراه برد و اجازه نداد تا باقی پلاکاردها را به ستون ها و نرده های پارک دانشجو نصب کنند.
گزارش دوم :
((نخستين گردهم آيي مخالفان جنگ و جهاني سازي در ايران))
شنبه 29 اسفند ماه 1383
فهم اين مسئله كه جنگ از هر نوع آن فقط منافع دولت ها و قدرت ها را پيش ميبرد و در هر حال در جهت تحكيم دولت _ ملت ها و مرزهاي تحميلي جغرافياي ملي با منافع قدرت هاي سرمايه اي و غيره است. امروز بر مردم جهان پوشيده نيست مردم همه ي سرزمين ها با دريافت اين كه جنگ با رقابت قدرتمداران و دولت _ مردها و سرمايه داران بر سركردگي يك نوع ايدئولوژي اقتدارگرا يا يك دولت _ حكومت يا منافع سرمايه هاي به خصوصي به هم گره خورده، حساب خود را با فهم ها و دريافت هاي مسلط از جنگ ها جدا مي كنند، به اين ترتيب مردم ايران و جهان مسائل جنگ هاي استعماري جديد را در خاورميانه و ساير جاها از مسائل جهاني سازي 8 دولت صنعتي بزرگ و از خشونت گرايي ها و جزم انديشي های اقتدارگرايانه ي دولت هاي كوچك تر جدا نمي بيند و به اين ادراك رسيده اند كه همه ي اين رقابت ها و جنگ ها در راستاي منافع حكومت هاي بزرگ و كوچك و بر خلاف مردم همه ي بوم و برها است؛ هم چنين، مردم ايران و جهان با طرد و افشاي سياست هاي جهاني سازي سخت (امريكا) و نرم (اتحاديه ي اروپا و سازمان ملل) و نقد برداشت هاي قيم مآ بانه و ناجي گرايانه ي قدرت هاي خودي و غير خودي، هوشيارانه در برابر هر نوع سياست ،تاكتيك و استراتژي اي كه در كوتاه مدت يا درازمدت به جنگ منجر مي شود، موضع مي گيرد.
از اين منظر و با چشم انداز صلح واقعي و عميق كه پايان جنگ ها را با پايان نابرابري ها و بي عدالتي و پيدايش آزادي ها و اختيار ها ممكن مي داند، و مطابق قطع نامه ي اجلاس پورتوآلگره كه روزه 29 و 30 اسفند (برابر 19و20مارس)روزهاي جهاني مبارزه عليه جنگ اعلام شدند، گروهي از زنان، دانشجويان و مردم گردهم آيي كوچكي در تاريخ شنبه 29 اسفند ساعت 10صبح در نفي جنگ و جهاني سازي و در نقد بي عدالتي و عدم آزادي بر پا كردند. آنان با در دست داشتن پلاكاردهايي در گوشه اي از چهارراه جلوي تئاتر شهر اجتماع كردند؛ نوشته هاي خود را به مردم نشان دادند و با بعضي افراد كه خواهان توضيحات بيشتري بودند به گفت و گو پرداختند,و به اين ترتيب forum مردمي جالب و تازه اي ايجاد كردند كه دست كم در ادبيات اجتماعي سال اخير مي توان آن را حركت نويي به شمار آورد.
تازه بودن اين forum براي عابران و جوانان و مردمي كه سالها است خاطره ي تجربه ي forumهاي پس از انقلاب را فراموش كرده يا به خاطر ندارند، در نگاه آنان و نوع برخوردشان آشكار بود؛ جامعه اي كه تقريبا از ياد برده كه مي توان براي نشان دادن آرا و نظريات تك تك انسان ها در مورد همه چيز از هنرها تا اقتصاد و مسايل اجتماعي ،از forumهاي كوچك در محله، خيابان و ميادين استفاده كرد؛ تجربه اي كه در سالهاي اخير دست كم مبارزان مخالفان جهاني سازي لزوم و ضرورت آن را بارها نشان داده اند.
چند سال پيش تجربه جمعي از شاعران و نويسندگان زن كه آثارشان مورد بي توجهي ناشران و كتاب فروشان قرار گرفته بود و به مدت 10روز جلوي تئاتر شهر آثار خود را به اشكال متنوع و زيبايي براي مردم ارائه دادند، دستاوردهاي جالبي براي ما به يادگار گذاشته است، اين تجربه ي موفق مي تواند در اشكال مختلفي بار دبگر اجرا شود؛ اين مكان هنري و فرهنگي پر رونق كه هميشه شلوغ وپر از تردد انواع انسان ها است را مي توان به مكاني تبديل كرد براي عرضه انواع فكرها و خلاقيت ها: از ارائه ي انديشه هاي آلترناتيو فلسفي و هنري تا آرا ونظريه هاي اقتصادي و اجتماعي آوانگارد و غيره؛ يكي از مكان هاي مناسب براي ايجاد forum منطقه اي جهت گفت و گو و تبادل انديشه هاي مردمي مي تواند اين محل باشد. باشد تا به ياري اين كوشش ها، انرژي ها و حركت هاي فردي با پويايي ها و تعالي هاي گروهي پيوند خوردند و شادي هاي حقيقي براي مردمان فراهم شوند...
گزارش سوم :
" اولین تجمع مخالفان جهانی سازی ایران در روز جهانی علیه جنگ "
بالاخره سکوت تئوریک مخالفان جهانی سازی با اولین حرکت آنان، امروز شنبه 29/12/83 از ساعت 30/10 تا 30/11 صبح، در جهار راه ولی عصر، روبروی تئاتر شهر تهران، شکسته شد. مخالفان جهانی سازی با حمل پلاکاردهایی در دست که مضامین آنها به طور عمده، اعتراض به حمله ی آمریکا به عراق، مخالفت با جهانی سازی سخت( آمریکا ) و جهانی سازی نرم ( اتحادیه اروپا، ژاپن و روسیه ) و انزجار از استبداد داخلی بود، به وضوح مواضع خود را در برابر دیگر مخالفان این جریانات روشن کردند؛ یک اجتماع سی و چند نفره از سنین مختلف، بدون رهبری، سازمان دهی( حزبی ) و سخن گو (در حقیقت هر کس تنها از جانب خود به عنوان یک عضو جنبش سخن می گوید) . زنان در کنار جوانان و نوجوانان، دختران و پسران. شکل و نوع حرکت مخالفان جهانی سازی در این تجمع که به نحوی بسیار آرام و " بی سر و صدا " انجام گرفت، علاوه بر آن که نشان دهنده و بازتابی از وضعیت داخلی ایران است، گویای اتخاذ روشی درست از سوی مخالفان جهانی سازی بود. مردم از کنان آنان با تعجب می گذشتند، بعضی ها مدتی تأمل کرده، شعارها را می خواندند و هر از گاهی کسی از میان مردم با تجمع کنندگان گفت و گو می کرد. بی شک برپایی چنین تجمعاتی سوای اینکه به نوعی نشان دهنده ی صدای یک جنبش است (جنبشی که دقیقاً در تغایر با حزب قرار دارد) و می تواند پیامی در بر داشته باشد، به شکل گیری شیوه های جدید تجمعاتی و اعتراضی در فضای خفقان زده ی جامعه ی ایران کمک می کند. بعضی از مردم که با تجمع کنندگان گقت و گو می کردند معتقد بودند که مخالفت با سیاست های آمریکا و جنگ به نفع بنیادگرایی داخلی است، آنان می گفتند اگر جنگ " نه " پس برای رهایی از استبداد چه راهی وجود دارد؟ و جواب چند نفر از مخالفان جهانی سازی به آنان این بود : ما باید خود را از مسائل دولت ها جدا سازیم. جنگ ها از سوی مردم صورت نمی پذیرد، سازمان دهی و به راه اندازی جنگ تدبیر و تزویری از سوی دولت هاست؛ اگر چه که آنان برای هم صدا کردن مردم با خود از هر حربه ای استفاده می کنند و گاهی به قول ژیل دولوز " میل پارانویایی فاشیستی " انسان به خواست جنگ دامن می زند. اما مگر بخش اعظمی از میل مردم را " ماشین دولت مستبد " نمی سازد آن گونه که ژک لکان می گوید : " میل انسان میل دیگری بزرگ است " . عدم اخذ مجوز برای تجمع مخالفان جهانی سازی خود گویای همان میلی است که به میل دیگری ارباب تن نمی دهد (هر چند که ارباب دیگر آن قدرها هم ارباب نیست). در واقع جنبشی که نیاز به مجوز دولت یا هر نهاد دیگری داشته باشد، دیگر جنبش نیست. تجمع مخالفان جهانی سازی اکنون در فضایی صورت می پذیرد که اپوزیسیون داخلی و خارجی از یک سو و ارتجاع داخلی از سوی دیگر هر کدام چهار نعل به نحوی به سمت حمایت از سیاست های جهانی سازی آمریکا یا اتحادیه اروپا، ژاپن و روسیه پیش می روند. مخالفت با جهانی سازی هم اگر تا کنون از سوی نحله هایی از جریانات بنیادگرا داخلی انجام شده است نه برای اعتراض به نظام سرمایه داری در اشکالی چند ریختی آن اعم از سرمایه داری فرهنگی، اقتصادی و غیره بلکه صرفاً در راستای حمایت از سرمایه داری ناسیونالیستی داخلی و نفی نوع خاصی از سرمایه داری یعنی مدرنیته سیاسی بوده است نه اشکال دیگر آن. از سوی دیگر اپوزیسیون چپ سنتی ناتوان از پاسخ گویی به بحران مدرنیته دست و پا زدن در یک بنیادگرایی مدرنیستی از نوع مارکسیستی آن کم کم بخشی از قطب مخالف خود یعنی نظام سرمایه داری شده است (چیزی که پیشاپیش در مراحل خطی مارکسی در حرکت از سرمایه داری به سمت کمونیسم دیده می شود ) جدای از اینکه مارکسیسم اندیشه ای درون پروژه ای مدرنیته است، که با لیبرالیسم مرزهای مشخصی ندارد، اپوزیسیون چپ در ایران و خارج از آن مدافع پنهان و حالا دیگر آشکار اقتصاد سرمایه داری شده است، اقتصادی که تفکیک آن از حوزه های سیاسی، فرهنگی دیگر ممکن نیست. ارزش اجتماع مخالفان جهانی سازی در شرایط فعلی ایران، در تلاش برای نفی همه ی انواع راه های درون سیستمی شدن و سیستمی شدن از طریق سازمان دهی های جزبی و مخالفت های دهن پرکن تصنعی است، مخالفت هایی که در واقع چیزی بیش از نوعی سازش نیستند. سمپتوم چند پهلوی جامعه ی ما که به قول لکان خطاب آن به سمت ماست نه به سوی دیگری بزرگ ما را وادار می کند تا چشم از انواع دیگری ها و " دیگری بزرگ دیگری ها" برای پاسخ دادن به سمپتوم مان برداریم. سمپتومی که به قول لکان گنجینه دال های خود ما را خطاب قرار می دهد نه دیگری بزرگ را. لکان چه زیبا می گوید: دیگری بزرگ وجود ندارد".
سایت " زنان، ایران، جهان "