سخنراني شهلا شفيق در فرانکفورت و بوخوم
فرانکفورت
جمعه ٥ می ٢٠٠٦
بوخوم
يکشنبه 7 مای 2006
ترسهایم به من جسارت می دهند / شهلا شفيق
چگونه میشود نترسم؟!
آن هم چون منی که به تبعيد رانده شدهام برای آن که به حبس نيفتم، شکنجه نشوم و طناب دار و تير باران جوخه مرگ زندگيم را به تاراج نبرد، همان سرنوشت شومي که جمهوری اسلامی برای هزاران تن از هم نسلان من، ديندار و بی دين، رقم زد، ...
شهلا شفيق در فرانکفورت
گروه زنان ایرانی در فرانکفورت برگزار میکند:
معرفي وبحث حول کتاب
توتالیتاریسم اسلامی، پندار یا واقعیت؟
با حضور نویسندهء کتاب شهلا شفیق
زمان: جمعه ٥ می ٢٠٠٦
ساعت 30و19
مکان: Ökohaus Frankfurt
Kasseler Str. 1A
Frankfurt
S-Bahn - Westbahnhof
غول از كوزه درآمد / شهلا شفيق
پس از بالا گرفتن جنجال بر سر کاريکا تورها، گروه " مانيفست برای آزادیها، زنان و مردانی از فرهنگ مسلمان برای برقراری لاييستـه پويا بر ضد زن ستيزی، همجنسگرا ستيزی و يهودی ستيزی"، به دعوت آريان موشکين کارگردان نامی تئاتر...
ادامه مطلب »دريا، جنسيت، افق، مذهب، سياست / شهلا شفيق
اين كلمههای ظاهراً بيربط زماني در ذهنم كنار هم شكلگرفتند كه به توصيفات طنزآميز خانمي كه از ايران آمده بود، درباره دريا رفتن خود و نزديكاناش گوش ميكردم و صحنه در خيالم مجسم ميشد.
ادامه مطلب »تحول موقعيت زنان در ايران: روندها و چشم اندازها / شهلا شفيق
حال وقت آن است که با مدد گرفتن از چشمی باز که از ديدن نمی ماند و با ياری گرفتن از حافظه ای که به حذف تاريخ تن در نمی دهد به سايه روشن های تابلوی موقعيت زنان در ايران نگاه کنيم تا شايد چشم اندازی که در برابرمان می گسترد راهی به چاه نبرد. در اولين نگاه در اين تابلو چه می بينيم ؟
ادامه مطلب »پيروزی لائيسيته بر مرگ / شهلا شفيق
تنها با روشن شدن دلايل و دامنه جنايات و تعيين مسئوليت هاست که در گذشتن از آنها و رسيدن به عفو، ميسر مي شود. پل ريکور، فيلسوف فرانسوي يادآوري مي کند که «هرگزنمي توان به جاي قربانيان بخشيد.» تنها راه تحقق بخشش آن است که مسئولان جنايات، از قربانيان عذر بخواهند و عفو بطلبند. امري که تنها در صورت برقراري دموکراسي امکان پذير است. و تنها راهي است که با پيمودن آن مي توان به تکرار نشدن اين گونه جنايات اميد بست.
بازخواني وصيت نامه های تيرباران شدگان در زندان های جمهوری اسلامي
به نقل از کتاب زندان جلد دوم
بي گمان عنوان اين مقاله مي تواند برانگيزنده ی پرسش های اعتراض آميزی باشد :
چگونه مي توان از پيروزی گفت، در حالي که تير باران شدگان زندگي خويش را باخته اند و رژيم دوام دارد؟ پيروزی لائيک به چه معناست؟ چرا وقتي جمهوري اسلامي اين همه از مرگ مي گويد و از شهادت تجليل مي کند؛ به جاي نفي اين گفتار، ما خود به مرگ و شهادت بپردازيم؟ تامل در وصيت نامه هاي تيرباران شدگان چه هدفي را دنبال مي کند؟ آيا اين کار به معناي تجليل از شهادت نيست؟