امروز هر دست به یک سنگ نیاز دارد / مينا اسدي
امروز هر دست به یک سنگ نیاز دارد [...من خطاب به این سازمانها نامه نمینویسم.... امضا نمیکنم...]
دوستان نازنینی که از حکم اعدام «فیض مهدوی» به جوش و خروش آمدهاند و برای نجات جان این درخت جوان ایستاده- ناچار- به هر دری سر میزنند، مسئولیتم را در قبال این مهم یادآور شدند و مرا به خاطر نگذاشتن نامم در پای فراخوانهای خطاب به مجامع حقوق بشر مورد سرزنش قرار دادند.
ادامه مطلب »بیچاره ولتر / مينا اسدی
«تخیلی است»(یک)
یک صبح روشن و دل انگیز بهاری است.
ولتر از خواب برمی خیزد. از رختخواب بیرون می آید. به کنار پنجره می رود. آن را می گشاید. صدای خنده کودکان، بوی گلها و هوای تازه او را بوجد می آورد. سرگرم تماشای رهگذران است که دخترخوانده اش "ماری کرنلی" خبر می دهد که حوضچه ی وسط سرسرا را از آب گرم و کف صابون پر کرده است.
چگونه شیر، موش شد! / مینا اسدی
وقتی برای تعلیم عملیات چریکی به فلسطین رفت، به خاطر سلامت افکار، درستی کردار و بیباکی و شجاعت کمنظیرش ابواسد نامیده شد. هرگز کسی گمان نمیبرد که او ، دست پروردهی یک کارمند ترسو و توسری خور، در راهی قدم بردارد که پر از خار و مار و خطر است.
ادامه مطلب »چه را ببخشم؟...که را ببخشم؟.... / مينا اسدی
*احمدي نژاد آمده – سيستماتيک...، تا از بيخ و بُن دگرانديشان را درو کند.
براي شنيدن متن کامل سخنراني لطفا اينجا را کليک کنيد
ادامه مطلب »آی عشق ، آی عشق .... چهره ی سرخت پيدا نيست / مينا اسدی
برای ذکر مُصيبت نيامده ام. در سوگ نمي نشينم برای کسي که تازه ، پس از مرگ جسمش، حضور زنده ی شعرش را ، ما و جهان ، بي حب و بغض و کينه به داوری مي نشينيم ....
ادامه مطلب »این عوعوی سگان شما نیز بگذرد / مینا اسدی
انتخابات، وقتی که مردم گرسنه و تشنه و بیکار و پا برهنه اند و جز بر گزیدن قاتلان خود چاره ای ندارند حرف مفت است.
انتخابات در وضعیتی که مردم فقط حق رأی دارند و ناچارند که به یکی از گرگ های درنده رژیم رأی بدهند کشک است، دوغ و دروغ است.
این میکروفون صاحب مرده ... /مینا اسدی
می خواهید دیده شوید
فرقی نمی کند
روی جلد
پشت جلد
لابلای مجله
در زیر آگهی های ترحیم .
می خواهید باشید
همین که دیده شوید
کافی ست
با " کت " ، بی " کت "